مهدی مالمیر روزنامه نگار
همزمان با آغاز فصل گرما، بحث برخورد با آنچه بدپوششی و ناآراستگی برخی جوانان خوانده شده نیز داغ میشود. جوانانی که نکته بارز در نحوه رفتارشان استفاده افراطی از لوازم آرایشی و پوشاکی است که میل سوزان به «دیده شدن» را در آنان آشکار میکند! از مخالفان و موافقان شیوه برخورد گشتهای موسوم به ارشاد که بگذریم، نکتهای که کمتر مورد کنکاش قرار گرفته، چرایی زیادهروی برخی جوانان در استفاده از لوازم گریم (آرایشی) است که کشور ما را به یکی از بازارهای پر رونق برای شرکتهای سازنده این دست لوازم بدل کرده است. در این میان بهترین برندها و مارکها در ویترین حتی پَرتترین فروشگاههای شهرهای بزرگ نیز به چشم میآید که خود گواه محکمی است بر اشتهایِ بالای مصرف لوازم آرایشی در کشور که از این رهگذر سالانه میلیاردها پول از طریق واردات و خرید و فروش این جنس کالاها، دست به دست میشود.
این که نیاز به دیده شدن و درک شدن از سوی «دیگری» خصیصه هر آدمی است و هرکس به فراخور سبک زندگی و تواناییهایش درصدد برآورده کردن این نیاز برمیآید نکتهای است که کمتر چون و چرا برمیدارد. نگاهی دقیقتر به گرداگردمان و نحوه سلوک اطرافیان (و البته خودمان!) شواهدی بسیار بر این مدعا دارد. «برکلی» فیلسوفِ ایرلندی این نیاز کتمان ناشدنی آدمی به دیده شدن را اینچنین فشرده میکند: «زنده بودن، یعنی دریافت شدن».
با این وصف، پرسش مرکزی اینجاست که چرا در کشور ما شمار قابل توجهی از جوانان این نیاز را فقط با پُر کردن جیب دلالان و واردکنندگان لوازم آرایشی برآورده میکنند؟ آیا به راستی راه دیگری برای خودی نشان دادن و درک شدن از سوی همنوع که حق ناگذشتنی انسان است، وجود ندارد؟ چه دلایلی سبب میشود تا برخی جوانان ما بیهیچ ظرافت و ذوق زیباییشناسانه گهگاه تا حد نمایشگاه سیارِ لوازم آرایشی پایین بیایند؟!
در اینکه هیچکدام از این پرسشها پاسخ
سر راستی ندارند شکی نیست اما شاید بتوان یکی از اسباب رقم خوردن چنین شرایطی را در ناکارآمدی نهادها و تشکلهای مردمی جستوجو کرد. نهادهایی همانند حزب، سندیکا، فعالیت صنفی و تشکلهای هنری و ورزشی صرفا به کارکردهای روشنشان خلاصه نمیشوند. این نهادها افزون بر کارکردهای آشکار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، فضاهایی هستند که در آنها شهروندان و بهویژه جوانان یکدیگر را درک و دریافت میکنند و به نمایش خلاقیتها، تواناییها و زشت و زیباییشان میپردازند. به عبارت دیگر، رونق نهادهای مردمی خیلی ساده برابر است با دیده شدن هرچه بیشتر شهروندان و برآورده شدن نیاز انسان به
دریافت شدن از سوی همنوعانش!
در شرایطی که این دست تشکلهای مردمنهاد در کشور ما فرسنگها با کارکردهای آشکار و نهانشان فاصله دارند، نیاز به جلوهگری با افراط در مصرف لوازم آرایشی و به نمایش گذاردن تنها امکان و داراییِ ابراز وجود (چهره/کالبد) برطرف میشود. در چنین حال و هوایی، چهرههای بزک کرده برخی جوانان از نیازی پرده برمیدارد که در همه ابنای بشر بیش و کم وجود دارد و نه سرکوبشدنی است و نه نادیده گرفتنی، دست بالا تنها شکل عوض میکند و با چهرههایی که از زور استعمال ابزار آرایشی متورم شدهاند، به چشم رهگذران میزند!