طرح نو- راضیه زرگری| جواب پزشکان روشن است؛ احتمال بازگشت وجود ندارد. روی تخت دراز کشیده و با انواع دستگاههای پزشکی زنده است. دستگاهها قفسهسينهاش را از هوا پر و خالي ميكنند. داروها مرتب به سرمش تزريق میشود ولي خبري از بهبود نيست. لحظهای توقف یعنی مرگمطلق. همین حالا هم از نظر پزشکی، مرگ، نام مناسبی برای این حالت است. میگویند «مرگمغزی».
مرگمغزي، حالتی است که در آن خونرساني به مغز متوقف شده و اكسيژن به آن نميرسد؛ در نتيجه مغز دچار تخريب غيرقابلبرگشت ميشود. با اين حال اعضاي ديگر ازجمله قلب، كبد و كليهها هنوز کار میکنند؛ اما کار کردن آنها خیلی طول نمیکشد. چند روز بعد از مرگمغزي دیگر ارگانهای بدن نیز از كار خواهند افتاد؛ فقط یک راه برای ادامهحیات قلب، کلیه، ریه و دیگر اعضای بیمار مرگمغزی وجود دارد؛ اهدا! از زمانی که در تاریخ پزشکی، عضوی از انسان با موفقیت به دیگری پیوند زدهشد، قریب به دو قرن میگذرد. سال 1823 میلادی، نخستینبار و در آلمان پیوند بافت پوست از بدن فردی بر محل دیگری از بدن خودش، با موفقیت انجام شد. از آن زمان تا امروز، با پیشرفت دانشپزشکی، از سلولهای تخمک گرفته تا قلب، کلیه و بیشتر بافتهای داخلی بدن، قابلیت تعویض و پیوند دارند. امروز کار تا آنجا پیش رفته که در ایتالیا پزشکی، ادعای امکانپذیر بودن پیوند سر را مطرح کرده است! ایدهای جنجالی که هرچند بسیاری از متخصصان فعلا آن را در حد یک شوخی میپندارند، با این حال از افق پیشروی بشر در سالهای آینده خبر میدهد. پیوند اعضا در ایران سابقهای چهلوچندساله دارد و درحالیکه از 13سال پیش مفهوم پیوند اعضا با تصویب قانون اهدای عضو ساماندهی جدی پیدا کرده و تلاشهای زیادی برای فرهنگسازی این عمل انساندوستانه صورت گرفته است، اما آمار اهدای عضو نسبت به شمار افرادی که دچار مرگمغزی میشوند، بسیار پایین است. فقدان فرهنگ اهدای عضو، تشخیص دیرهنگام مرگمغزی و نبود امکانات تخصصی و بیمارستانهای مجهز پیوند اعضا، از چالشهای این حوزه بهشمار میرود.
نخستین پیوندهای ایرانی
عمل پیوند اعضا در ایران، سال 1347 کلید خورد. در این سال، کلیه یک جوان 24 ساله به یک زن 27 ساله پیوند زدهشد. آبانماه47 در بیمارستان دکتر نمازی شیراز نخستین پیوند کلیه که طول عمل، 7 ساعت بود، با موفقیت بهپایان رسید. مهری شیرازی، زنی بود که بهعلت بیماری کلیه، این عضو بدن خود را از دست داده و یکی از بستگانش که جوان 24سالهای بود، حاضر شد کلیه خود را به این زن اهدا کند. بدینترتیب نخستین عمل پیوند کلیه در ایران توسط دکتر سنادیزاده و دکتر مهربان سمیعی در سال 47 انجام و باعث شد که پیوند کلیه از آن زمان بهتدریج در بیمارستانهای تخصصی ایران جابیفتد. دکتر جواد هیأت هم بهعنوان پیشگام پیوند دهنده کلیه و عمل باز قلب در ایران شناخته شده است؛ او در دهه 40 آزمایشهای فراوانی درباره قلب و کلیه انجام داد.
نخستین پیوند کبد در ایران در سال 1372 در بیمارستان دکتر نمازی شیراز بههمت دکتر سید علی ملک حسینی و تیم پزشکی او انجام شد. این پیوند از یک اهداکننده مرگمغزی در تهران صورت گرفت و عضو پس از برداشت به شیراز منتقل شد. دکتر ملکحسینی پیوند کبد را در مرکز پزشکی دانشگاه پیتزبورگ (ایالت پنسیلوانیا- آمریکا) آموزش دیده بود.
