دیالوگ روز
 

 

خسرو سینایی، کارگردان: ورود من به عرصه فیلمسازی خارج از سیستم متداول و معمول شکل گرفته است. من در خانواده‌ای که همگی پزشک بودند متولد شدم و این انتظار وجود داشت که من نیز یکی از پزشکان خاندان سینایی شوم اما این‌طور نشد و به نوعی به میراث خانوادگی خود پشت کردم و راه هنر را آغاز کردم.

احمد مهران‌فر، بازیگر: من بهترین لحظات زندگی‌ام را روی صحنه و جلوی دوربین داشته‌ام. لحظاتی که به راستی از خودم و همه چیز جدا می‌شوم. یک جاهایی واقعا خنده‌ام می‌گیرد. من در زندگی واقعی خنده‌رو نیستم اما در «شاهگوش» یا «پایتخت» یک جاهایی واقعا خنده‌ام می‌گیرد و نمی‌توانم خودم را کنترل کنم. در صورتی که در زندگی واقعی چندان چیز خنده‌داری نمی‌بینم. سریال‌های مثلا طنزی که آدم‌ها خیلی جاها به آنها می‌خندند مرا نمی‌خنداند.

مسعود فراستی، منتقد: من خیلی آدم خوبی هستم و در خانه ظرف می‌شویم و آشپزی هم می‌کنم. گاهی ممکن است به کم بودن آویشن و زیاد بودن فلفل گیر بدهم اما همسرم را اذیت نمی‌کنم. اگر از او بپرسید نمی‌گوید زندگی با من خیلی سخت است چون من همان حقی که برای خودم قائلم برای او هم قائلم.

سروش صحت، بازیگر و کارگردان: در سریال خارجی طرف وکیل است ما هم می‌بینیم و اصلا فکر نمی‌کنیم که همه وکیل‌های جهان این شکلی هستند، اما این‌جا با پزشکان شوخی کنند همه معترض می‌شوند. باورتان نمی‌شود ما سر اسم انیشتن که روی گربه گذاشتیم با اعتراض مواجه شدیم که چرا به او توهین کردید؟ آیا کسی در جهان وجود دارد که بتواند به انیشتن توهین کند؟ ما داریم با آدم‌هایی شوخی می‌کنیم که گربه و ماشین و ماشین لباسشویی و کوله‌پشتی‌شان هم اسم دارد. اشکالی هم ندارد، این فقط یک شوخی است.

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/33177/دیالوگ-روز