گسترش روحیه نقدپذیری پیش‌زمینه اعتماد عمومی
 

 

رضا منصوری معاون اسبق وزیر علوم

بسترهای اعتماد در چند بعد تعریف می‌شود. یکی در سطح فردی است که افراد باید به یکدیگر اعتماد داشته باشند و بعد دیگر در بخش اعتماد عمومی است که از آن تحت‌عنوان اعتماد فرد و حکومت یاد می‌شود. درنهایت اما شکل‌گیری اعتماد در هر بخشی و با هر تعدادی، دارای سازوکارهای مشترک است. شکل‌گیری اعتماد تنها در فضایی ممکن خواهد بود که افراد به درک متقابل از یکدیگر رسیده و بتوانند همدیگر را درمواقع مختلف یاری کنند. این درحالی است که این امر در ایران عملی نشده است. بحث اعتماد میان مردم و حاکمیت‌ها، برخلاف بحث اعتماد مردم با مردم، در دنیای مدرن شکل می‌گیرد. ما از صدر مشروطه که به نوعی وارد دنیای مدرن شدیم، هرگز با فضایی مواجه نبودیم که دولت‌ها به فکر رفع مشکلات مردم باشند و همین نگاه هم درنهایت توانست مشکلات بسیاری را فراهم آورد. پیش از آن هم که هرگز بحث اعتماد به شکل امروزی آن مطرح نبود و دولت‌ها، مردم را برده خود می‌دانستند؛ برده‌ای که می‌توانند هر رفتاری با آن کرده، از او باج بگیرند و به مطالباتش هم توجهی نداشته باشند. بنابراین اعتماد، محصول دنیای مدرن و مدنیت‌یافته است. از این‌رو به دلیل عدم‌تحول مدرنیت و مدنیت در داخل، گویی ما در بدو امر یاد نگرفتیم که اعتماد بسیار مهم است و دوم این‌که نمی‌دانیم با چه سازوکاری می‌شود آن را تعبیه کرد. درحال حاضر در بسیاری از بخش‌ها در کشور مانند دندانپزشک تجربی عمل می‌کنیم. به این معنا که می‌خواهیم با آزمون و خطا کار را پیش ببریم. از داشته‌ها و تجربیات گذشته بهره‌ای نمی‌بریم و همین هم می‌تواند اشکالات بسیاری را فراهم آورد. ما درحال حاضر در بخش نخست یعنی مهم‌بودن اعتماد در جامعه و حاکمیت توافق‌نظر داریم اما درخصوص سازوکار ارایه و به ثمررساندن آن است که نتوانسته‌ایم درست عمل کنیم. اعتماد زمانی به‌وجود می‌آید که تمامی عناصر جامعه بتوانند به راحتی دست به نقد یکدیگر بزنند. اما در واقعیت این امکان عملیاتی نیست.
رسانه‌ها در این راستا ابتدایی عمل می‌کنند. مسئولان حساس‌اند و مردم هم نمی‌دانند چگونه نقد کنند. ازسویی محملی برای شنیدن صدای آنها وجود ندارد. حتی در برخی از گروه‌های روشنفکری هم به وضوح و راحتی نمی‌توانیم چنین روحیه‌ای را ببینیم. این درحالی است‌که فردفرد ما در این‌باره مسئول هستیم و باید مسئولیت خود را در این خصوص به انجام برسانیم.
به‌نظر می‌رسد راه درست این است که ریشه‌ای‌تر با مسائل روبه‌رو شویم. مثلا در مدارس و در حوزه آموزش به کودکان خوب است آموزش نقدپذیری و نقادی و از سویی مواجه درست با مسأله نقد داده شود. از سوی دیگر رسانه‌ها هم باید نقد درست را یاد بگیرند. در بسیاری از کشورها، سازمان‌های مردم‌نهاد در ایجاد و گسترش اعتماد عمومی بسیار اثرگذارند و در این‌جا هم مردم خود باید عامل شکل‌دهی به چنین نگاهی باشند. یک نمونه بارز آن را می‌توان در مسأله هسته‌ای دید. مسأله‌ای‌که در زمانی ازجمله موارد بسیار حساس بود و اجازه نقد و بررسی به آن داده نمی‌شد. همین هم عاملی شد تا مردم در جریان قرار نگیرند و اعتمادها ضعیف شود. این درحالی است که اگر افکار عمومی با شفافیتی تمام‌عیار در مسائل‌اجتماعی مواجه شود می‌تواند کمک بزرگی در راستای توسعه‌فرهنگی و اجتماعی کشور باشد؛ امری که می‌تواند موجبات اعتماد گسترده‌تر عمومی را نیز فراهم آورد. ‌


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/36211/گسترش-روحیه-نقدپذیری--پیش‌زمینه-اعتماد-عمومی