شهروند| آخرین سکانس از زندگی یک خانواده 4نفره با بخشش ماندگار اعضای بدن پسرکوچولوی خانواده پایان گرفت. پسر 11ساله وقتی همراه همه اعضای خانوادهاش در تصادف رانندگی به کام مرگ فرو رفت، هیچکس تصور نمیکرد اهدای اعضای بدن پسرک یاد او و خانوادهاش را تا همیشه ماندگار کند. این بخشش درحالی رخ داد که پسر دانشآموز برای اهدای اعضای بدنش رضایت پدر و مادرش را نیاز داشت اما با مرگ آنها هم در این تصادف ورق دیگری از بخشندگی خانوادهاش رو شد.
آخرین تکلیف دانشآموز 11ساله
خبر تصادف کوتاه بود. آنقدر کوتاه که در میان تصادفات مرگبار هر روزه جادههای کشور گم شد. 23اردیبهشتماه بود که در محور جاده زیدون به بهبهان، 4نفر از سرنشینان خودروی پراید که همگی از اعضای یک خانواده بودند به کام مرگ فرو رفتند. پدر، مادر،برادر و زنعموی پسری به نام «علی زحمتکش» در این تصادف هولناک در دم جان سپردند و تنها « علی» بازمانده این حادثه مرگبار بود. با رسیدن نیروهای امدادی پسر کوچولو بلافاصله به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شد. تا اینکه مشخص شد به علت شدت تصادف پسرک به کما رفته و دچار مرگ مغزی شده است.
همان روز بود که عموی جوان علی برای اهدای اعضای بدن تنها بازمانده خانواده برادرش با ماجرایی عجیب روبهرو شد. شناسنامه پدر فوتشده علی را به بیمارستان برد تا بتواند مقدمات اهدای اعضای بدن علی را فراهم کند که ناگهان با تکهکاغذی روبهرو شد که روی آن نوشته شده بود: « بعد از مرگم اعضای بدنم به بیماران نیازمند اهدا شود.» این وصیتنامه پدری بود که فرصت اهدای عضو را نداشت و درنهایت این بخشندگیاش به پسرک 11سالهاش به ارث رسید.
وصیتنامه تکان دهنده
ولی شهبازی، رئیس آموزشوپرورش زیدون از توابع شهرستان بهبهان در رابطه با جزییات اهدای اعضای بدن دانشآموز پنجمابتدایی دبستان هدایت روستای لهبید، به بیماران نیازمند گفت: «اهدای اعضای بدن علی زحمتکش جان چندین نیازمند عضو را نجات داد . در اثر سانحه دلخراش 23اردیبهشت در محور جاده زیدون به بهبهان، 4نفر از سرنشینان خودروی پراید که همگی از اعضای خانواده علی بودند شامل پدر، مادر، برادر کوچکتر و زنعموی او در دم جان باختند. این دانشآموز 11ساله نیز دچار مرگمغزی شده بود که به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شد. همان زمان عموی این دانشآموز با گرفتن اطلاعاتی از مراجع تقلید در مورد اجازه دادن برای اهدای عضو با توجه به فوت کردن پدر و مادرش، درخواست داد .زمانی که شناسنامه پدر علی توسط عمویش به بیمارستان تحویل داده شد لابهلای شناسنامهنامهاش وصیتنامهای پیدا شد که بسیار تکاندهنده بود، پدر این پسر وصیت کرده بود بعد از مرگش اعضای بدنش را اهدا کنند، با این حال پدر دانشآموز فرصت اهدای عضوش را نداشت و این وصیت به پسرش منتقل شد.
پس از طی شدن روال قانونی قلب و کبد این دانشآموز در شیراز و کلیه و ریه وی در اهواز اهدا شد و بخشهای دیگری از بدن وی که قابل استفاده بود نیز اهدا شد.»