سعید اصغرزاده
خانم دکتر جامعهشناس رفته است کانادا و فوقش را گرفته و دریافته که ماندن در کرسی تدریس برعکس آرزوی بسیاری از دکترهای ایرانی، درد مردم را دوا نمیکند و بلند شده آمده در ایران تا کارآفرینیاجتماعی را در مدل درستش کلید بزند، آنهم در سختترین شرایط جغرافیایی و اقتصادی یعنی سیستانوبلوچستان! او تا به ایران آمد، همه فکر کردند کسی که از کانادا آمده جیبش پر پول است و اگر میخواهد کمکی بکند لابد پول خرج میکند و او اما آب پاکی را روی دستها ریخت و رفت سراغ بلوچیدوزی و...
دکتر بهرامی تاش، استاد دانشگاه تورنتو و محقق مسائل اقتصادی و اجتماعی است. دنبال این هستم که برای روزهای آینده فرصت مصاحبهای از او بگیریم اما دلم نمیآید درموردش چیزی ننویسم و... پس اول از کارآفرینی اجتماعی مینویسم و بعد از خانمدکتر... کارآفریناجتماعی فردی است که یک مشکل اجتماعی را تشخیص میدهد و از مفاهیم کارآفرینی برای سازماندهی، ایجاد و مدیریت سرمایه جهت ایجاد تغییر استفاده میکند. درحالیکه کارآفرینان تجاری معمولا به بررسی بازدهی و سود بازگشتی میپردازند، کارآفرینان اجتماعی معمولا گروهها و سازمانهای غیرانتفاعی ایجاد میکنند. کارآفرین اجتماعی به حل مشکلی میپردازد که واقعا مشکل جامعه است و برای حل آن تقاضایی وجود دارد. قرار است برای حل مشکل محصولی تولید شود. این محصول میتواند خدمات اجتماعی باشد یا یک محصول تولیدی. محصول هر چیزی که هست باید بازاری داشته باشد و حداقل بخشی از جامعه علاقهمند به استفاده از آن باشند و علاقهای برای پرداخت هزینههای محصول وجود داشته باشد؛ قرار نیست کارآفرین اجتماعی علاقهای نشان دهد و محصولی تولید کند که واقعا مورد نیاز جامعه نیست. اصطلاح کارآفرین اجتماعی تنها در ۱۰ تا ۱۸سال اخیر رواج یافته است اما مثالهای کارآفرینیاجتماعی سابقهای طولانیتر دارد. فلورانس نایتینگل (مؤسس اولین مدرسه پرستاری و توسعهدهنده پرستاری امروزی) از مثالهای این قبیل افراد هستند.
دکتر بهرامیتاش کارشناسی ارشد خود را در رشته جامعهشناسی از دانشگاه تهران و مدرک دکترای خود را در همان رشته از دانشگاه مکگیل دریافت کرده است. پس از آن تحقیقات خود را در دو دوره فوقدکترا در دانشگاه سایمونفریزر و دانشگاه کنکوردیا ادامه داده و مطالعاتش بهعنوان یکی از 3 تحقیق برجسته سال کانادا از سوی سازمان شورای تحقیقات علوماجتماعی و انسانی کانادا انتخاب شده است. او جوایز متعددی نظیر آیلین راس در سال ۱۳۸۰ دریافت کرده و از طرف سازمان شورای تحقیقات علوم اجتماعی و انسانی کانادا موفق به دریافت بودجه تحقیقاتی سهساله برای پژوهش روی اشتغال زنان در ایران، مصر و ترکیه شده است. وی ضمن تدریس در رشته جامعهشناسی در دانشگاههای مکگیل و کنکوردیا، با سازمان ملل، سازمان بینالمللی کار، سازمان توسعه بینالمللی کانادا، بانکجهانی و سازمان کار و تأمین اجتماعی ایران همکاری داشته است. او نویسنده، مؤلف و مترجم کتابها و مقالات متعددی به زبان انگلیسی و فارسی است. همچنین اخیرا با انجمن تحقیقات اقتصادی و بانک توسعه آفریقا روی موضوع کارآفرینی همکاری دارد. پروژه بلوچیدوزی او اما چیز دیگری است!
او معتقد است، یکی از معضلات اساسی که در منطقه وجود دارد، مسأله بالابودن نرخ بیکاری است. در ایران نرخ بیکاری کل جمعیت ۹درصد است که وقتی این را تفکیک جنسیت کنیم با نرخ بیکاری ۱۸درصدی زنان روبهرو میشویم که رقم بسیار بالایی است. اما مسالهای که دغدغه دکتر است، مسأله میزان مشارکت افراد است. تفاوت نرخ اشتغال و مشارکت در بازار کار بین مردان و زنان بسیار چشمگیر است. آنچه باید مورد توجه قرار بدهیم این است که نمیتوانیم تصور کنیم که دستیابی به توسعه بیشتر الزاما باعث حل مشکل بیکاری خانمها و نرخ اشتغالشان شود. از اینرو کارآفرینی خانمها یکی از مسائلی است که اهمیت زیادی دارد.
یکی از راهحلهای ایجاد اشتغال، حمایت از الگوی توسعه جامع بهعنوان الگویی که از افزایش نابرابریهای جنسیتی جلوگیری میکند، است که در این تفکر بر تأسیس شرکتها و بنگاههای کوچک و متوسط (SME) تأکید میشود که به لحاظ ساختاری اشتغال زیادی ایجاد میکنند. ورود انبوه کالاهای ارزانقیمت چینی به بازارهای محلی باعث شده هنر بومی از بین برود و این موضوع منجر به نارضایتی افراد بومی شده است. به همین جهت طرحی شروع شده است که چندمنظوره است، یعنی کاری که در آن هم ماهیت کار سنتی و هنری حفظ شود، هم بازار محلی و بومی از بین نرود. بهخصوص در شهر زاهدان که با چالشهای دیگری نیز از قبیل خشکسالی و مهاجرت روستاییان به شهر، مرزهای ناامن و غیرقابل کنترل، عدموجود منابع درآمدی و چالشهای شیعه و سنی و بلوچ و فارس مواجه است. در همین راستا دکتر بهرامی پروژهای با هدف اشتغالزایی و توانمندسازی اقتصادی و ترویج هنر ظریف زنان سیستان و بلوچستان به نام بلوچیدوزی شروع کرد. الگویی که در این پروژه گرفته شده الگوی کارآفرینی اجتماعی، با هدف فروش اینترنتی و بازاریابی داخلی و خارجی برای کالاهای این افراد و ترجیحا توسط خودشان است. این امر میتواند از طریق شبکهسازی، توسعه ارتباطات، درگیرکردن افراد از طریق وبلاگ و مصاحبه و... انجام شود. او با ایجاد زیرساختها، راهکار مناسبی را پیشروی سمنها قرار داده است.