شهروند| اینجا نه از ساختوساز خبری هست، نه از جادهسازی و حصارکشی. به جز چند ساختمان محیطبانی و تأسیسات وزارت نیرو، خبر دیگری از ساختوساز نیست. نه باغی چند هکتاری کنار دریاچه و رودخانه دیده میشود و نه پنجرههای ویلایی روبه دماوند لبخند میزند. اینجا هیچ خبری از ییلاقهای شهری و ویلاهای میلیاردی نیست. خبری از هیچی نیست جز تلاش شبانهروزی برای نگهداشتن طبیعت ارزشمند آن.
اینجا آخرین منطقه بکر دارای قابلیت اکولوژیک در تهران است. منطقهای که وقتی در کنار نام پایتخت قرار میگیرد، وجودش عجیب و غیرقابل باور میشود. باورکردنی نیست در نزدیکی هیاهو و آلودگیهای پایتخت، جایی که اراضی ملی از دست زمینخواران در امان نمانده و تن به ساختوساز دادهاند، منطقهای بکر و دستنخورده باقی مانده باشد، منطقهای که دامنه دماوندش زیر لودرها و بلدوزرها خراش نخورد و آرامش در آن برقرار باشد. اینجا لار است. پارکی ملی که بسیاری آن را با عنوان دشت لار میشناسند. منطقهای آرام و بهدور از تمامی دستخوردگیهای زندگی شهری. جایی که چند سالی میشود، تنها ساکنان ییلاقیاش به بلای جانش تبدیل شدهاند. در سالهای اخیر، تعداد دامهایی که در این منطقه چرا میکنند، رو به افزایش است و همین موضوع بهدلیل خشکسالی و کاهش بارش، از توان و تحمل منطقه خارج شده. نفسهای لار زیر پای دامها به شماره افتاده و مرتع توان خود را از دست داده. به گفته محمدهادی حیدرزاده مدیرکل حفاظت محیطزیست استان تهران، «در سال 1362، حدود 100هزار پروانه چرای دام در منطقه صادر شده است. این میزان پروانه چرا، بر اساس شرایط جوی آن سال صادر شده و این در شرایطی است که در سالهای اخیر با تغییرات جوی و کاهش بارش روبهرو بودهایم و توان مرتع کاهش پیدا کرده است اما همچنان پروانه چرای دامی که از سال 62 صادر شده، کاهش پیدا نکرده است، وجود دارد و پیشبینی میکنیم که درحال حاضر بیش از دو برابر پروانه صادر شده دام وارد مرتع میشود.» او در جمع خبرنگارانی که برای بازدید از پارک ملی لار وارد منطقه شده بودند، با اشاره به اینکه درحال حاضر کیفیت مرتع در بیرون از پارک ملی بهتر از داخل پارک است، میگوید: «فشار دام داخل پارک ملی بیشتر است. باید چرای دام در منطقه مورد تجدید نظر قرار بگیرد. معتقدیم 100هزار پروانه چرای دام زیاد است که باید ممیزی جدید انجام شود و کاهش پیدا کند، زیرا اکنون پوشش گیاهی پارک ملی نسبت به سال 62 ضعیفتر شده. در این زمینه مکاتباتی با سازمان جنگلها داشتیم که ممیزی جدید مرتع انجام شود تا میزان چرای دامها کاهش یابد، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.»
32سال از ممیزی مرتع گذشته و هنوز هم دامها براساس ممیزی 32سال پیش وارد پارک ملی میشوند. در این سالها پروانههای چرایی صادر شده که برای مدیرکل محیطزیست استان تهران عجیب و غریب است. حیدرزاده از وجود پروانههای چرایی خبر میدهد که به نام بانکها صادر شده و در اینباره میگوید: «برای ما عجیب است و اصلا مشخص نیست که این بانک چه ارتباطی با مسأله دارد و چرا پروانه چرای دام دارد.»
برخی مسئولان حتی از به کار بردن اصطلاح پارک ملی لار نیز خودداری کرده و برای آن از واژه دشت استفاده میکنند تا قوانین ویژه پارکهای ملی شامل آن نشود، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان تهران با گله از این موضوع میگوید: «اگر اینجا دشت بود، الان به لواسان جدیدی تبدیل شده و ساختوسازهای بسیاری در آن شکل گرفته بود، اما حضور محیطبانان و تلاشهای آنها جلوی ساختوسازها را گرفته است.»
ساختوساز زیر چادر عشایر
دامها بخشی از گرفتاری سالهای اخیر پارک ملی لار هستند و بخش دیگر آن محافظت از این منطقه در برابر ساختوسازهای غیرمجازی است که توسط تنها ساکنان منطقه انجام میشود. حیدرزاده در اینباره یادآوری میکند که «مواردی دیده شده که عشایر زیر چادر درحال ساختوساز بودهاند و محیطبانان توانستهاند جلوی آنها را بگیرند. اما با توجه به اینکه ما مشکل مالکیت داریم، پس از این برخوردها محکوم شدیم زیرا گفته شد که مالکیت این اراضی متعلق به سازمان جنگلها و مراتع است.»
