پرونده تاریخ شفاهی آب در ایران (1)
 
تهران قاجاری هیچ‌گاه کم‌آبی را به چشم ندید
 
گفت‌وگو با «سیدعبدالله انوار» نسخه‌شناس و پژوهشگر برجسته تاریخ تهران
 

تهران در جایگاه پایتخت کشوری ایستاده که همواره به کم‌آبی دچار بوده است. در فاصله کمتر از یکصد‌سال اخیر، تحولات این زیست‌بوم و سبک زندگی مردم بسیار شتابان رخ داده است؛ از این‌رو برای مرور برخی وقایع و شرایط روزگار معاصر تهران، شاید تنها بتوان اندک‌شمار مردان باحافظه و بادانشی را سراغ گرفت که در خاطرات‌شان همه این دگرگونی‌ها را آنچنان‌که در بطن زندگی مردمان روی می‌داده است، ثبت کرده‌اند.
سیدعبدالله انوار یکی از این مردان بادانش است. او زاده 1303 خورشیدی است؛ 92‌سال پیش! این نسخه‌شناس برجسته، تهران‌شناس و به تعبیر بسیاری، حکیم معاصر، بخش عمده‌ای از رخدادهای تاریخ معاصر ایران در سده چهاردهم هجری را از نزدیک تجربه کرده و از سر گذرانده است. فرزند سیدیعقوب انوار، نماینده چند دوره مجلس شورای ملی در عصر مشروطیت و پهلوی اول، گنجینه‌ای از خاطره‌های سیاسی و اجتماعی تهران را در یاد دارد. با او به گفت‌وگو که می‌نشینی، گویی تاریخ زنده تهران پیش رویت همچون فیلمی مستند قرار می‌گیرد. او با بازگویی یادمانده‌هایش به تحلیل فاجعه‌ای می‌پردازد که شاید هرگز پیش از این هیچ جنگ و واقعه‌ای، چنین آینده زندگی ساکنان این شهر را تهدید نمی‌کرده است. در این بخش از تاریخ شفاهی زندگی اجتماعی مردم ایران، پای سخنان و خاطرات وی نشسته‌ایم تا درباره اهمیت توجه به منابع آب و نیز سامانه آب‌رسانی و شکل تقسیم آب در گذشته، پیش از ایجاد تأسیسات لوله‌کشی آب تهران برایمان بگوید.

لوله‌کشی آب تهران چگونه و از کجا آغاز شد؟

پیش از آمدن آب رودخانه کرج و لوله‌کشی آب تهران، مردم پایتخت، آب مورد نیاز خود را از راه قنات‌های متعدد شهر تأمین می‌کردند. تعداد این قنات‌ها به‌طور دقیق در نقشه‌ای که در‌ سال 1309 قمری توسط عبدالغفار نجم‌الدوله تهیه شده است دیده می‌شود. خاطرم هست 100 تا 200 قناتی را که در آن زمان خانه‌ها را مشروب می‌کردند ولی تهران همواره گرفتار کم‌آبی بود.
از زمانی که طرح حاج‌میرزا آقاسی برای انتقال آب کرج ناکام ماند تا اوایل دوره پهلوی اول، این قنات‌ها مهم‌ترین منابع تأمین آب تهران بودند؛ گاه با وقوع سیلی، خندق‌های شهر را نیز آب می‌گرفت. در زمان رضاشاه، کریم آقا بوذرجمهری آب کرج را به تهران رساند و در سال‌های 1313 و 1314 در مسیل رودخانه‌ای که امروزه در بلوار کشاورز قرار دارد ،جاری ساخت.
یادم می‌آید با پسرعمویم دستان‌مان را زیر فشار شدید لوله‌هایی که این آب را به نواحی جنوبی‌تر منتقل می‌کردند، می‌گرفتیم و مسابقه استقامت می‌دادیم. تهران در آن زمان بیش از 500‌هزار نفر جمعیت نداشت. این آب را بین مردم تقسیم می‌کردند ولی با این حال باز هم شب‌ها می‌آمدیم و دم در خانه می‌ایستادیم تا وقتی آب قنات‌ها در جوی‌ها جاری می‌شود، آن را به آب‌انبارها و حوض‌ها بیندازیم. این آب‌ها از لحاظ بهداشتی هم قابل کنترل نبود.
قانون لوله‌کشی آب تهران در میانه‌های دهه 20 خورشیدی مصوب و پروژه توسط شرکت انگلیسی «الکساندر گیپ» اجرا شد. یکی از رجال آن روزگار برای من می‌گفت که با توجه به شرایط آن روز کوچه‌های تهران، انجام این کار مشکلات زیادی داشت ولی درنهایت حتی تا کوچه‌های پایین شهر هم پیش رفت. آب تهران در این طرح از دو رودخانه کرج و جاجرود با دو سد کرج و لتیان تأمین می‌شد که برای تهران کوچک آن روز کافی بود ولی حالا همین تهران 5 برابر شده است .                

