عیسی علوی | امسال هم با آغاز لیگ جهانی والیبال جدا از استرسهایی که برای موفقیت تیمملی ایران وجود دارد باز هم استرس محیط ورزشگاه حریف و نحوه پخش زنده بازیها از تلویزیون تبدیل به دغدغه اصلی مردم شده است. سال گذشته کلید سانسورهای عجیب و غریب تلویزیون برای پخش مسابقات والیبال ایران در لیگ جهانی بعد از بازی ایران و ایتالیا زده شد. همان زمان که علی مطهری به دلیل پخش تصویر یک خانم با لباس آستین کوتاه انتقادات شدیداللحنی به تلویزیون کرد. البته آن زمان عزتالله ضرغامی در دفاع از نحوه پوشش بازیها پاسخ صریحی به مطهری داد که واکنشهای مثبت زیادی در بین مردم ایجاد کرد اما از بازی دوم ایران و ایتالیا ناگهان ورق برگشت و تلویزیون دست به سانسور گسترده بازیهای تیمملی زد. این سانسورها به اندازهای رسید که در بازی ایران و کوبا عملا پخش زنده بازی تبدیل به پخش زنده صحنه آهسته شد و پس از آن اعتراضات گستردهای در شبکههای مجازی و رسانهها نسبت به این اتفاق به وجود آمد اما انگار نه انگار. امسال هم دوباره همان آش است و همان کاسه. پخش بازیهای والیبال آغاز شده و مخاطبان ایرانی نمیتوانند بازیهای تیمملی کشورشان را بدون
اعصاب خردی و آرامش خیال ببینند. چرا این اتفاق رخ میدهد را همه میدانیم اما اینکه با این معضل چه کار باید کرد و این مسأله چه تاثیرات منفیای دارد نکتهای است که در گفتوگو با جواد محتشمیان قدیمیترین گزارشگر والیبال و دکتر اسماعیل قدیمی استاد ارتباطات دانشگاه و تحلیلگر رسانه علامه و حسین آقازمانی مدیر گروه ورزش شبکه 3 آن را مطرح کردیم.
حرفهایی که قطعا تاثیر نخواهد داشت
«اول از همه بگویم اینها نظر شخصی من است و همه تصمیمها در اختیار مدیران صداوسیماست و ما فقط میرویم که بازی را گزارش کنیم. احتمالا سیاست کلی سازمان اینگونه است که بازیها به شکل فعلی پخش شود و اینها تصمیمات کلانی است که در اختیار امثال ما نیست.» محتشمیان با تأکید بر این جملات میرود سراغ اصل قضیه، میپرسیم نظر شما درباره این مدل و حجم از ممیزی چیست؟ میگوید: «من هم مخالف این مسأله هستم. مدام میشنویم که مردم به سمت شبکههای ماهوارهای میروند چرا؟ خب این مسأله یکی از دلایلش است. بسیاری از دوستان ورزشی را میشناسم که بازیهای تیم ملی والیبال را از طریق ماهواره تماشا میکنند درحالیکه آنها هم مثل همه مردم دوست دارند بازیهای ایران را با گزارش گزارشگران ایرانی و از تلویزیون خودمان ببینند ولی چون میخواهند بازی را کامل مشاهده کنند نمیتوانند.» محتشمیان با اشاره به اینکه میداند مردم از وضع فعلی ناراضیاند، وضع خودشان را بهتر از مردم نمیداند: «متاسفانه خود ما هم همان تصاویری را میبینیم که مخاطب از گیرندههایش دریافت میکند. به همین دلیل در بسیاری از مواقع من نمیدانم چه بگویم، روی تصاویر آهسته چقدر میتوانیم حرفهایی بزنیم که هم به درد مخاطب بخورد و هم هیجان بازی را نگیرد. باور کنید گاهی مجبورم روزنامه بخوانم تا صحنه اصلی دوباره پخش شود و گزارش بازی را آغاز کنم. از طرفی اگر من بخواهم فیلم اصلی بازی را ببینم و گزارش کنم آن وقت نمیدانم شخصی که ممیزی میکند دقیقا کدام قسمتها را پخش نمیکند، بعد میبینید من یک چیزی را گزارش میکنم که شما اصلا آن را نمیبینید.» این گزارشگر قدیمی معتقد است با نشان دادن آنچه در تصاویر اصلی مسابقات والیبال وجود دارد هیچ اتفاق ناخوشایندی در اجتماع رخ نخواهد داد: «مهمترین ثمره پخش بازیها این است که این اعصاب خردی و تنشها از بین خواهد رفت. بههرحال مردم میدانند که کشوری که بازی در آن برگزار میشود سیاست خاص خودش را دارد و آن گونه اداره میشود و کشور خودشان هم سیاستهای مخصوص به خود را دارند.، قرار نیست با پخش یک بازی اتفاقات آن چنانی در جامعه بیفتد. طبیعتا مردم در جامعه خودشان همه قوانین کشور خودشان را رعایت میکنند و پخش یک بازی والیبال نمیتواند ایجاد بحران کند. مردم در کمال آرامش بازی والیبال را میبینند و بعد هم هیچ اتفاقی نمیافتد. البته این نظر من است، من که نمیتوانم تکلیف تعیین کنم.» اما محتشمیان در انتهای صحبتهایش به تأثیرگذاری حرفهایی که میزند هیچ امیدی ندارد: «به شما اطمینان میدهم حرفهای من و شما هیچ تأثیری در نحوه تصمیمگیریها نخواهد داشت. چهبسا با چنین درخواستی از سوی مردم آنها به چیزهای دیگری متهم شوند ولی در کل ما موظف به تمکین در قبال سیاستهای اعمال شده هستیم، من طبق وظیفه باید گزارشم را روی همین بازی انجام دهم و مخاطب هم همین گزارش را میبیند و میشنود.»
