موانع پیش‌روی مددکاران حوزه کودک
 

 

|  جابر مُستوفی |    مددکار کودکان‌کار|

حمایت از حقوق کودکان به‌ویژه آن دسته که محروم دانسته می‌شوند و در معرض آسیب‏‌‌های ناشی از بحران‏‌‌ها و نابسامانی‌های اجتماعی و حوادث طبیعی هستند، وظیفه‌ای کاملا انسانی است که برعهده همه افراد، سازمان‏‌‌ها و نهاد‌های یک جامعه است.  بی‌‏‌شک بدون توجه کافی به حقوق کودکان و سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی در امر آموزش، بهداشت و ارتقای سطح زندگی آنان امیدی برای دستیابی به دنیایی بهتر وجود نخواهد داشت.
  انجمن‌های فعال در زمینه حمایت از کودکان‌کار به‌عنوان نهادی مردمی، غیردولتی، غیرسیاسی و غیرانتفاعی فعالیت می‌کنند و هدف آنها حمایت از کودکان‌کار و کودکان در معرض آسیب است. انجمن‌های فعال در زمینه حقوق کودک از اوایل دهه 80 فعالیت جدی خود را شروع کردند و بدون در نظر گرفتن ملیت، قومیت، جنسیت، رنگ، نژاد و مذهب به کودکان‌کار و در معرض آسیب، خدمات آموزشی- حمایتی را به شکل کاملا رایگان ارایه داده‌اند.  تنها آرزویی که اعضای این انجمن‌ها در ذهن خود دارند و هر روز آن را می‌پرورانند، این است که دنیایی شکل بگیرد که در آن تمام کودکان عاری از هرگونه تبعیضی از حق‌های مختلفی که جزو موارد اولیه حق‌حیات به شمار می‌روند، بهره‌مند باشند.
واقعیت آن است که مشکلات کودکان‌کار را نمی‌توان با فعالیت یک نهاد، آن هم یک نهاد خصوصی حل‌وفصل کرد؛ ساماندهی بحث کودکان‌کار نیازمند یک همبستگی اجتماعی و فعالیت دسته‌جمعی است؛ اخیرا وزارت‌ کار و تعاون اجتماعی طرحی مبنی بر بیمه کودکان‌کار را مطرح کرده که در آن کودکان بیمه می‌شوند. براساس این طرح که با همكاري وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي، بيمه سلامت ايرانيان و سازمان‌‌های مردم‌نهاد انجام شده، 120کودک به‌طور نمادین تحت‌پوشش بیمه قرار گرفته‌اند و برای آنها دفترچه تأمين اجتماعي صادر شده است. البته آن‌طور که مشخص است، بیمه ۱۲۰ كودك جنبه نمادين دارد و گفته شده که تمامي كودكان‌كاری كه از طريق NGO‌ها معرفي مي‌‌شوند از اين بيمه بهره‌‌مند خواهند شد. امیدواریم زمانی كه اين بيمه برای کودکان‌کار فراهم می‌شود، قدم بزرگي در زمينه حمايت از كودكان‌كار برداشته شده باشد.
طرح‌هایی از این دست می‌تواند در رفع پدیده کودکان‌کار موثر باشد و آنان را تا حدی در امنیت و آسایش قرار دهد.
یکی از مشکلات جدی فعالان واقعی حقوق کودک، آمارهایی است که هر از چند گاه از طرف بعضی از نهادها منتشر می‌شود و کودکان‌کار را با بیماری‌های مختلف معرفی می‌کند. این مسأله باعث می‌شود که فعالان و داوطلبان کمتری به انجمن‌ها مراجعه کرده و نیروی خود را وقف حقوق کودکان کنند. برای نمونه در چند ماه گذشته شاهد آن بوده‌ایم که براساس یک مطالعه روی 1000 کودک‌کار، 72‌درصد از آنها دارای سوءمصرف مواد مخدر دانسته شده‌اند که چیزی حدود 5‌درصد از آنان هم از مواد تزریقی استفاده می‌کرده‌اند و 30‌درصد از آنها هم روابط پرخطر داشته‌اند.  طبق آمارهایی که ارایه می‌شود، شیوع ایدز بین کودکان‌کار 45برابر جمعیت عادی جامعه دانسته می‌شود. همان‌طور که اشاره شد، این آمارها کار را برای فعالان حقوق کودک سخت کرده و اشتیاق داوطلبان برای خدمت به کودکان‌کار را به‌طور چشمگیری کم می‌کند. یک نگرش دیگر هم وجود دارد که کودکان‌کار را عضو گروهی می‌دانند که به‌طور تیمی فعالیت می‌کنند و به کارهای مختلف- حتی دزدی- دست می‌زنند. همه این موارد باعث می‌شود که انجمن‌های فعال در این زمینه نتوانند به خوبی فعالیت خود را ادامه دهند و متناسب با نیازهایی که دارند به جذب داوطلب و کمک مادی بپردازند.

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/3463/موانع-پیش‌روی-مددکاران-حوزه-کودک