مين، مين روب، انفجار
 
حمايت‌هايي که دوام ندارد
 

 

عثمان مزين  وکيل پايه يک دادگستري

مين‌هاي باقي‌مانده از دوران جنگ زيان‌ها و اثرات ناگواري را بر جامعه و انسان‌ها برجا مي‌گذارند، به دليل وسعت و گستردگي خسارات مالي و جاني، تاکنون آمار دقيقي از خسارت‌هاي اقتصادي و جاني ناشي از وجود مين‌ها ارایه نشده و اگر ارایه شده است، در دسترس نيست. به همه خسارت‌هاي وارده بايد زيان خدشه‌دار شدن امنيت ذهني شهروندان را هم افزود.
بر اثر آلودگي برخي از مناطق کشور به مين، زمين‌هاي حاصلخيز بسياري امکان و قابليت کشت را از دست داده‌اند و کشاورزان و صاحبان آنها ناگزير به رها کردن زمين‌ها شده‌اند. فوت و نقص عضو شهروندان هم بسياري از خانواده‌ها را بي‌سرپرست کرده و فقر و تنگدستي شديد افراد زيادي را قرباني مي‌کند. از دست دادن اميد به زندگي، محروم‌شدن بسياري از قربانيان از تشکيل خانواده، به وجود آمدن بسياري ناهنجاري‌هاي روحي و رواني و از دست رفتن فرصت اشتغال صدماتي است که نصيب قربانيان مي‌شود. همچنين درگير شدن مصدومان، خانواده و اطرافيان آنان با مشکلات عديده از ديگر تاثيرات مخرب مين‌هاي برجاي مانده از جنگ است.
فراموش نکنيم که صرف احتمال وجود مين در مناطق پيراموني، امنيت خاطر شهروندان و رهگذران را تهديد مي‌کند و شهروندان نمي‌توانند آزادانه و بدون دغدغه خاطر در اين مناطق زندگي کنند.
در کنار انفجار گاه و بيگاه مين (که بيانگر انجام نشدن پاکسازي کامل و دقيق مناطق آلوده به مين است) شاهد تلاش‌ها و اقدامات اعضاي ستاد مين‌روبي براي پاکسازي مناطق آلوده به مين و ايمن‌سازي اين مناطق هستيم، اما واضح است که به دليل کثرت و وسعت مناطق آلوده به مين، پاکسازي کامل تمام مناطق چندين‌سال طول مي‌کشد. افراد مين‌روب که کار و عمر خود را براي پاکسازي مناطق آلوده به مين اختصاص داده‌اند، داراي دانش کافي براي نحوه مواجهه با مين هستند و با گردآوري مين‌ها، از افزايش تلفات جلوگيري مي‌کنند، اما باوجود تجهيز افراد مين‌روب به وسايل و تجهيزات حفاظتي، باز شاهد انتشار اخبار کشته و مجروح‌شدن افراد مين‌روب بر اثر انفجار مين هستيم. پس مي‌توان دريافت که به جز شهروندان، اين افراد هم در معرض خطر مين هستند.
آمار اوليه از وجود حدود 16ميليون مين  داخل کشور حکايت دارد، با اين اوصاف يک‌چهارم جمعيت کل کشور در معرض خطر انفجار آن قرار دارند. اهميت فعاليت افراد مين‌روب با توجه به اين نکته آشکار مي‌شود که خنثي کردن حتي يک عدد مين به معناي نجات جان يک نفر از شهروندان خواهد بود.
براساس گزارش کمپين بين‌المللي ممنوعيت مين‌هاي ضد نفر در‌ سال 2013، روزانه 12 نفر قرباني مين‌هاي ضد نفر مي‌شوند که 85‌درصد قربانيان غيرنظامي هستند. در کشور ايران مناطقي از غرب، شرق، شمال ‌غرب و جنوب کشور آلوده به مين هستند و بيش از 90‌درصد مناطق آلوده فاقد هرگونه نقشه و علايم شناسايي‌اند.  در غرب کشور به دليل کوهستاني بودن منطقه، مين‌ها جابه‌جا شده‌اند که نبود علايم هشداردهنده و ناآگاهي مردم، ساکنان محلي و رهگذران مناطق آلوده به مين، بازگشت مردم بعد از خاتمه جنگ به مناطق مسکوني خود که در طول جنگ آلوده به مين شده، پراکندگي و وسعت کاشت اين سلاح و تغيير مسير مين‌ها و عوامل ديگر موجب افزايش آمار قربانيان شده است. به باور کارشناسان، پاکسازي کامل مناطق آلوده به مين نيازمند بيش از 10‌سال فعاليت مستمر و مداوم افراد مين‌روب و صرف حداقل 300 ميليارد تومان بودجه مالي است.  