عیسی علوی| در فاصله چند ساعت مانده به برگزاری کنسرت «پرواز همای» به دستور مقامات قضایی این کنسرت هم به لیست بلند بالای کنسرتهای لغو شده اضافه شد. با این وضع کمکم باید عادت کنیم از برگزاری کنسرت شگفتزده شویم چرا که لغو کنسرت درحال تبدیل شدن به امری کاملا طبیعی است. همه این اتفاقات درحالی رخ میدهد که طی یکی دو هفته گذشته از بالاترین مقام وزارت ارشاد یعنی شخص دکتر علی جنتی تا پیروز ارجمند مدیرکل دفتر موسیقی این وزارتخانه اعلام کرده بودند اپیدمی لغو کنسرتها درحال ریشهکن شدن است اما در فاصله کمتر از دو روز، دو کنسرتی که مجوزهای لازم را برای اجرا کسب کرده بودند ناگهان لغو شدند. اول که اداره اماکن به بهانه «ملاحظات امنیتی» مجوز اجرای مشترک کیهان کلهر با گروه «بروکلین رایدر» را صادر نکرد تا کلهر با عصبانیتی کمسابقه اعلام کند تا زمانی که فرهنگ و هنر ایران، گروگانِ زورآزمایی جناحهای سیاسی است دیگر در ایران کنسرت نخواهد گذاشت. حالا هم که کنسرت پرواز همای بنا به دلایل فعلا نامعلومی لغو شده است و این لغو کنسرت به نظر آنقدر قطعی است که آوای هنر در پیامک خود آورده مبلغ دریافت شده بلیت ظرف 7 روز به حساب خریداران بازگردانده خواهد شد. کنسرت پرواز همای قرار بود دیروز و امروز در تالار وزارت کشور برگزار شود. اما این چهرهها تازهترین قربانیان لغو مجوزهای رسمی وزارت ارشاد از سوی نهادهای دیگر هستند. در ماههای اخیر علیرضا قربانی، سیروان خسروی، گروه موسیقی «آرون»، مهدی احمدوند و گروه پایور هم دچار این مشکل شده بودند که هیچکدام نتوانستند راهحلی برای برون رفت از این مشکل پیدا کنند.
یک گزارش همه چیز را به هم ریخت
حدس و گمانها بر این است که درباره لغو کنسرت کیهان کلهر اینکه او قرار است یک گروه مطرح موسیقی خارجی را به ایران بیاورد باعث مخالفتها شد، چرا که در چند سال اخیر او چند بار دیگر هم تلاش کرده بود با گروه «بروکلین رایدر» در ایران برنامه اجرا کند که هر بار به در بسته خورده بود اما داستان پرواز همای چیز دیگری است. «پیگیری ما درباره این اتفاق به نتایج عجیبی منجر شد و ظاهرا پس از شکایت یکی از نهادهای دولتی، دادگاه فرهنگ و رسانه رأسا حکم به لغو این کنسرت تا اطلاع ثانوی داده است. هیچ دلیل واضحی از سوی این مقام قضایی درباره لغو این برنامه ارایه نشده است و به نظر میرسد برخی جوسازیها و ایجاد فضاهای مسموم از سوی برخی رسانهها باعث شده این برنامه تنها 8 ساعت مانده به اجرا در تهران، لغو شود.» این توضیحات جالب شرکت برگزارکننده کنسرت همای به تسنیم است. توضیحاتی که نشان میدهد ماجرا از جای دیگری آب میخورد. داستان پرواز همای از آن جایی آغاز شد که بعد از گرفتن مجوز رسمی از ارشاد برای برگزاری کنسرت یکی از روزنامههای صبح با انتشار گزارشی به گذشته این خواننده اشاره کرده و اجرای کنسرت او را کاسبکاری با سوءاستفاده از نام شهدا دانسته بود. در بخشی از این گزارش آمده بود: «او خواننده جوانی است که پس از سپری کردن یک دوره چند ساله در خارج از کشور و برگزاری کنسرتهایی تحت عنوان «تور کنسرتهای آمریکا» و «تور کنسرتهایی از هامبورگ تا هلند» با اشعاری کفرآمیز و ضدانقلابی به منظور برپایی کنسرت به کشور بازگشته و ظاهرا قرار است اولین کنسرتش را هم به یاد و برای شهدا اجرا کند.» این گزارش بازخوردهای متعددی داشت و فضای پرتنشی را در چند روز مانده به برگزاری کنسرت ایجاد کرد.
