دانش‌آموزان از تجربه‌هایشان در کلاس درس «تفکر و سبک‌زندگی» چه می‌گویند
 
کسب مهارت زندگی یا زنگ تفریح
 

 

طرح‌نو| موافقان و مخالفان درس «تفکر و سبک زندگی» کم نیستند. از بچه‌هایی که این درس برایشان خوشحال‌کننده است تا دیگرانی که حضور در کلاس‌هایش را وقت تلف کردن می‌دانند. از معلم‌هایی که آن را راهی برای رویارویی بهتر بچه‌ها با زندگی اجتماعی دانسته تا کسانی‌که محتوای آن را نادرست و نامناسب می‌دانند. درنهایت اما فهرست این درس که  در سال‌های هفتم و هشتم تدریس می‌شود، شامل مطالبی چون مهارت‌های کنترل‌عصبانیت، مهارت کنترل‌استرس، مهارت‌های مصرف، مهارت افزایش عزت نفس و... است که دستیابی به این مهارت‌ها نیازمند آموزش عینی- مشارکتی گسترده است. آموزش‌هایی که باید معلمان آن را به‌درستی منتقل کنند، حال آن‌که این درس در بسیاری از مدارس، معلم مخصوص به‌خود را ندارد. در این میان اما شاید تنها کسانی‌که به‌درستی بتوانند ضعف‌ها و توانمندی‌های این درس را بیان کنند، دانش‌آموزانند. از این‌رو «طرح نو» پای صحبت آنها نشسته تا از تجربیات عینی‌شان بگویند.
«فاطمه» کلاس هشتم است. او درباره کتاب تفکر و سبک زندگی که پارسال نام دیگری داشت و مهارت‌های زندگی خوانده می‌شد، می‌گوید: «پارسال درباره خداشناسی و خودشناسی درس‌هایی داشتیم. این‌که اگر خدا را بشناسی، می‌توانی به خودشناسی برسی. امسال درباره این‌که چطور می‌شود از آدم‌های پیر مراقبت کنیم، تصمیم‌گیری‌های درست کنیم، با عزت نفس جلو برویم و احترام خودمان را نگه داریم، درس‌هایی را می‌خوانیم. درباره اینترنت و وسایل ارتباطی و روابط اجتماعی چیزهای مختلفی یاد گرفتیم. مثلا این‌که وقتی با هم روبه‌رو می‌شویم بهتر است چه رفتارهایی انجام دهیم یا این‌که آداب معاشرت چیست.»
از او می‌پرسم که معلم این درس چه تخصصی داشته و او می‌گوید، بیشتر معلم‌های آزاد این کلاس‌ها را اداره می‌کنند. مثلا هر دو‌سال معلم زبان‌شان این درس را ارایه کرده. اگر معلم‌های اجتماعی باشند آنها و اگر نباشند معلم‌های دروس دیگر این کلاس‌ها را اداره می‌کنند.
فاطمه درباره فعالیت‌های این کلاس می‌گوید: «کمتر از روی کتاب کار می‌کردیم. فعالیت‌ها را مشارکتی انجام می‌دادیم و بحث می‌کردیم. اما مشکل این بود که به‌هرحال آخر ترم باید امتحان بدهیم و یک بخش‌هایی از کتاب را حفظ کنیم.» او کلاس‌های تفکر و سبک زندگی را دوست دارد و فکر می‌کند که برای کلاس هفتم و هشتم دیر است. مثلا بهتر است از اول دبستان این  درس باشد. او پیشنهاد می‌دهد که بهتر است معلم‌ها بیشتر درباره معاشرت صحبت کنند. «خیلی از همکلاسی‌هایم برای پیدا کردن دوست مشکل دارند اما در کلاس‌های دیگر دیدم که معلم‌ها به‌جای بحث و نظرخواهی از بچه‌ها از روی کتاب کار می‌کردند و می‌گفتند بروید فعالیت‌ها را در خانه بنویسید و بخوانید درصورتی‌که این درست نیست. اما کلاس ما خوب بود. بحثی را که درباره فرهنگ‌ها در کلاس داشتیم، دوست داشتم. معلم‌مان گفت برایش پاورپوینت تهیه کنیم و فرهنگ کشورهای دیگر را به‌بچه‌ها نشان دهیم.»
اما فاطمه تنهاست. بیشتر همکلاسی‌هایش این درس را دوست ندارند و فکر می‌کنند وقت تلف کردن است. برای همین تعداد بچه‌هایی که در کلاس مشارکت می‌کردند، خیلی کم بوده.
