عیسی علوی|«پیروز ارجمند، مدیر کل دفتر موسیقی ارشاد استعفا کرد.» صبح یکشنبه اول وقت این خبر اصلی صفحه فرهنگ و هنر مهمترین خبرگزاریهای کشور بود. ارجمند درحالی استعفا کرده که تنها چند ساعت پیش از آن بهعنوان مدیر کل دفتر موسیقی در نشست موسیقایی «بیداد» به بیان علل مختلف لغو کنسرتهای موسیقی چند وقت اخیر پرداخته بود. اما به نظر نمیرسد که اظهار نظرهای اخیر او درباره لغو کنسرتها علت قطعی استعفای ناگهانی ارجمند باشد. چرا که از مدتها پیش در بین اهالی موسیقی شایعه اختلاف پیروز ارجمند با مدیر بالا دستیاش علی مراد خانی، معاون هنری ارشاد به گوش میرسید. اختلافی که حتی در گفتوگو با برخی چهرههای رسانهای این عرصه هم قابل ردیابی است. در مدت حدودا 20 ماه اخیر چه بر پیروز ارجمند و دفتر موسیقی گذشت، نکتهای است که خیلی کوتاه در این گزارش به آن میپردازیم.
استعفا یا برکناری محترمانه؟
اول از همه برویم سراغ مبحث استعفا، درحالی صبح روز یکشنبه خبر استعفای ارجمند منتشر شد که او در توضیح استعفای خود به خبرگزاری مهر گفته: «من هر جا که احساس کنم مفید فایده خواهم بود در آن حوزه مشغول به خدمت میشوم. در این مدت هم تمام تلاش خود را انجام دادم که در دفتر موسیقی با تمام مشکلات و فشارهایی که قرار گرفته بودم کارها را به صورت دقیق و مرتب انجام دهم. من در این مدت با اتومبیل شخصی خودم ۹۰هزار کیلومتر رانندگی کردم و بسیاری از همکاران شاهد این ماجرا بودند که در این مدت از هیچ تلاشی برای اعتلای موسیقی دریغ نکردم.» او استعفایش از دفتر موسیقی را به علت رسیدگی به کارهای شخصی ازجمله تألیف چند کتاب پژوهشی و تدریس در حوزه دانشگاه و بازگشت به آهنگسازی عنوان کرده اما زمانی که در مقابل این پرسش خبرنگار مهر قرار گرفت که این واقعا استعفا یا از همان مدل برکناریهای محترمانه مسبوق به سابقه در بدنه مدیریتی ایران است، گفته: «فکر میکنم در این چند کلمه کوتاه جواب شما را دادم. این مشغله کاری من بود که باعث شد از مدیریت دفتر موسیقی کنارهگیری کنم اما مطمئن باشید هر جا به کمک من احتیاج باشد با تمام وجودم در بدنه وزارت ارشاد حضور خواهم داشت. شرایط بهگونهای است که فکر میکنم حضور من در عرصه دانشگاه بهتر از مدیریت دفتر موسیقی است.» شاید این جملهها به تنهایی نشان دهد که خیلی بعید است او خودخواسته استعفا داشته باشد.
مصلحتاندیشی چند ماه مرادخانی
حالا برگردیم به چند ماه قبل، زمانی که حسین طاهری مدیر مرکز هنرهای نمایشی پس از نزدیک به 10 ماه فعالیت در این عرصه درست در آستانه برگزاری جشنواره تئاتر فجر ناگهان از سمت خود استعفا کرد و در اقدامی معنیدار نامهای نه به علی مرادخانی معاون امور هنری وزارت ارشاد بهعنوان مدیر بالادستیاش بلکه به علی جنتی وزیر ارشاد بهعنوان مدیر ارشد، استعفای خودش را اعلام کرد. معنیدار از آن جهت که خیلیها همان زمان صحبتهایی درخصوص اختلافات طاهری با مرادخانی مطرح کرده بودند. با چنین پیشزمینهای بلافاصله پس از اعلام خبر استعفای ارجمند به سراغ یکی دو نفر از فعالان عرصه موسیقی رفتیم تا ببینیم علتهای احتمالی چنین تصمیم ناگهانی چه بوده است. دوستان با درخواست از محفوظماندن نامشان در این خصوص اعلام کردند که پیروز ارجمند از مدتها پیش اختلافی جدی با مرادخانی پیدا کرده است و اصلا مرادخانی تصمیم داشته چند ماه پیش مدیر جدیدی جایگزین کند اما مصلحت را در آن دیده که دو مدیر مرکز هنرهای نمایشی و دفتر موسیقی که هر دو با انتخاب خود مرادخانی در این پستها گمارده شده بودند به فاصله کوتاهی از هم تعویض نشوند.