نیازی به توضیح بیشتر نیست
به سراغ دکتر اسماعیل قدیمی میرویم تا از منظر رسانه و تأثیر چنین برخوردهایی در جامعه این ماجرا را بررسی کنیم. استاد دانشگاه علامه از چند منظر این مسأله را بررسی میکند: «اول اینکه حضور والیبال ایران در سطح اول جهان یک افتخار بسیار بزرگ است که اگر نصیب هر کشور درحال توسعه دیگری میشد به بهترین شکل روی آن مانور میداد اما متاسفانه این درخشش در کشور ما با وجود چنین سختگیریهایی مخدوش میشود. نکته دوم اینکه من برخلاف دیگران، مدیران سازمان صداوسیما را مقصر نمیدانم، آنها تابع سیاستهای کلانتری هستند و این یک عرف و دستورالعمل فراسازمانی است. این سیاستهاست که باید اصلاح یا تعدیل شود و مطمئن باشید هر مشکلی با گفتوگو و تعامل و تک رأی نبودن قابل حل شدن است. اما نتیجه عدم اصلاح این مسائل در دنیای امروز چیست؟ آنها خودشان کمک میکنند که مردم از رسانه دور شوند، خودشان مدام دایره مخاطبان خود را کوچکتر میکنند و در انزوای بیشتری قرار میگیرند چرا که وسایل ارتباط جمعی هر روز وسیعتر میشود و نظم جهانی درحال حرکت به این سمت است. دور شدن مردم از رسانه داخلی باعث میشود که اگر روزی واقعا حرف یا پیام مهمی هم در این رسانه زده شود کسی نیست که بخواهد به آن گوش دهد و این آسیب بسیار بزرگی است.» نکته دیگری هم که دکتر قدیمی به آن اشاره میکند بحث نهادینه شدن تصور سانسور در تلویزیون است و پیشنهاد جالبی در این خصوص میدهد: «صداوسیما نباید کاری کند که مردم تصور کنند نهادی برای سانسور کردن است و بس. خب بسیاری از فیلمها و برنامهها که به تیغ سانسور دچار میشوند، حالا ورزش هم بخواهد به آنها اضافه شود آن وقت مخاطب در درازمدت صداوسیما را تنها بهعنوان ماشین سانسور خواهد شناخت و این اصلا اتفاق خوبی برای رسانه ملی یک کشور نیست. اگر آنها نمیتوانند سیاستهای خود را عوض کنند حداقل راهکارهای خلاقانهای پیدا کنند. مثلا اگر فیلمبرداری مسابقات والیبال در کشورهای دیگر قابل پخش در تلویزیون ما نیست خب با رایزنی راهحلی پیدا کنند که بتوانند خودشان آنجا فیلمبرداری کنند. هر چند باید قبول کنیم که قرار نیست همه قانونهای جهان به خاطر ما تغییر کند.»
واکنش تکراری رسانه ملی: مسأله مبهمی نیست!
پس از صحبت با دکتر قدیمی به سراغ مدیران تلویزیون رفتیم اما یا از همان اول جواب ندادند یا گفتند 10 دقیقه دیگر زنگ بزنید و بعد جواب ندادند. تنها حسین آقازمانی مدیر گروه ورزش شبکه 3 سیما بود که حاضر به صحبت شد. آقازمانی هم پس از حدود یک ساعت و درحالیکه کلی سوال داشتیم در تماس مجدد ما تنها با چند جمله به سوال «شهروند» پاسخ گفت: «سال گذشته هم این مسابقات پخش میشد و همین مشکلات به وجود آمد که توسط عالیترین مقام تلویزیون یعنی رئیس سازمان صداوسیما و بعد هم مدیر وقت شبکه 3 در این زمینه شفافسازی شد، مردم هم در جریان کامل موضوع هستند، علتش را هم میدانند و مسأله مبهمی نیست. سازمان هم نیازی به توضیح بیشتر در این زمینه نمیبیند.» و تمام!