گفت‌وگو با نویسنده کتاب «آینده جهان، ظهور و سقوط قدرت‌های بزرگ اقتصادی تا ‌سال 2060»
 
آینده جهان، حاکمان اقتصادی تازه ای دارد
 
جابه‌جایی بزرگ قدرت‌ها در راه است 4دهه دیگر اقتصاد جهان چگونه است
 

شهروند|   اخیرا انتشارات لامبرت آلمان دومین کتاب غلامحسین دوانی، عضو شورای‌عالی انجمن حسابداران خبره ایران را تحت عنوان «آینده جهان، ظهور و سقوط قدرت‌های بزرگ اقتصادی تا‌ سال 2060»  به‌زبان انگلیسی منتشر کرده است. در این کتاب، برخلاف پیش‌بینی‌های متعارف آینده‌ای متفاوت برای اقتصاد جهانی و بازیگران مهم آن را به تصویر کشیده است که در این آینده کشورهای دیگری به غیر از قدرت‌های فعلی حاکمیت اقتصاد جهانی را در دست خواهند داشت. همچنین براساس یافته‌های این کتاب برخی از قدرت‌های اقتصادی قرن 19 میلادی یک بار دیگر به‌عنوان قدرت اقتصادی ظهور خواهند کرد و مناسبات جهانی را تغییر خواهند داد. در همین زمینه «شهروند» با غلامحسین دوانی پژوهشگر مالی- اقتصادی و عضو انجمن اقتصاددانان حرفه‌ای بریتیش کلمبیا  درباره  این کتاب به گفت‌وگو نشسته است که در ادامه می‌خوانید. گفتنی است، پس از انتشار نسخه فارسی در ایران، این کتاب به قیمت هر جلد 32.5 یورو عرضه شده و به‌زودی توسط آمازون و سایرکتابفروشی‌های معتبر جهان نیز عرضه
خواهد شد.
     در ابتدا می‌خواستم این پرسش را مطرح کنم که چه عاملی باعث شد درصدد تهیه یک گزارش اقتصادی در قالب این کتاب برآیید؟
درمورد این‌که چرا درصدد تهیه یک گزارش اقتصادی برآمدم واقعیت آن است که اساسا اعتقاد دارم هر حسابدار رسمی باید مبانی و مفروضات اصلی اقتصاد و اقتصاد توسعه‌ای را بداند. زیرا یک حسابرس مدعی بررسی ریسک باید الزاما با مبانی وچارچوب ترسیمی اقتصاد سیاسی آشنا باشد چراکه ریسک مقوله‌ای است که در چارچوب اقتصاد تعریف می‌شود. به همین جهت از همان دوران دانشجويی (دهه50) به مطالعه اقتصاد سیاسی علاقه‌مند بودم، به‌ویژه آن‌که در دوره‌ای از زندگی ام ناچار به مطالعه اقتصاد سیاسی شدم و قریب 5‌سال در این زمینه مطالعه کامل انجام دادم. شاید نوشتن بسیاری مقالات اقتصادی که در مجلات و روزنامه‌های اقتصادی ایران و خارج به‌ویژه در تارنمای لوموند دیپلماتیک چاپ شده در همین رابطه ‌باشد. شخصا از مدت‌ها پیش درصدد بودم مطالعات دامنه‌داری پیرامون اقتصاد چین و هند و کشورهای درحال توسعه به‌ویژه پس از بحران مالی‌سال 2007 به عمل آورم که مهاجرت به کانادا طی 3‌سال گذشته و عضویت در انجمن اقتصاددانان کانادا (که از‌ سال 2011 به عضویت آن درآمده‌ام) باعث شد به کلیه منابعی که در این ارتباط منتشر شده دست‌یابیم. خوشبختانه تجربه ارزنده دوران همکاری با موسسه حسابرسی و خدمات مالی دایارایان توانست چارچوب مناسب را برای تهیه این گزارش فراهم آورد. البته کتاب قبلی نیز که توسط همین انتشارات به نام «جهانی‌سازی، شرکت‌های جهانی و دولت‌های شرکتی» نیز ‌سال گذشته توسط همین انتشارات به چاپ رسیده بود.