بشکه‌ای‌ها آب قنات‌های سفارت انگلیس را می‌خریدند

پیش از لوله‌کشی آب تهران، بخشی از آب‌رسانی تهران از طریق بشکه انجام می‌شد. بشکه‌ها را روی دو چرخ می‌بستند و اسب آن را می‌کشید. دو قنات معروف‌تر بودند که معمولا این بشکه‌ها را از آنها پر می‌کردند؛ یکی قنات سفارت انگلیس بود که آب را از آن‌جا می‌آوردند و درب خانه‌ها کوزه‌ای می‌فروختند. هر کوزه زمانی 2ریال بود و آن اواخر تا یک تومان می‌رسید. کاملا یادم است که انگلیسی‌ها خودشان قنات‌هایی را در باغ سفارت ایجاد کرده بودند و در آن‌جا آب را می‌فروختند. بشکه‌ای‌ها می‌رفتند و با تلمبه آب پر می‌کردند و به انگلیسی‌ها یا شاید افراد دیگری که ساکن آن منطقه بودند پول می‌دادند. سفارتخانه‌های دیگر هم
هر کدام برای خودشان قنات‌هایی داشتند که آب مصرفی خود را از آنها تأمین می‌کردند.

کور کردن آب شاه و پایان حیات قنات‌های تهران

قنات بزرگ دیگر، آب شاه بود و چون به سمت کاخ گلستان روان می‌شد این عنوان را داشت. آب شاه در محدوده باغ ملی و حوالی ساختمان قدیم شهربانی بود. آب این قنات را برای تأمین نیاز ساکنان مناطق شمالی‌تر تهران استفاده می‌کردند و سرحد بالای این محدوده هم خیابان کنونی انقلاب بود. پس از ایجاد تأسیسات لوله‌کشی آب، به دلیل نفوذ چاه دستشویی‌ها به آب شاه، آن را کور کردند. این اتفاق برای قنات‌های دیگر هم روی داد؛ اصلا یکی از دلایل استقبال مردم از ایجاد سیستم لوله‌کشی، همین بود. مردم جنوب شهر از قنات‌های محلی استفاده می‌کردند که هم آب آشامیدنی، هم وسیله تغذیه آب‌انبارهایشان بود و از همین روی مرض سالک در آن نواحی گسترش داشت.