در عرصه جهاني اقدامات زيادي براي ممنوعيت توسعه، توليد، تشويق، انتقال و ذخيره مين‌ها و تدوين مقرراتي براي الزام دولت‌ها و گروه‌هاي نظامي براي انهدام انبارهاي موجود و پاکسازي مناطق آلوده به مين و کمک به قربانيان آن انجام شده که بانيان اصلي اين ايده‌ها و اقدامات، سازمان‌هاي مردم‌نهاد و غيردولتي بوده‌اند و بعدها دولت‌ها هم در کنار اين سازمان‌ها قرار گرفته و براي رسيدن به اهداف و برنامه‌هاي آنان تلاش کرده‌اند. اما با وجود اين که در طول 8 سال جنگ تحميلي بيش از
 20 ميليون مين در کشورمان کار گذاشته شده است، اجازه فعاليت و ورود سازمان‌هاي مردم‌نهاد که داراي دانش و تخصص در اين زمينه هستند، داده نمي‌شود و در عمل سازمان‌هاي مردم‌نهاد نقش و دخالتي در امر بسيار مهم و حياتي جمع‌آوري مين‌هاي موجود و نظارت بر انهدام آنها ندارند. به لحاظ محدوديت براي سازمان‌هاي مردم‌نهاد، فعاليت آنها منحصر به ارایه آمار و آموزش درباره خطرات مين و نحوه مواجهه با آن شده است.
مين‌روب‌ها با اطلاع کامل از خطرات جاني پا به اين عرصه گذاشته و مي‌دانند که خارج کردن يا انهدام هر مين توسط آنها منجر به نجات جان يک شهروند و سلامت چندين خانواده می‌شود. با درنظر گرفتن اهميت کار آنان و تاثير بسزايي که در سلامت جامعه دارند، ضروري است که افراد مين‌روب و خانواده‌هاي آنان از جهات مختلف مورد حمايت مادي و معنوي قرار گيرند. علت اساسي کندي فعاليت‌ها و اقدامات مربوط به مين‌روبي و منهدم‌نشدن کامل مين‌هاي موجود، حمايت اساسي نکردن از افراد مين‌روب است؛ زيرا در صورت فوت يا نقص عضو آنان هنگام فعاليت مين‌روبي، آتيه و تامين معيشت مين‌روب مصدوم و خانواده و افراد تحت تکفل آنان به فراموشي سپرده مي‌شود؛ با اين توجيه که نوع رابطه بيشتر اين افراد با وزارت دفاع و دستگاه‌هاي مربوطه قراردادي بوده و از مزاياي مستخدمان رسمي برخوردار نيستند. صرف‌نظر از نوع رابطه شغلي و استخدامي افراد مين‌روب بايد دانست که اين نوع رابطه صرفا بر دوران کاري آنان حکمفرماست و چنانچه بر اثر فعاليت کاري دچار صدمات و زيان‌هاي مادام‌العمر و هميشگي شوند، بايد حمايت از آنان را به بعد از دوران فعاليت شغلي هم تسري داد. چون به دليل حادثه ناشي از نوع شغل، دچار اين صدمات شده و چون صدمات وارده به آنان دايمي است، بايد مورد حمايت دايمي هم قرار گيرند، به ويژه با توجه به ابعاد و اثرات اقدامات شغلي آنان در راستاي تامين سلامت جسمي، معنوي و جاني شهروندان توجه مضاعف به وضعيت مصدومان مين‌روب ضروري است.
با توجه به عدم الحاق ايران به کنوانسيون «اتاوا» و اينکه متاسفانه کشورمان ممنوعيت توليد، نگهداري و بکارگيري مين‌هاي ضد نفر را نپذيرفته، تاکنون نتوانسته است از امکانات و تجهيزات به روز شده دنيا در انهدام مين برخوردار باشد و فعاليت‌هاي مين‌زدايي و تلاش براي مين‌روبي با روش‌ها، ابزار و تجهيزات قديمي  انجام مي‌گيرد، در حالي که با الحاق ايران به اين کنوانسيون، از تجربيات، دانش و تکنولوژي ديگر کشورها در راستاي نحوه جمع‌آوري مين‌هاي موجود و حمايت بين‌المللي از قربانيان آن نيز بهره‌مند خواهيم شد. زيرا وجود 16 ميليون مين در کشور و خطر مواجه شدن 16 ميليون شهروند با آنها معضل بزرگي است که موجب شده ايران به‌عنوان «يکي از آلوده‌ترين کشورها به مين در دنيا» شناخته شود. از بين بردن اين عنوان تلاش‌هاي بيشتري براي مين‌زدايي مي‌طلبد.

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/34124/حمايت‌هايي-که-دوام-ندارد