     ویژگی گزارش آینده جهان در ‌سال 2060 چیست و چه تفاوتی با سایر گزارش‌ها دارد؟
خوشبختانه از آن‌جا که شخصا به کار تحقیقات علاقه‌مندم با مطالعه گزارش‌هاي يادشده به این نتیجه رسیدم که برخی ملاحظات تاریخی مورد توجه محققان ياد شده در بالا قرار نگرفته است. مثلا من اعتقاد دارم قبل از‌ سال 2020 موضوع «اتحاد دو کره» محقق خواهد شد یا این‌که مقایسه کشورهای جهان تنها براساس تولید ناخالص داخلی برمبنای قدرت خرید (PPP= Purchase Power parity) کافی نیست. به همین علت در این کتاب مقایسه‌ها در چارچوب مبانی دیگری همچون تولید ناخالص داخلی، سرانه تولید، جمعیت، مساحت، قدرت نظامی، تحصیلات یا نیروی کار تحصیلکرده، دسترسی به آب آشامیدنی، توانايی تولید محصولات کشاورزی (که قیمت آن روزبه‌روز بالاتر می‌رود) و ... مطرح شده است. این مبانی درحال حاضر خام بوده و نیاز به مطالعات تکمیلی دارد.
     این گزارش چه نتیجه‌ای ارایه می‌کند؟
در این گزارش که حاوی 33 جدول و برآوردهای جهانی است، به این نتیجه رسیده‌ایم که کشورهايی در آینده بار ديگر قدرت اقتصادی خواهند شد که در قرن نوزدهم هم قدرت بلامنازعی بوده‌اند. این کشورها شامل چین، هند، مکزیک و ترکیه می‌شود. این به ‌آن معنی است که کشورهای تازه به توسعه رسیده (Emerging Market) یک دفعه ظاهر نشده‌اند. مثلا کشور ترکیه در قرن نوزدهم جزو قدرت‌های اول جهان محسوب می‌شد. یا این‌که هندوستان به‌عنوان ابرقدرت دهه 1880 مدت‌ها اسیر چنگ انگلستان بود و پس از استقلال و چاره‌اندیشی بار ديگر درحال ظهور به‌عنوان یک قدرت اقتصادی است. کما این‌که در‌ سال‌جاری هندوستان توانست براساس تولید ناخالص داخلی بر مبنای قدرت خرید از ژاپن پیشی گیرد و به‌عنوان قدرت سوم اقتصاد جهان پشت‌سر چین
 قرار گیرد.
     چه پیش‌بینی‌هایی در این گزارش ارایه
 شده است؟
براساس مدلی که طراحی شده تنها کشورهای چین و روسیه تا سال‌های 2050 و 2060 توانايی ظهور به‌عنوان قدرت اول اقتصادی را دارند، زیرا برای ابرقدرت شدن باید دارای مختصاتی شامل جمعیت، مساحت، تولید ناخالص داخلی، دسترسی به منابع طبیعی، ثروت انسانی، عملکرد نفر در سال، ارتش نیرومند و دموکراسی و شفاف‌سازی بود. باوجود آن‌که هر دو کشور چین و روسیه  در مورد دموکراسی و شفاف‌سازی درحال حاضر دچار مشکل هستند اما توانمندی و ظرفیت مردم هر دو کشور اجازه نمی‌دهد وضع فعلی پایدار بماند. به‌هرحال طبق جدول «آینده اقتصادی جهان» برخلاف بسیاری از تحقیقات که مدعی بودند چین بعد از ‌سال 2020 از آمریکا جلو می‌افتد، در این کتاب پیش‌بینی شده در ‌سال 2017 این امر روی خواهد داد که در عمل درحال حاضر به استناد گزارشات منتشر شده، تولید ناخالص داخلی چین به قیمت قدرت خرید قریب 5 ماه است که از آمریکا پیشی گرفته است. همچنین پیش‌بینی شده بود در‌ سال 2020 برزیل از آلمان و ژاپن جلو می‌افتد و به‌عنوان قدرت چهارم پشت سر هندوستان قرار می‌گیرد. روسیه هم در ‌سال 2030 باید بتواند از آلمان و ژاپن پیشی بگیرد که در صورت تحقق چنین پیش‌بینی بلوک BRIC شامل کشورهای