جوابیهای که جواب نداد
گویا این گزارش منتشر شده آنقدر فضا را برای همای پرسوءتفاهم کرد که او مجبور شد پاسخی به این گزارش بدهد. پاسخی که در آن این خواننده جوان تمام تلاش خود را برای رفع اتهامات از خود به کار بست. او در جوابیهاش با ذکر این نکته که همیشه در ایران زندگی کرده و تنها برای اجرای کنسرتهایش چند هفته از ایران خارج میشده، درباره شعرهایش گفته: «اگر شعرها و آهنگهاى مرا با دیدگاه بدون غرض و عارفانه نگاه کنید و وقت بیشترى بگذارید و بشنوید پى به اعتقاد و باورهاى دینى من خواهید برد.» پس از آن هم با اشاره به اینکه هر انسانی بری از اشتباه و خطا نیست و الان مسیرش را پیدا کرده از همه خواسته به او فرصت اثبات خودش را بدهند: «نمیدانم این همه اصرار براى تخریب من از کجا سرچشمه میگیرد؟ من پاسخ اعتماد نظام را، پاسخ محبت مردم را و پاسخ انتقاد اهالى موسیقى و منتقدان را فقط روى صحنه میتوانم بدهم، چرا این فرصت را نداشته باشم؟ ناحق به من تهمت ضد انقلاب میزنید؟ من فرزند این انقلاب هستم و تا زندهام وفادار به این سرزمین خواهم ماند.» مورد بعدیای که همای به آن اشاره کرده بحث مصاحبههایش با شبکههای ماهوارهای فارسی زبان بوده که آن کار را هم اشتباه خوانده و گفته: «آخرینبار پنج سال پیش من به اشتباه با چند شبکه ماهوارهاى مصاحبه داشتم اما هرگز بیرون از چارچوب کنسرتهایم حرفى نزدم. اگر شما خلافش را میدانید با مدرک ثابت کنید و تهمت ناروای ضد انقلاب نزنید.» او از تلاشهای هشت سالهاش برای گرفتن مجوز سخن گفته و دلیل نگرفتن مجوز را فراهم نبودن بستر جامعه برای اجرای کنسرتهایش دانسته چرا که شعرهایی که او میخوانده در راستای مبارزه با ریاکاری بوده است: «متاسفانه برداشتهاى گوناگون از شعرها و آهنگهایم خیلىها را به اشتباه مىاندازد اما به امید پروردگار امروز یک هماى تکامل یافته و آگاه با زبانى متفارت خواهید دید. باور نمیکنید؟ بیایید و ببینید... این شما هستید که شعرها و آهنگهایم را آنگونه که دوست دارید تفسیر مىکنید و به خود میگیرید یا ضد دین و ضد انقلاب تفسیر مىکنید.» او در پایان جوابیهاش درخواست کرده آنها که با کنسرت گذاشتن او در ایران مخالفند قدری مهربانتر باشند، صبر پیشه کنند، اعتماد کنند و قصاص قبل از جنایت نکنند. اما به نظر میرسد آنها که در این چند ماه کمر به لغو گسترده کنسرتها بستهاند با این نامهها و جوابیهها از موضع خود پایین نخواهند آمد. آنهایی که پس از قطع امید از اثربخشی جنبشهای خودجوش! برای لغو کنسرتها اینبار نهادها و مراکز قضایی و انتظامی را برای پیشبرد اهداف خود انتخاب کردهاند. اهدافی که به نظر میآید رنگ و بویی غیر از دغدغههای فرهنگی و هنری دارد و با نگاهی به وضع فعلی و کارت زردها و جوسازیهای بیوقفه علیه وزیر ارشاد بعید است سیاستی که این روزها ادویه تمام رخدادهای کشور شده دست از سر کنسرتها و موسیقی بردارد.
باز هم فقط اعتراض به عملکردهای فراقانونی
اما واکنشها از سوی وزارت ارشاد به لغو کنسرتها هنوز در حد حرف و اظهارنظر باقی مانده است. از طرفی پیروز ارجمند، مدیرکل دفتر موسیقی ارشاد گزارشی اعتراضآمیز به جریان لغو کنسرتها نوشته و آن را به علی جنتی داده ولی هنوز واکنشی در اینباره از سوی وزیر صورت نگرفته و از طرف دیگر حسین نوشآبادی، سخنگوی ارشاد در صحبتهایی باز هم درحد اعتراض به این موضوع صحبت کرده است. نوشآبادی دیروز درباره این لغو کنسرتها به ایلنا گفته: «ما به نیروی انتظامی بهعنوان نهادی امنیتی و همچنین نهادی قضایی نیازمندیم و به آنها احترام میگذاریم. اما گاهی این سوال به وجود میآید که آیا آنها مسئول لغو یا صدور مجوز هستند که باید بگویم خیر؛ به هیچ وجه آنها چنین مسئولیتی ندارند. وظیفه نیروی انتظامی تأمین امنیت اماکن است و مسئولیت مجوز کنسرت با آنها نیست.» او هچنین درباره برخورد اداره اماکن با ندادن مجوز لازم برگزاری کنسرت برای کیهان کلهر هم احتمال داده مشکل اداره اماکن با خود کلهر باشد نه با برنامهای که اجرا میکند: «ما خبر نداریم که نیروی انتظامی با شخص آقای کلهر مشکل دارد یا مکان برگزاری کنسرت! اگر مسأله شخص ایشان و صلاحیتهای فردیشان باشد که طبیعتا وظیفه آن به عهده نیروی انتظامی نیست اما اگر بحث محیط کنسرت است؛ که باید شواهدی ارایه کنند که وزارت ارشاد هم متقاعد شود محیط مناسب نیست و مطمئن باشید که خود ما هم برنامه را به جای دیگری منتقل میکنیم اما اگر دلیلی برای این کار وجود نداشته باشد؛ مطمئن باشید چنین برخوردهایی هزینههایی را در پی خواهد داشت.» البته اینها صحبتهایی است که پیشتر درباره دیگر اتفاقات فرهنگی که با مداخله نهادها و اشخاص غیرمربوط به مشکل برخوردند هم شنیده میشد اما مشخص نیست تا کی هنرمندان و هنردوستان باید منتظر بمانند تا بالاخره این دخالتها در شاخههای مختلف هنر به پایان برسد و همه مشغول انجام مسئولیتهای خود با شرح وظایف تعریف شدهشان باشند نه فراتر یا کمتر از آن.