«امیر» را خدا بغل کرد
 

 

مسعود آسیما رئیس اداره روابط عمومی سازمان جوانان هلال‌احمر

نوشتن درباره «دوست» وقتی که دیگر نیست، نشدنی است. هر چقدر بالا و پایین کنی باز هم نمی‌شود احساس را روی کاغذ آورد، غیراز این هم تاب نوشتن است. مروری می‌کنم به اشک‌نوشت‌هایی که برای دکتر امیر معتمدی در این چهل روز ثبت شده است.
او به شهادت آنها که درباره‌اش نوشتند مومنی صادق، رفیقی شفیق، دوستی مهربان و مدیری توانمند بود که خیلی زود و ناگهانی پر کشید و از بین ما رفت. موقعیت و توصیف رحلتش در سجده آخر نماز ظهر و در حاشیه یک نشست آموزشی بشردوستانه صلیب‌سرخ در کشور ایتالیا بیش از همه این نکته را به ذهن و قلمم آورد که خداوند خودش ذکر بنده‌اش را پاسخ گفته است. همان‌گونه که می‌فرماید:  «در حقیقت خدا از مومنان جان و مالشان را به بهای این‌که بهشت برای آنها باشد خریده است.»
این نوشته را با مرور خاطره‌ای از یکی از بستگان این عزیز ازدست رفته خاتمه می‌دهم تا بدانیم که به راستی «امیر را خدا بغل کرد.» «وقتی بچه بودیم، امیر و برادرش وسواس عجیبی داشتند که کسی از دستشان ناراحت نشود، اگر احساس می‌کردند کسی را ناراحت کرده‌اند فوری معذرت‌خواهی می‌کردند. عطش عجیبی هم داشتند که کار خوب انجام دهند، کافی بود یکی از بزرگترها بگوید:  کی می‌خواهد کار خیر کنه؟ تا اینها سریع اعلام آمادگی کنند. در یک جمله واقعا «فستبقوا الخیرات» بودند. یک بار در عالم بچگی از آنها پرسیدم شما چرا این‌قدر می‌خواهید خوب باشید؟ -انگار منتظر بودند تا یکی این سوال را از آنها بپرسد- بعد دوتایی گفتند: برای این‌که ما می‌خواهیم حتما برویم پیش بابامون توی بهشت....»
دیده گو اشک ندامت شو و بیرون فرما
دیدن دیده چه کار آیدم از دوست جدا
عوض یوسف گمگشته چو اخوان بینید
دیده خوب است به شرطی که بود نابینا
گرچه دانم که نمی‌یابیش‌ای مردم چشم
باش با اشک من و روی زمین می‌پیما
در قیامت مگرش باز ببینم که فتاد
در میان فاصله ما را ز بقا تا به فنا
...
رسم پیغام و خبر نیست، مصیبت این است
به دیاری که سفر کرد سفر کرده ما
به چه پیغام کنم خوش دل آزرده خویش
از که پرسم سخن یار سفر کرده ما
گفتنی است، به مناسبت چهلمین روز درگذشت دکتر امیر معتمدی، معاون فقید آموزش و پژوهش سازمان جوانان هلال احمر، مراسم یادبودی برگزار می شود. این مراسم امروز از ساعت ۱۸:۳۰ در مسجد دانشگاه تهران تا زمان افطار برگزار خواهد شد.
دکتر معتمدی، فرزند شهید بزرگوار مهندس غلامعلی معتمدی از شهدای هفتم تیر سال ۱۳۶۰ بود که به عنوان معاون آموزش و پژوهش سازمان جوانان جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران در کنگره جهانی صلیب سرخ در ایتالیا شرکت کرده بود و در هنگام اقامه نماز ظهر و عصر بر اثر ایست قلبی در آنجا درگذشت.

 

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/37371/«امیر»-را-خدا-بغل-کرد