شهروند| حراج تهران همچنان بازتابهاى وسيعى در جامعه دارد؛ پرويز تناولى، منوچهر نیازى، علىاکبر صادقى، سيدمحمد احصايى و علی شیرازی نظرات خود را درباره اين رويداد فرهنگى-اقتصادى كه با خلق ركورد ٢١ ميليارد و ٤٠ ميليون تومانى مهمترين رسانههاى دنيا مانند فيگارو، فاينشنال تايمز و... را انگشت به دهان كرده است؛ اعلام كردهاند.
پرويز تناولى مجسمهساز جهانى ٧٨ساله كشورمان كه 7سال است عنوان گرانترين هنرمند خاورميانه را دارد درباره حراج تهران معتقد است: «در همه جاي دنيا، برگزاري حراجهاي هنري مرسوم است و ما در ايران سالها چنين چيزي را کم داشتيم و براي فروش آثار ايراني، صرفا به حراجهاي هنري خارج از کشور که دور از دسترس هنرمندان بود، اتکا ميکرديم، بهطورکلي حراجها علاوه بر تعيين قيمت آثار، اقتصاد هنر را نيز قرص و محکم ميکند.»
منوچهر نیازی، نقاش پیشکسوت ٧٩ ساله كه بعد از ٢٣سال زندگى در نيويورك به وطنش بازگشته است و بیش از ٣٠ جایزه از کشورهای مختلف دریافت کرده، گفت: حراج تهران، کاری فوقالعاده است که هنر ایران را در عرصه جهانى دوباره مطرح کرده است. او افزود: هنرمندان معمولا در زمان زندگی خود شرایط مالی مناسبی ندارند. اصولا باب شده همه منتظر مرگ هنرمند باشند تا پس از مرگ، ارزش کار آنها بالا رود، اما این حراجی به هنرمندان زنده توجه کرد و به یقین این رکوردها تأثیر مستقیم بر ارتقاى قیمت آثار هنرى در ایران خواهد داشت. این نقاش پیشکسوت ادامه داد: دكتر سمیعآذر کار مهمی در تاریخ هنر ایران انجام داده و گام بزرگی برداشته که هنر تجسمی ایران را در سطح جهانی معرفی کرده است. تاریخ هنر ایران از او نام خواهد برد و بسیاری از هنرمندان مدیون او هستند. نيازى دو اشکال در حراج تهران ديد: «اول اینکه بعضی مجموعهداران فقط به دنبال آثار خاصی مانند کار سهراب هستند، درحالیکه اگر عمیق فکر کنند، متوجه میشوند هنرمندان زیادی هستند که کارشان کمارزشتر از سهراب نیست. دیگر اینکه قطعا این کار در ابتدا سختیهای زیادی دارد و باید پلهپله جلو رود، بنابراین همه باید صبورى کنند، البته معلوم است عده زیادی از روی احساس خرید میکنند و اثر هنری را مانند ارز، سکه و... جمع میکنند اما همین هم امیدوارکننده است و باید تلاش شود این مارکتی که به راه افتاده بهخوبی ادامه پیدا کند.»
علیاکبر صادقی نقاش پیشکسوت ٧٨ ساله مىگويد: تا بهحال در هیچ حراج داخلی یا خارجی شرکت نکرده بودم و اینبار بهدلیل درخواست آقای سمیعآذر حاضر شدم در حراجی حضور داشته باشم.
صادقی افزود: درمجموع برنامه حراج بسیار خوب بود و بسیار خوشحالم که حراج تهران در دنیا صدا کرده است؛ خوشحالم که دنیا فهمیده در ایران چنین برنامهای برگزار شده و تعداد زیادی اثر هنری خریداری شده است.
