| سوری احمدی | شاعر و نویسنده |
معنای لغوی صلح، سازشکردن و توافق داشتن است و در تعریف ظاهری صلح را نبود جنگ تلقی میکنند اما صلح تنها نبود حمله جنگی نیست بلکه معنا و مفهوم گستردهتری دارد که شامل امنیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، داشتن محیطزیست سالم و... میشود. با اینکه همه جامعه بشری در پیصلح است و همه آدمها در پیدنیای مملو از صلح میدوند اما متاسفانه ما هر روزه در جایجای این کرهخاکی شاهد خشونت و جنگ هستیم که چهره دنیای ما را زشت و ناپسند کرده است. شاید این مسائل از این نقطه نشأت گرفته باشد که کرامت انسانی دچار مشکل شده است. زمانیکه حقوق شهروندی آدمها تهدید میشود یا حقوق بشر نادیده گرفته میشود درحقیقت حوزه امنیت آدمها به خطر میافتد، البته گاهی سرکشیها و طغیانهایی صورت میگیرند که چارهای جز مقابله و استفاده از زور نداریم و این در صورتی پیش میآید که کسی بخواهد صلح را نقض کند، یعنی سرکشیهایی انجام بگیرد که به حقوق و امنیت اجتماعی و روانی افراد آسیب برسد.
متاسفانه از آنجاکه آدمی بسیاری از خصایل و کرامات انسانی خود را از دست داده و مادیات و به دست آوردن دستاوردهای اجتماعی و اقتصادی برای آدمها اهمیت پیدا کرده است، خودخواهی در جامعهانسانی ریشه دوانده و آدمها فراموش کردهاند که انسانهای دیگر نیز در حقوق و امکانات آنها سهیم هستند و درواقع جزو حقوق بحق همه جوامع بشری است. انسانهایی هستند که خودخواهی در آنها متبلور شده و دوست دارند با در دست گرفتن قدرت به استثمار افراد دیگر بپردازند. یکیاز ابعاد نقض صلح، خودخواهی بشر و عدمتوجه افراد به همنوعان خود است و حقیقت تلخی که باید آن را بازگو کرد این است که مهر و عشق آدمی فراموش شده است. اتفاقاتیکه در سدههای اخیر روی دادهاند سرعت بالایی داشتهاند، اینها رویدادهای مهمی بودند که با پیشرفت تکنولوژی رخ دادند یعنی متاسفانه به جای اینکه این تکنولوژی در خدمت بشر باشد، علیه بشر استفاده شده است. شاید یکی از ابعاد این موضوع این باشد که هنوز بهطور عام تمام جوامع بشری و بهخصوص جامعه خودمان ظرفیت پذیرش تکنولوژی را نداشتهاند. یکیاز کارکردهای اشتباه تکنولوژی این است که چون سریع اتفاق میافتد و با سرعت پیش میرود افراد را به هم میریزد، البته باید گفت که چون پیشرفت تکنولوژی در قشر محدودی اتفاق میافتد و عامه جامعه از آن بیخبر هستند کسانیکه به این تکنولوژی مجهز میشوند متاسفانه از آن در مسیر منافع خود سوءاستفاده میکنند. از اینجا میتوان نتیجه گرفت که یکی از راههای رسیدن به صلح، احساس مسئولیت و مسئولیتپذیری است. هر فرد در هر جامعه و از هر طبقهای که باشد با احساس مسئولیت در کاری که به او سپرده شده باعث میشود که آسیب کمتری به دیگران وارد شود. احساس مسئولیت در لایههای خود عاطفه، عشق و نوعدوستی را دارد. یکی از بلایایی که بشر امروزی به آن گرفتار شده این است که از بار مسئولیت فرار میکند و همیشه در جواب تنبلیهایش میگوید دیگران باید این کار را انجام میدادند و همیشه از زیربار مسئولیت شانه خالی میکند. آدمی حتی در خانواده نیز در قبال اعضای خانوادهاش مسئول است و باید احساس مسئولیت کند. زمانیکه فردی لباس میپوشد تا به محل کارش برود باید از همان لحظه نسبت به کارش احساس مسئولیت کند، اگر تمام این سلسله مراتب رعایت شود درحقیقت ما جامعه مسئولیتپذیری را تشکیل دادهایم که در کنار آن میتواند به داشتن دنیای پر از صلح امیدوار بود. وقتی ما احساس مسئولیت داریم درحقیقت به آدمها اهمیت میدهیم، آنها را دوست داریم و درصدد این هستیم که به آنها آسیب نرسانیم