دکتر محمدحسین ماندگار نیز پزشک نامآشنایی است که در تابستان 1372 نخستین پیوند موفقیتآمیز قلب در ایران را بهنام خود بهثبت رساند. از آن تاریخ تاکنون متجاوز بر 75 مورد پیوند قلب در ایران توسط تیم جراحی پیوند قلب وی انجام شده است. در سالهای اخیر در ایران روی پیوندهای پیشرفتهتر نیز کار شدهاست. مثلا نخستین پیوند دست خاورمیانه در بیمارستان 15خرداد انجام شد. دست اهدا شده مربوط به جوان 25 سالهای بود که در تصادف رانندگی دچار مرگمغزی شد. بیمار گیرنده دست، مردی 38 ساله است که 6 سال قبل مچ دستش قطع شده بود. نخستین عمل جراحی پیوند دست از جسد در ایران بعد از ۸.۵ ساعت نفسگیر با موفقیت بهپایان رسید. در این جراحی پیوند، دست با تمام جزییات آن و پیوند عصبها و رگها انجام شد.
زمان طلایی در مرگمغزی
در سطح جهانی، رقمی نزدیک به 50درصد بیماران مرگ مغزی، اعضای بدنشان اهدا میشود. با این حال اهدای اعضای بیماران مرگمغزی در ایران نوپاست و به همین دلیل میتوان به رشد آمار اهدای اعضای بیماران مرگمغزی بسیار امیدوار بود. در ابتدای کار، آمار اهدای عضو ایران نزدیک به 2/0نفر در یکمیلیون جمعیت بود که با تلاشهای انجام گرفته و فرهنگسازی در این حوزه، آمار اهدای عضو به 7/5 نفر در یکمیلیون نفر رسیده است. البته این رقم با معیارهای جهانی فاصله معناداری دارد چراکه آمار جهانی در اهدای اعضای بیماران مرگمغزی 35 نفر در یکمیلیون نفر است که این میزان در کشوری نظیر اسپانیا که بیشترین آمار اهدای اعضای بیماران مرگمغزی را داراست، رقمی نزدیک به 3/34 نفر در یکمیلیون است.
در حالحاضر بیش از یكمیلیون نفر در جهان از درمان پیوند عضو بهرهمند هستند و بقای بسیاری از این بیماران به بیش از 25سال رسیده است. نکته با اهمیت در پیوند از بیماران مرگمغزی، زمان طلایی برای پیوند است. زمان طلایی برای پیوند عضو تنها چند روز است، فرآیندی که در کشور ما با گرفتن رضایت اهدای عضو از خانوادههایی که بیمار مرگمغزی شده آنها، کارت اهدای عضو ندارد، مشکلتر میشود. بسیاری از مواقع خانوادهها بهراحتی به اهدای عضو فرد رضایت نمیدهند و فرآیند رضایتگرفتن از آنها گاهی تا 4 روز طول میکشد که در این مدت، زمان طلایی برای اهدای برخی اعضای حیاتی ازجمله ریه از بین میرود. درحالیکه پیوند اعضا تنها راه ادامهحیات برای بیماران مبتلا به نارسایی پیشرفته قلب و کبد و... است، آخرین آمار ایران در سال 91 میگوید، در طول این سال، 546 مرگمغزی در مراکز تحتپوشش دانشگاه علومپزشکی شهیدبهشتی گزارش شده که 2 هزار عضو و احشای پیوندی آنها مورد استفاده قرار گرفته است؛ یعنی بهطور متوسط هر مرگمغزی توانسته به 4 نفر حیات دوباره ببخشد. هماکنون بیش از 80 مرکز پیوند اعضا همچون قلب، کلیه، کبد، مغز استخوان، ریه و موارد دیگر در ایران فعال هستند. با این توضیح که پیوند اعضا، فرآیند سادهای نبوده بلکه در سطح ایران و جهان برپایه مطالعات و زحمات فراوان تیمهای تحقیقاتی انجام میشود.
تصویب قانون پیوند اعضا
قانون پیوند اعضا فروردین 1379 در مجلس شورای اسلامی بهتصویب رسید. براساس این قانون، اعضای بیماران فوتشده یا بیمارانی که مرگمغزی آنان مسلم است را میتوان بهشرط وصیت بیمار یا موافقت ولیمیت برای پیوند به بیمارانی که ادامه حیاتشان به پیوند عضو یا اعضای فوق بستگی دارد، استفاده کرد. تشخیص مرگمغزی توسط کارشناسان خبره در بیمارستانهای مجهز دانشگاههای دولتی صورت میگیرد. آییننامه اجرایی این قانون هم در خرداد 1381 در دو ماده به تصویب رسید. در این آییننامه تأکید شده است که تشخیص و تأیید مرگمغزی توسط 4 پزشک متشکل از یکمتخصص نورولوژی، یکمتخصص جراحی مغز و اعصاب، یکمتخصص داخلی و یکمتخصص بیهوشی صورت میگیرد.
