مژگان جمشیدی فعال محیطزیست
اکثر ما بهعنوان یک بشر دو پای خودخواه، هر کاری که انجام میدهیم، نگران این هستیم که منافعاش به خودمان برمیگردد یا خیر، اما در بحثهای محیطزیستی، مبحثی به نام اخلاق محیطزیست وجود دارد که پا را فراتر از این موضوع میگذارد و میگوید ما نباید به محیط پیرامونمان به این چشم نگاه کنیم که فقط به این دلیل که به ما سود میرساند از آن حمایت کنیم. زیرا هر موجود زنده، فینفسه دارای جان است و باارزش و باید به حق حیات آن احترام بگذاریم. اما متاسفانه نه فقط در ایران که در جوامع دیگر هم این موضوع مبحثی جدید است و چیزی نیست که بگویم همه مردم و حتی دولتها و مردم به آن باور دارند، به همین دلیل رویکردهایی که برای محیطزیست اتخاذ میکنند، از این نگاه پیروی نمیکند.
کاری که NGOها و طرفداران محیطزیست انجام میدهند، این طور است. وقتی قرار شد از چهارمحال و بختیاری به اصفهان آب انتقال دهند، مردم چهارمحال به انتقال آب به اصفهان مخالف بودند، آنها با این حرکت یک گام در این زمینه برداشتند چون منافعی دارند و به این سبب از آن محروم میشوند. اما اگر به آنها بگویید که قرار است از کهگیلویه به چهارمحال آب منتقل شود اگر آگاهی زیستمحیطی نداشته باشند چه بسا که موافق باشند. همانطورکه در اصفهان هیچکس نسبت به اینکه برای منافع به محیطزیست آسیب بزند مخالفت نکرد. اما طرفداران محیطزیست این مرزبندیها را ندارند و فارغ از اینکه خودشان ممکن است متضرر شوند، از محیطزیست حمایت میکنند و نگاهشان ملی و جهانی است. کاری ندارند که اگر الان نسبت به این موضوع مخالفت یا برایش تلاش میکنیم، ممکن است در کوتاهمدت به ضررمان باشد بلکه با نگاهی کلان به آن مینگرند تا بتوانند این سیاره و زمین را برای نسلهای آینده حفظ کنند و از گزند آسیبها و تخریبهای دیگر نجات دهند. این کاری که طرفداران محیطزیست و «انجیاو»ها انجام میدهند مصداق نوعدوستی است.
چقدر خوب است که فرهنگ زیستمحیطی جوامع و کشور خودمان و جوامع محلی بالا برود تا نسبت به همه وقایع حساسیت نشان دهند و تلاش کنند. مثل کاری که مردم ایلام هفته گذشته برای اطفای حریق جنگل انجام دادند، در شرایطی که تحرکی از دولت نمیبینیم. نهتنها این دولت بلکه درگذشته هم در سیاستهای اتخاذی، بودجهای برای ناوگان اطفای حریق در نظر گرفته نشده و به این دلیل سه، چهار دهه است که ما از این منظر متضرر میشویم و هیچ دولتی کاری برای آن نمیکند. اگر مردم ایلام نبودند مساحت بیشتری از این جنگلها سوخته بود و من این را میگذارم مصداق نوعدوستی مردمی که در شرایط سخت و در مرزهای کشور زندگی میکنند و اولین ریزگردهایی که میآید در گلو و ریه آنها مینشیند. اما همین مردم احساس مسئولیت کرده و از جنگلها حفاظت میکنند. اگر این افراد حفاظت و پاسداری نکنند آسیبهای این بیابانزایی گریبان ما را در تهران یا شهرهای دیگر میگیرد. بهرغم اینکه ایلام استانی محروم است و سالیانسال گلوله توپ، تانک و مسلسل روی سرشان باریده، دیدیم که همدلی و اتحاد بینشان بود و درحالیکه دولت برای اطفای حریق کاری نکرد، سه روز تمام در منطقه بودند و کمک میکردند. من در ابعاد کلان، این کار را نوعدوستی میدانم که نفع آن عاید همه مردم و زمین میشود. شاید آنها هم میتوانستند بگویند به ما ربطی ندارد و چرا باید در گرمای 40درجه برویم و آتش خاموش کنیم اما آنقدر شعور و آگاهی زیستمحیطیشان بالا بود که از جان خودشان مایه گذاشتند. پیش از این همچنین حرکتهایی از سوی مردم انجام شده است، روستاییان و محلیهایی بودند که برای خاموشکردن آتش جنگلها تلاش کردند و بین 50 -75 درصد آسیبدیدگی داشتند که دونفرشان به تازگی در مراسم اهدای جوایز محیطزیستی از طرف سازمان حفاظت محیطزیست و رئیسجمهوری مورد تقدیر قرار گرفتند.