صادقى دو انتقاد به چهارمين حراج تهران دارد: بهنظر من، تعداد کار در حراج تهران خیلى زیاد بود و خریداران برای انتخاب کارها دچار مشکل میشدند و مىمانند کدام اثر را انتخاب کنند. دیگر اینکه چون نمایشگاه حراج در سالن غیرتخصصی برپا میشود، نورپردازی کارها با مشکل مواجه بود. اگر چنین نکاتی در سالهای آینده درنظر گرفته شود حتما برنامه کیفیت بهتری خواهد داشت؛ یک دلنگرانی هم دارم که نکند رکورد بالاى برخى آثار باعث شود که باقی هنرمندان این کارها را الگوی خود قرار دهند.
سيدمحمد احصايى هنرمند شناختهشده ٧٦ سالهمان كه يكبار يكى از نقاشیخطهايش در حراجى كريستيز مرز يك ميليون دلار را پشتسر گذاشت درباره حراج تهران معتقد است: «اين حراج سبب ميشود افراد جامعه به هنر توجه کنند. عدهاي که در فراغت مالي زندگي ميکنند و توجه به هنر و زيبايي هم دارند و هنر در زندگي عاديشان دخالت ميکند، به واسطه حراج ميتوانند به آثار هنري دسترسي داشته باشند. افراد پس از مدتي با عرضه آثار هنري يا با دادوستد آنها، متوجه لزوم زيبايي در زندگي ميشوند. اگرچه من گمان ميکنم در رويدادهايي مثل حراج تهران، نياز فرهنگي اندکي بر بعد دادوستد سايه انداخته است، در هرحال اين حراج، پيشامد مبارکي است.»
علی شیرازی هنرمند 55 ساله با اثر نقاشیخط نقرهای و مشکیرنگی در چهارمین حراج تهران حضور داشت که این اثر توسط مجری حراج تهران، رضا کیانیان 50میلیون تومان چکش خورد. وی با اشاره به اینکه اگر حراج تهران را بزرگترین رویداد تجسمی کشور بدانیم سخنی به گزاف نگفتهایم، اظهار داشت: برگزار کنندگان حراج تهران ثابت کردند که دانش و تجربه و اعتبار لازم را جهت معرفی هنر و آثار هنری به جامعه و حتی جهان و ارزشگذاری اینگونه آثار دارند. حراج تهران ابعاد بینالمللی هم داشت و در بسیاری از رسانههای بینالمللی انعکاس داشت ولی قطعا هنرهای تجسمی و دوستداران و خریداران آن پتانسیلی بیش از اینها دارند و انتظار جامعه هنری آن است که این حراج بتواند حداقل دو دوره در سال برگزار شود و حتی این مراسم در خارج از کشور هم باشکوه برگزار شود چون هنرمندان شایستهای وجود دارند که هنوز به این حراج راه نیافتهاند. برگزاری دو دوره در سال میتواند تعداد دیگری از این هنرمندان را که تاکنون مشارکت نداشتهاند نیز شامل شود. وی افزود: حراج تهران برای اینکه بتواند موفق باشد نیاز به تعدادی قهرمان داشت که رکورد چشمگیری را بتواند رقم بزند البته این استراتژی درست بود و جواب هم داد. از حراج سوم به بعد قرعه این فال به نام سهراب سپهری نقاش و شاعر بلند آوازه و ملی ایران و چند هنرمند دیگر افتاد که همگی در گذشتهاند، بنابراین بازار به این آثار روی خوش نشان داد و استقبال کرد و این استراتژی درست هم تاریخ مصرفی دارد و حراج پنجم باید از این استراتژی عبور کند تا نسلی زیر سایه نسل دیگر قرار نگیرد ولی از طرفی حضور نامهای معتبری چون سهراب سپهری خود اعتبار یک حراج هستند و به عبارتی باید هم باشند و هم نباید باشند بدین معنی که آثار هنری در گذشتگان به تنهایی یک حراج مستقل و جداگانه را میطلبد و نباید کنار هنرمندان نسل سوم و چهارم قرار گیرد.