«درسا» اما نظر دیگری دارد. او می‌گوید، هر‌سال این سبک درس‌ها در هر مقطعی وجود داشته. یکبار اسمش را می‌گذارند پرورشی و یکبار سبک زندگی و یکبار دیگر هم یادگیری مهارت‌های زندگی. اما چیزی که بین همه این درس‌ها مشترک است، این است که این کلاس‌ها برای بچه‌ها حکم زنگ تفریح دارد. یعنی خیلی جدی گرفته نمی‌شود. معلم‌ها معمولا تحصیلات مرتبط با درس را ندارند. یک بخشی از زنگ به این اختصاص داده می‌شود که به صورت گروهی حرف بزنیم. بعد هم معلم اجازه وقت‌آزاد اعلام می‌کند و هرکس کارهایش را انجام می‌دهد. او درباره این‌که چقدر بحث‌های مطرح شده در کلاس به دردشان می‌خورد یا نه می‌گوید: ما خیلی بحث‌ها را جدی نمی‌گیریم. مخصوصا توصیه‌هایی که در کتاب آمده. حالا شاید در طول کلاس یک وقت‌هایی حرف‌هایی زده شود که خوب باشد اما کلیت ماجرا این است که کلاس به همان یک ساعت و نیم اختصاص دارد و بعد از آن تأثیر چندانی ندارد.
«سعید» هم کلاس هشتم ابتدایی است. او می‌گوید، کلاس‌های مهارت‌های زندگی خیلی جدی در مدرسه‌شان برگزار می‌شود. معلمشان هم برای هر جلسه موضوع تحقیق می‌دهد تا جلسه بعد آماده باشند. البته او معتقد است، چنین بحث‌هایی به انعطاف بیشتری نیاز دارد. اما خب در مدرسه‌شان رسم بر این است که این درس هم مثل درس‌های دیگر جدیت کافی را داشته باشد. «عسل» می‌گوید، بحث‌هایی که در کتابشان مطرح شده به‌خصوص آن بخش‌هایی که روی مسائل شخصی‌تر مثل کنترل خشم و آداب حرف‌زدن با دیگران توضیح داده شده، برایشان خیلی کاربردی است به شرط این‌که نحوه بیان کردنش طوری باشد که بتواند تاثیرگذار باشد. او همچنین در ادامه می‌گوید:   این درس‌ها اتفاقا برای روحیه بچه‌ها خیلی خوب است و از آن فضای خشک درس‌های دیگر ما را خارج می‌کند، فقط تنها ایرادی که وجود دارد، این است که حجم کارهایی که باید تا جلسه بعد انجام دهیم کمی زیاد است و همین مسأله ما را نسبت به کلاس مهارت‌های زندگی تا حدودی بی‌میل می‌کند.
«آیدا» هم دانش‌آموز کلاس هشتمی و ازجمله دانش‌آموزانی است که تجربه خوبی در کلاس‌های درس تفکر و سبک زندگی دارد. او نیز به «شهروند» می‌گوید: «برای این‌که ساعت این درس برسد لحظه‌شماری می‌کردم. معلم این درس خیلی خوب بود و ما با اطمینان و آرامش سر کلاس حاضر می‌شدیم. معلم از ما می‌خواست فارغ از کتاب باشیم و نظرمان را درخصوص همه‌چیز جویا می‌شد و همین هم باعث شد تا خیلی‌ها که کم‌حرف یا روی صحبت‌کردن نداشتند، کم‌کم توانستند با هم گفت‌وگو کنند.» برای آیدا حضور در کلاس‌های این درس عاملی شد تا استرس‌هایش کمتر شود. وقتی درخصوص تاثیراتی که این درس در زندگی و مهارت‌های عمومی زندگی‌اش برجا گذاشته می‌پرسیم، با خوشحالی می‌گوید: «خیلی تأثیر داشت و از معلم مشاوره می‌گرفتیم. موقع امتحانات استرس کمتری داشتم و قدرت «نه‌گفتن» و مخالفت با چیزی که به نظرم نادرست بود را هم پیدا کردم و اینها عاملی شد تا راحت‌تر با زندگی اجتماعی کنار بیایم.» آیدا اما نقدی نیز به این کتاب‌ها دارد، او می‌گوید: «در این کتاب به ما آموزش روبه‌رو شدن با مشکلات در خانواده داده نمی‌شود. مثلا خیلی از بچه‌ها نمی‌توانند با پدر و مادرشان به‌راحتی صحبت کنند و مشکلاتشان را با آنها در میان بگذارند و نیاز دارند تا مهارت این کار را کسب کنند. پس بهتر است بخشی هم در این مورد وجود داشته باشد.»


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/32534/کسب-مهارت-زندگی-یا-زنگ-تفریح