پر رنگترین چهره لغو کنسرتها
از همان چند ماه پیش که بحث لغو کنسرتها آغاز شد پیروز ارجمند در تمامی اتفاقات نفر اول ماجرا بود. او در تمام این مدت هر جا که نشست و به هر بهانهای درخصوص لغو کنسرتها صحبت کرد. حتی درخصوص مجوز گرفتن و نگرفتن چهرههای مختلف و موضعگیریهایش در قبال خانه موسیقی هم کم حاشیه نداشتند. تا پیش از این تقریبا هیچکدام از مدیران دفتر موسیقی تا این اندازه خودشان را در بطن حوادث قرار نداده بودند و فقط خود مرادخانی در طول فعالیت
24 سالهاش بهعنوان مدیر امور موسیقی ارشاد وجهه رسانهای پررنگی داشت. در چهارسال دولت دهم هم این گونه بود، نه سید محمد میرزمانی که او هم در بحبوبه جشنواره موسیقی فجر و اتفاقات تلخ ارکستر ملی ظاهرا به علت تشدید بیماریاش استعفا داد و نه بعد از آنکه علیرضا پاشایی بهعنوان سرپرست چند ماهی سر کار بود هیچکدام به اندازه این حدودا 20 ماه حضور ارجمند در بطن پاسخگوییها و اظهارنظرها نبودند و در دولت قبلی پاسخگویی و موضعگیری در اکثر زمینهها برعهده شاهآبادی معاون امور هنری ارشاد بود همان مقام مسئولی که امروز علی مرادخانی بر صندلی او نشسته است. این اظهارنظرهای پیروز ارجمند درخصوص مسائل حاشیهای موسیقی خصوصا لغو کنسرتها تا روز قبل از استعفای او هم ادامه داشت و ارجمند در نشست «بیداد» صحبتهای جالبی درخصوص لغو کنسرتها کرد. مثلا گفته: «بیشتر لغو کنسرتها بهدلیل وجود اختلافاتی میان برگزارکنندگان کنسرت، نرسیدن گروه موسیقی به پرواز، نبودن هماهنگی توسط مدیر برنامه در راستای برنامهریزی برای یک خواننده و سرمایهگذارانی که به این عرصه وارد شدند، بوده است، یا مثلا یک مدیر برنامه با برنامهریزی غلطی که داشته برای یک خواننده در یک روز 5کنسرت تدارک دیده بود.» یا «من با مسئول نظارت و ارزشیابی دفتر موسیقی در دولت قبل صحبت کردم. او میگفت زمان ما، هفتهای
4 کنسرت به مرحله لغو میرسید. این درحالی است که در دولت قبل کسی پاسخگو نبود و ما مدیران پاسخگو هستیم.» یا حتی این نکته در مورد لغو کنسرت پر از حاشیه کیهان کلهر: «گروهی که میخواهد با نوازنده خارجی اجرا داشته باشد، باید به اداره اماکن ارجاع داده شود، زیرا لغو چنین کنسرتهایی تبعات بینالمللی دارد. وقتی ما برای این کنسرت استعلام گرفتیم به ما اعلام شد که اجرای این کنسرت به مصلحت نیست.» به همین دلیل شاید اصرار او بر شفافسازی علل لغو کنسرتها دلیلی باشد بر استعفای ناگهانیاش.
کار سخت انتخاب مدیر
برای دفتری پرحاشیه
البته از آن طرف ماجرا هم برخی صحبتها نشان میدهد برخوردها و نحوه مدیریت ارجمند در دفتر موسیقی به گونهای بوده که خیلی از هنرمندان موسیقی از عملکرد این مدیر ناراضی بودهاند. دوستی صمیمانه ارجمند با چند تن از تهیهکنندگان سرشناس موسیقی هم
به شکلی بوده که در بین اهالی موسیقی که شایعه حمایتهای خاص او از این تهیهکنندگان به گوش میرسیده. گویا خود هنرمندان هم این حرف ارجمند را تأیید کردهاند که او مشغلههای زیادی داشته که باعث شده نتواند خیلی به برخی مسائل بنیادیتر برسد که همین مسأله موجبات نارضایتی برخی هنرمندان و فعالان این عرصه را فراهم کرده. در هر صورت هر چه هست تا آخرین لحظات تنظیم این گزارش علی مرادخانی مدیری که خودش پای حکم ارجمند را امضا کرده بود هیچ واکنشی به استعفای ناگهانی او نشان نداده. احتمالا در این چند روز همه چیز مسکوت گذاشته خواهد شد تا ایام لیالی قدر بگذرد اما پس از آن باید منتظر واکنش احتمالی مرادخانی به این استعفا و انتخاب سرپرست یا مدیر جدید برای دفتر موسیقی ارشاد باشیم. انتخابی که قطعا با توجه به شرایط کنونی وزارت ارشاد و بحثهای داغ خانه موسیقی و کنسرتها کار آسانی نخواهد بود و احتمالا کمتر کسی حاضر خواهد بود در این شرایط این میز و صندلی را تحویل بگیرد.