میرآب‌ها و اعتراض ساکنان پایین‌دست

میرآب‌هایی که از جانب نهادهای حکومتی وظیفه رساندن آب به درب منازل را داشتند افراد زیرکی بودند، گاه با گرفتن رشوه در زمان پایین آمدن سطح آب‌ها، حق و سهم بیشتری از قنات‌های جاری به خانه برخی افراد متمکن‌تر می‌فرستادند. در آن زمان میراب‌های شهرداری که مسئول تقسیم آب بودند، می‌آمدند و درب خانه‌هایمان را می‌زدند تا آب را به سوی آب‌انبار و حوض‌ها هدایت کنیم. آبی که توسط درشکه‌ای‌ها به فروش می‌رسید بیشتر برای آشامیدن صرف می‌شد و آب قنات‌های جاری به امور دیگر می‌رسید. واحد آب هم در آن زمان‌ها «سنگ‌آب» بود ولی هنوز کسی نتوانسته است بفهمد معیار این واحد اندازه‌گیری چه بوده است! در آن زمان هم البته بر سر آب دعوا می‌شد، چون بالانشین‌ترها گاه برای گرفتن آب بیشتر و دسترسی سریع‌تر، مسیر آن را می‌بستند که موجب اعتراض ساکنان نواحی پایین‌دست می‌شد. قنات‌های مشهور دیگری هم در تهران وجود داشت؛ مثلا چند قنات در خیابان لاله‌زار بود که وارد باغ میرزا علی‌اصغر خان اتابک می‌شد یا باغ ظل‌السلطان. باغ‌های تهران خودشان قنات داشتند و اغلب برای افراد حکومتی و ثروتمند بودند. اینها به این ترتیب از درگیری‌های بر سر چگونگی برداشت آب دور بودند.
من به خاطر ندارم که در تهران کم‌آبی شدید یا قحطی آب بروز کرده باشد، چون کوه‌های البرز که تامین‌کننده آب تهران بودند همیشه بارندگی داشتند. در آن زمان گرمای زمین به شدت امروز نبود. جایی هم درباره این مشکل چیزی نخوانده‌ام ولی همیشه ممکن بود حجم آب کم شود. در زمان وقایع بزرگ اجتماعی یا سیاسی و اقتصادی که موجب بروز مشکلاتی در تأمین نان یا دیگر نیازمندی‌های مردم می‌شد، هیچ‌گاه وقفه‌ای در تأمین آب مورد نیاز مردم رخ نداد. گاهی برنامه‌هایی برای وقف و نذر آب هم انجام می‌شد؛ برای نمونه قنات حاج‌رضا از جلوی مجلس می‌گذشت و از قنات‌های وقف‌شده بود که شکل مصرف آب آن برای اهالی سرچشمه و دیگران مشخص شده بود. سقاخانه‌ها هم بودند که یک حوض خزینه‌مانندی داشتند و آب را آن‌جا می‌ریختند و مردم در کوچه و خیابان از آن استفاده می‌کردند. کاربرد اینها البته برخلاف بهداشت بود. هرگز اتفاق نمی‌افتاد که آب مصرفی خانه‌ای تمام شود و ساکنان آن چند روزی برای تأمین آب مشکل داشته باشند. مصرف آب موجود به شدت مدیریت می‌شد، همچنین میرآب‌ها وظایف خود را انجام می‌دادند. قدیم در خانه‌ها زیرزمین‌هایی بود که از زیر آنها آب قنات‌ها جریان داشت و گاهی روی زمین دیده می‌شدند ولی جالب این است که کسی به آن آب دست نمی‌برد
 و این آب از خانه‌ای به خانه دیگر جریان داشت.

استقبال مردم از لوله کشی آب تهران

ایجاد لوله‌کشی آب در تهران که اتفاق بسیار مهمی بود، با استقبالی چشمگیر روبه‌رو شد. هر چند برخی آب‌فروش‌ها دچار مشکلاتی شدند ولی چندان نارضایتی جدی و اثرگذاری از خود نتوانستند نشان بدهند و خیلی زود از جریان زندگی روزمره مردم تهران خارج شدند. آب شرب مصرفی را هر روز می‌خریدیم. من هنگام بازگشت از کتابخانه ملی در خیابان قوام‌السلطنه
 (03 تیر امروز) که سرپرست بخش نسخه‌های خطی آن‌جا بودم به سوی منزل، از کنار ساختمان مرکزی بانک سپه می‌گذشتم. این ساختمان در ضلع شرقی محوطه تاریخی باغ ملی و پشت پستخانه قدیم قرار داشت. آن‌جا آب قنات شاه را کوزه‌ای می‌فروختند که مردم می‌خریدند. من هم هر روز یک کوزه از آن آب برای مصرف آشامیدن می‌خریدم.

 

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/32426/تهران-قاجاری-هیچ‌گاه-کم‌آبی-را-به-چشم-ندید