آشنایی با اصطلاحات پنچری
 

 

شهرام شهيدي طنزنویس

[email protected]

از این پس هرازگاهی در این ستون شما را با برخی واژه‌های هر شاخه از صنعت یا علم آشنا خواهیم کرد.
پنچر شدن: خالی شدن باد بر اثر عامل خارجی. پژمرده شدن. وا رفتن. شکست سیاسی، عشقی اقتصادی و ورزشی. نگاه کردن به فهرست
 رد‌صلاحیت‌ها و مشاهده اسم خود در آن. در فهرست خرید هیچ تیم لیگ برتری فوتبال نبودن. پاک‌شدن ابر رویاها از فراز کله. دریافت خبر برکناری از سمت حین انجام وظیفه. وضع تماشاچی پرسپولیس قبل از انتخاب هیأت‌مدیره جدید. وضع نویسنده وقتی کتابش از ممیزی ارشاد برگشته. وضع طرفدار پرسپولیس بعد از انتخاب هیأت‌مدیره جدید. حالتی که پس از دیدن قیمت لوازم خانگی به پدر عروس دست می‌دهد. حالت یک سرمایه‌دار پس از این‌که فهمید یارانه‌اش قطع شده.
پنچر شده: مردی که پس از پریدن از ارتفاع به خاطر عشقش و شرکت در برنامه ماه‌عسل با آزمون دوم نامزدش مواجه شده و از او خواسته شده برای اثبات نهایی عشقش، یک فروند جگر خام بخورد. فوری نگویید خوش به حالش. شرط نامزد سنگدل ادامه دارد. جگر باید مجهز به ویروس کریمه باشد. (آدم این روزها اسم کریمه می‌شنود دست و دلش می‌لرزد. یا شبه جزیره کریمه می‌آید جلوی چشمش یا تب کریمه)، هوادار پرسپولیس. خریدار خودروی وطنی بعد از سه روز استفاده.
پنچر کردن: خالی کردن باد دیگران با اعمال زور، صدور بیانیه، بخشنامه، باطل کردن مزایده تیم باشگاهی پرسپولیس و گاهی استفاده از جسم سخت. کاری که هیأت‌مدیره پرسپولیس با هوادار می‌کند.
باد: خروجش عامل اصلی پنچری است.
پر طرفدارترین حزب سیاسی جهان. نوع تندش معروف به تند باد، یک باد اصولگرا است که سرزمین را در می‌نوردد و باعث پنچری مردم آن کشور می‌شود. نوع اصلاح طلبش گردباد نام دارد. اگر باد، موافق باشد از هفت دولت آزاد می‌شوی.
لگن آب: محل آزمایش نشتی باد. لگن را پر از آب کرده و مورد پنچر شده را در آن تست می‌کنند. (لگن با هیچ یک از شخصیت‌های اقتصادی، فرهنگی، ورزشی و سیاسی ارتباطی ندارد و هر نوع سوء برداشتی تکذیب می‌شود). پیکان سابق. تولیدات فعلی خودرو.
درب و داغان: لاستیکی که از روی انبوه میخ‌ها رد شده. کهنه. شی یا شخصی که از دیدار با عوامل خودسر برگشته! کسی که از شغلش استعفا می‌دهد تا در انتخابات مجلس شرکت کند و
رد صلاحیت می‌شود. از این‌جا رانده و از آن‌جا مانده.
چسب: برطرف‌کننده پنچری به صورت موقت. حالت برخی سیاستمداران دسته دو نسبت به سیاستمداران تراز یک. وسیله‌ای که به صندلی برخی سیاستمداران زده شده. وسیله‌ای که با آن عمر اتصال را زیاد می‌کنند.
فرسوده: حالتی که به لاستیک یا شخص هنگام سروکله زدن با عوامل بازدارنده دست می‌دهد. با تجربه. کسی که می‌داند آبی گرم نخواهد شد. وضع تماشاچی پرسپولیس از تصمیمات وزارت ورزش.
شیشه خرده: یکی از عوامل پنچری. در برخی فرهنگ‌ها در احزاب علیا و سفلی به وفور یافت می‌شود. چیزی که سیاستمداران بی‌دلیل داشتنش را تکذیب می‌کنند.
تنظیم باد: میزان کردن باد جهت رسیدن به سرعت مناسب. جرح و تعدیل آثار توسط سردبیر دلسوز جهت جلوگیری از چپ شدن هر نوع خودرو و شخص و رسانه.
لایی: وسیله‌ای که داخل لاستیک است. محافظ باد جهت جلوگیری از خروج باد و پنچری. در برخی محافل لابی خوانده می‌شود. عبور توپ از بین دو پا. لایی خوردن = انتخاب وزیر ورزش.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/35648/آشنایی-با-اصطلاحات-پنچری