5 تا 8هزار مرگ مغزی
و 600 مورد اهدای عضو
با این اوصاف بهرغم گذشت چند سال از تصویب قانون پیوند اعضا در ایران بهدلیل مشكلات متعدد، فرهنگ پیوند اعضا آنچنان که باید در کشور نهادینه نشده و با وجود توان بالای علمی و تخصصی در انجام پیوند، هنوز هم این روند با مشکلات بسیاری روبهروست. آمارها نشان ميدهد كه از ميان 5 تا 8هزار مرگمغزي که هرساله در كشور رخ ميدهد، حدود 650 مورد به اهدا ميرسد، درحاليكه در خوشبینانهترین حالت انتظار ميرود 2هزار و 500 تا 4هزار خانواده تصميم به اهداي عضو بگيرند. اگر انتظارها برآورده ميشد، فقط با 20درصد مرگمغزيها میتوانستیم همه اعضاي موردنياز براي پيوند 25هزار بيمار را تأمين كنيم. در این میان باید توجه داشت تعداد افرادی كه در بحران ناگهانی غم و استيصال از دست دادن عزیزشان، بتوانند تصميمي آگاهانه بگيرند، كم است. کارشناسان معتقدند، آمار پايين بهدليل كمبود امكانات و تكنولوژي و نداشتن روحيه ايثارگري بين مردم نيست؛ دليل اصلي ضعف فرهنگسازي است؛ مرگمغزی باید در ذهن جامعه بهدرستی تبیین شود و براي اينكه مردم بتوانند در موقعیتهای بحرانی نوعدوستي خود را بروز دهند و تصمیمی معقول بگیرند، باید فرهنگسازی کرد. مطابق گفتههای خِبرگان این حوزه، ضعف فرهنگ، یکی از موانع پیوند اعضاست؛ درحالحاضر سيستم جامع و هماهنگي در همه بيمارستانهاي كشور وجود ندارد تا علاوهبر اطلاعرسانی سریع از وجود بيمار مرگمغزي، كارشناسان هماهنگكننده به بيمارستانها اعزام شوند. اين مشكل در بيمارستانهاي شهرهاي کوچک و استانهای کمتر برخوردار بیشتر است. نبود مراقبت صحیح بیمار مرگمغزی شده در بیمارستان مبدأ بهمنظور سالم نگهداشتن ارگان حیاتی برای اهدا هم از مواردی است که در بسیاری از بیمارستانهای غیرمجهز اتفاق میافتد. ضعف قوانين در حمايت از خانواده اهداكننده عضو، هم مشکل دیگری است که کارشناسان در این حوزه عنوان میکنند. در بيشتر كشورها هزينههاي درمان بيمار مرگمغزي شده توسط بيمهها پرداخت ميشود ولي در ايران بيمهها به تعهدات خود پايبند نيستند، هرچند بيمهها در حمايت از بيماراني كه عضو جديد را دريافت كردهاند نيز كوتاهي ميكنند. بخش عمدهاي از هزينههاي پيوند اعضا توسط گيرنده عضو پرداخت ميشود و پيوند عضو از گرانترين جراحيها بهحساب ميآيد.
قطب پیوند اعضا در ایران
هرسال، 25درصد بیماران لیست انتظار دریافت اهدای عضو در کشور فوت میکنند. این درحالی است که از 13سال پیش تلاشها برای ساماندهی و فرهنگسازی پیوند اعضا در کشور بهطور رسمی آغاز شده است. براساس بررسیهای انجام گرفته، 16درصد مرگومیرها را بیماران مرگمغزی تشکیل میدهند که 50درصد آن میتواند به اهدای عضو منجر شود. بیمارستان مسیحدانشوری، اصلیترین پایگاه پیوند اعضا در ایران است. از سال 83 تاکنون 860 مورد مرگمغزی در بیمارستان مسیحدانشوری اهدای عضو کردهاند که از این میان درمجموع 2400 عضو پیوندی به مراکز پیوند اعضا در سراسر کشور ارسال شده است. تابهحال بیش از 140 پیوند قلب و 80 پیوند ریه در این بیمارستان انجام شدهاست. این آماری است که علیاکبر ولایتی، رئیس این بیمارستان در آخرین مراسم بزرگداشت اهدای عضو(جشن نفس) عنوان کرده است؛ به گفته ولایتی، از سال 79 تاکنون 71 پیوند ریه نیز در دانشگاه علومپزشکی شهیدبهشتی انجام شده که از این تعداد 28 پیوند مربوط به یک ریه و 48 پیوند برای دو ریه انجام شده است. درحالحاضر یک تا 3 مورد پیوند ریه در ماه در این مرکز انجام میشود. رئیس جمعیت حمایت از پیوند اعضای ایران درخصوص پیوند قلب میگوید: پیوند قلب از سال 85 در ایران انجام میشود و تاکنون 121 مورد پیوند قلب و دو مورد پیوند قلب و کلیه همزمان در بیمارستان مسیحدانشوری انجام شده است. عمل پیوند نسوج هم از سال 93 در بیمارستان مسیحدانشوری آغاز شده است؛ قرنیه چشم، تاندون، پوست، دریچه قلب و استخوان ازجمله نسوج پیوندی در این مرکز است. ولایتی تعداد افرادی را که تا امروز کارت اهدای عضو دریافت کردهاند، یکمیلیون و 400هزار نفر اعلام کرد.