برزیل، روسیه، هندوستان و چین عملا کنترل جهان را در اختیار خواهند داشت. افزون‌بر اين با فرض تحقق اتحاد دو کره و سابقه نامطلوب نظامی و اشغالگرایانه ژاپن، در کشورهای نژاد زرد، عملا کره‌جنوبی توانايی ظهور به‌عنوان یکی از 10 قدرت  اول را دارد. براساس یافته‌های این گزارش همه گزارش‌هاي جهانی تأکید بر این دارند که اقتصاد جهان از 2015 به بعد دچار جابه‌جا‌يي‌های عمده خواهد شد و دوران سروری اقتصاد تک‌کشوری به سر خواهد آمد و قدرت‌های منطقه‌ای نظیر BRIC ظهور خواهند کرد. همچنین ترکیه در بازار کشورهای خاورمیانه نقش مسلطی را ایفا خواهد کرد. اندونزی و مکزیک نیز به‌عنوان اعضای کشورهای دهگانه جدید مطرح خواهند شد. از طرفی سقوط فرانسه، آلمان، انگلستان، اسپانیا و کانادا از رده‌بندی فعلی  قطعی است. کشورهايی نظیر نیجریه، مصر، ویتنام و ایران در رده‌بندی دهگانه دوم جای خواهند گرفت.
     در پیش‌بینی ارایه شده این گزارش، ایران چه جایگاهی دارد؟
جالب آن‌که اقتصاد ایران چنانچه بتواند راهکار اصولی بیابد و از چنبره انحصار فعلی خارج شود و به رشد سالانه 5-4‌درصد دست یابد، جایگاه ویژه‌ای را بین رده‌های دوازدهم تا چهاردهم به خود اختصاص خواهد داد. در غیر این صورت حتی اقتصاد‌هایي نظیر عربستان و بنگلادش و نیجریه هم از ایران جلو خواهند زد.
آیا مقایسه‌ای هم بین برآوردهای مختلف جهانی از جهان اقتصاد در سال 2050 ارایه کرده‌اید؟
بله، یکی از نکات ارزنده این گزارش جنبه مقایسه‌گری بین گزارش‌هاي مختلف است که از طرف نهادهای معروف جهانی منتشر شده است. جدول شماره 39 این گزارش شامل این مقایسه است.
     اطلاعات و آمارهای این کتاب بر چه منابعی استوار است؟
خوشبختانه عصر اطلاع‌رسانی و اینترنت عملا کلیه تحقیقات فردی را به صورت Team work درآورده چون شما ناچار هستید به منابع مختلف از طریق اینترنت دست یابید که این موضوع موجب مي‌شود هر مولف و نویسنده‌ای با سایر نویسندگان و محققان به‌طور غیرمستقیم   همکاری کند.
     این کار سابقه هم دارد؟
بله. منابع مطالعاتی غربی، جهان تا ‌سال 2100 را هم مطالعه کرده‌اند. تحقیقات مفصلی پیرامون اقتصاد جهان در سال 2015، 2020، 2030 و 2050 صورت گرفته که یکی از بهترین آنها «جهان در سال 2050»، توسط یک موسسه حسابرسی بین‌المللی
 (پرایس واترهاوس کوپرز) در سال 2007 صورت گرفته است. البته به این گزارش، انتقاداتی وارد آمد که چگونه شما که ‌سال 2050 را پیش‌بینی کرده‌اید بحران اواخر‌ سال 2007 و 2008 را نتوانستید پیش‌بینی کنید. بانک گلدمن ساچ، بانک اچ‌اس‌بی‌سی (HSBC)، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول و موسسه حسابرسی پی دبلیو سی (PWC)، هر یک جداگانه در مورد آینده اقتصاد جهان گزارش‌هاي مفصلی را به نام‌هاي جهان در ‌سال 2050، جهان در‌ سال 2030، آینده چگونه خواهد بود منتشر کرده‌اند که موسسه حسابرسی دایارایان برخی از این گزارش‌ها را در وبگاه آموزشی خود قرار داده است.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/35370/آینده-جهان،-حاکمان-اقتصادی-تازه-ای-دارد