مدیرکل محیطزیست استان تهران، وقتی درباره پارک ملی لار صحبت میکند، از منطقه با عنوان آخرین منطقه بکر دارای قابلیت اکولوژیک در تهران یاد میکند. عنوانی که شاید باورش سخت باشد که زیر سایه دستدرازیها، ساختوساز و تخریبها، منطقهای در استان تهران وجود دارد که طبیعتش بکر باقی مانده و منظرهاش شبیه تابلوی نقاشی است. شرق آن نمایی از دماوند و غرب آن جریانی به نام دریاچه لار. او ادامه میدهد: «به همین دلیل هم است که همقسم شدهایم تا از آخرین منطقه بکر دارای قابلیت اکولوژیک در تهران حراست کنیم و اجازه ندهیم چه دولتیها و چه غیردولتیها به این اراضی دستدرازی کنند.»
او ادامه میدهد: «لار و رودخانه آن، تنها حوضه آب شرب تهران است. تنها نقطه باقی مانده است که منبع ثابت آلودگی ندارد. اگر اتفاقی که در مقابل آن ایستادهایم، بیفتد و ساختوساز انجام شود، این منبع پاک را از دست خواهیم داد.»
قزلآلای خال قرمز یکی از افتخارات منطقه است. گونهای که تنها در آبهای پاک زندگی میکند و تاییدیهای است بر پاک بودن آب دریاچه لار. دریاچهای که گفته میشود تنها حوضه آب شرب تهران است. در اینباره نگرانیهای بسیاری وجود دارد، گونهای درحال انقراض که اصلا وضع خوبی ندارد. یکی از محیطبانان در اینباره توضیح میدهد: «حضور دام در منطقه علاوهبر صدمات تخریبی روی قزلآلای خال قرمز تاثیرگذار است. تخمریزی باید در جایی باشد که شن وجود دارد اما حضور دام در منطقه باعث شده است که روی تخمها را خاک بگیرد و تخم قز آلای خال قرمز از بین برود.» در اینباره یکی از خبرنگاران با اشاره به اینکه گفته میشود وضع قزلآلای خال قرمز خوب نیست، گردشگران از زیر چادر قلاب میاندازند و این گونه را که صیدش ممنوع است، صید میکنند، به مدیرکل محیطزیست استان تهران پیشنهاد کرد که منطقه تفرج ممنوع شود که حیدرزاده میگوید: «مهمترین مشکل دام است. ما بیشترین درگیری را با عشایر داریم. بسیاری از عشایر با ما همراهی میکنند اما در جمع بسیاری از آنها ذهنیتی وجود دارد مبنی بر اینکه این اراضی منابع ملی است و در نتیجه مال همه است. درحالیکه اگر این منابع تخریب شود یا تغییر کاربری پیدا کند، خود این عشایر به مشکل برمیخورند. تنها در روزهای آخر هفته گردشگران وارد منطقه میشوند که در این رابطه طرح جامع گردشگری هم در سازمان میراثفرهنگی و گردشگری درحال طراحی است که امیدواریم بتوانیم از طریق آن حضور گردشگران را به وسیله شرکتهای متخصص اکوتور مدیریت کنیم. هر چند بسیاری از تورهای ما تنها به اسم اکوتور هستند اما با استفاده از این طرح میتوانیم با اکوتورهای واقعی همکاری داشته باشیم.»
پلاک آفرودبازها به پلیس اعلام میشود
نگرانی دیگر محیطبانان در این منطقه پدیدهای است به نام آفرود که در سالهای اخیر طرفداران بسیاری پیدا کرده و این موضوع به نگرانی محیطبانان در پارک ملی لار تبدیل شده است. آفرودبازان با گذر از رودخانه و مسیرهایی به غیرازمسیرهای تردد باعث تخریب بستر رودخانه و پوشش گیاهی منطقه میشوند که حیدرزاده دراینباره هم میگوید: «بحث آفرود را داریم. از کویر تا اینجا. احساس میکنند که باید ماشین شاسیبلند داشته باشند تا آفرود کنند. از تابستان سال گذشته پلاک خودروهایی راکه در منطقه آفرود کردهاند به راهنماییورانندگی اعلام کردهایم تا اعمال قانون شوند. همچنین یگان حفاظت ماموریت دارد که ورود کرده و با آفرودها برخورد کند.»
«اگر مشکل دام و اضافه دام نداشته باشیم، این منطقه به بهشت تبدیل میشود. اضافه دام داریم که صدمات بسیاری به این عرصه زده است.» این را یکی از محیطبانان لار میگوید و از کمبود محیطبان برای حفاظت از منطقه گله میکند. او با یادآوری اینکه برای 27هزار هکتار پارک ملی تنها 8 محیطبان وجود دارد، ادامه میدهد: «در پارک ملی 4 پاسگاه فعال و 3 پاسگاه غیرفعال داریم.»
نگهداری از 405 گونه گیاهی متعلق به 48 تیره و 37 تیپ با 159 گونه جانوری از رده پستانداران، پرندگان، خزندگان، دوزیستان و ماهیها با 8 محیطبان کار بسیار سختی است اما بهنظر میرسد که محیطبانان لار توانستهاند از پس سختی آن برآیند و آخرین منطقه بکر دارای قابلیت اکولوژیک در تهران را حفظ کنند. منطقهای که هنوز به دست ویلاسازان و زمینخواران نیفتاده و محیطبانان همقسم شدهاند که اجازه ندهند این منبع پاک از دست برود.