توانمندسازی بی‌طرف و بی‌غرض کودکان
 

 

|   عضو بنیاد همدلان کودک و نوجوان |

بنیاد همدلان کودک و نوجوان از اردیبهشت 1389 فعالیت خود را آغاز کرد. این موسسه مستقل، غیردولتی و غیرانتفاعی تصمیم گرفت تا از کودکان و نوجوانان زیر 18‌سال که بی‌سرپرست، بدسرپرست یا بیمارند حمایت کند و این کار را با تمام وجود انجام داد و همچنان نیز با تمام هم و غم خود مشغول به کار است. ما در این بنیاد با پرداخت مستمری به کودکان فعالیت نمی‌کنیم، بلکه در تلاشیم تا آنها را توانمند سازیم و این توانمندسازی را فارغ از قومیت، ملیت، مذهب و ... و صرفا در جهت اهداف انسان‌دوستانه انجام می‌دهیم. توانمندسازی‌هایمان هم در این حوزه صورت می‌گیرد. یکی از آنها در بخش فعالیت‌ها آموزش و تحصیل و دیگری در بخش فعالیت حوزه درمان است. البته حوزه درمان ابتدا به 6 بخش شامل جراحی قلب، ترمیم، ارتوپدی، گوش‌وحلق‌وبینی، چشم و ارولوژی تقسیم می‌شد که بعدها دو شاخه ریه و گوارش هم به این حوزه اضافه شد و درنهایت ما توانستیم بخش عمده‌ای از بیماری‌ها را تحت‌پوشش و سرپرستی خود قرار دهیم، تا جایی که تا انتهای‌ سال 1392،
 720 کودک در این حوزه‌ها موردنظر ما بودند و توانستیم با حمایت‌های مالی و معنوی گسترده مردم 300مورد جراحی را نیز تحت‌پوشش داشته باشیم که این برای ما موفقیت بزرگی بود.
من ازجمله اعضای فعال در بنیاد در قسمت گوش و حلق و بینی هستم. قسمتی که به درمان بیماران این حوزه می‌پردازد و از جراحی‌های گوناگون تا خرید سمعک، کاشت حلزون و ... را زیرنظر دارد. کار در حوزه درمان و ایجاد رابطه میان پزشکان با کودکانی که به کمک آنها نیاز دارند، جزو شیرین‌ترین بخش‌های این کار است. آن‌جا که وقتی کودکی با وجود سمعک می‌تواند راحت بشنود یا خانواده‌ای که پس از آن می‌تواند امیدوار باشد به این‌که کودکش می‌تواند به تحصیل ادامه دهد و ... هیچ‌چیز بهتر و جذاب‌تر از آن نیست برای کسی که دل در گرو کمک به همنوعان خود دارد. هرچند پس از مدتی به این نتیجه رسیدیم که حضور خانواده‌ها در تأمین اندکی از پول درمان، می‌تواند عاملی باشد که آنها درمان را متوقف نکنند. برای مثال ما خانواده‌هایی را داشتیم که برای کودکشان سمعک تهیه می‌کردیم، بعد از گذشت مدتی از چگونگی استفاده و میزان رضایت پرس‌و‌جو می‌کردیم، اما با کمال تعجب می‌دیدیم که پدر یا مادر می‌گوید بچه راحت نبود یا همچنان خوب نمی‌شنید و ما دیگر نمی‌خواهیم از سمعک استفاده کنیم و این باعث اخلال در اجرای درمان می‌شد. به همین خاطر ما تصمیم گرفتیم بخش کمی از هزینه را خود خانواده‌ها تقبل کنند، شاید در این صورت دلشان برای ادامه‌درمان بسوزد!  
در قسمت آموزش هم، تمامی تلاشمان برای تأمین بودجه آموزشی کودکان محروم از تحصیل بوده است و به همین دلیل پروژه‌هایی مانند سوادآموزی  و تدریس به کودکان کار و خیابان را راه‌اندازی کردیم و سعی کردیم طی دوره‌های یک ماهه، سواد خواندن و نوشتن را به کودکان محروم بیاموزیم. از سویی برای نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت نیز دوره‌های موثری را جهت کنترل خشم‌شان برگزار کردیم که بسیار اثر داشت. دوره‌هایی که بعدها به وادی‌های دیگر نیز کشیده شد و بسیاری از کودکان به سمت ادامه تحصیل و کاریابی حرکت کردند. ما همچنین در حوزه درمان برای کودکان، کار دیگری نیز انجام دادیم و آن هم برگزاری دوره‌های قصه‌خوانی در بیمارستان بود که برای بالابردن روحیه بچه‌ها بسیار مناسب است. به این ترتیب از طریق مددکاران به بیمارستان‌ها وارد می‌شویم و برای بچه‌ها با بیماری‌های گوناگون قصه می‌خوانیم. از سویی برای ما این امکان وجود دارد که سراسر کشور را تحت‌پوشش قرار دهیم و این در صورتی است که کودکان از مناطق مختلف به ما معرفی شوند و ما پس از انجام تحقیقات اولیه به کمک آنها برویم. اما درنهایت تنها یک امیدواری دارم و آن این است که همگان لذت این کمک‌کردن را بچشند و تنها از این طریق است که به راحتی و با اشتیاق به کمک دیگران خواهند شتافت.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/36214/توانمندسازی-بی‌طرف-و-بی‌غرض-کودکان