چنین است گردیدن روزگار سبک سیر و بدعهد و ناپایدار
چو دیرینه روزی سرآورد عهد جوان دولتی سر برآرد ز مهد
منه بر جهان دل که بیگانهای است چو مطرب که هر روز در خانهای است
نه لایق بود عیش با دلبری که هر بامدادش بود شوهری
نکویی کن امسال چون ده تو راست که سال دگر دیگری دهخداست