متین مسلم کارشناس روابط بینالملل
هوای بسیار لطیف، بهاری و فضای سرسبز کمپ ديوید طی روزهای چهارشنبه و پنجشنبه هم نتوانست حس پاییزی 6 مقام بلندپایه عضو شورای همکاری خلیجفارس را نسبت به ایالات متحده عوض کند. آفتابی نه چندان داغ، زیبایی و طبیعت بینظیر مریلند باعث نشد به میهمانان ویژه کاخ سفید چندان خوش بگذرد و نهایتا دست خالی و ناراضی به پایتختهای خود بازگشتند. بیتفاوتی در قبال این سفر تا به آنجا پیش رفت که پادشاه بحرین که روزی با جورج بوش در منامه رقص شمشير اجرا کرد، روز پنجشنبه و قبل از اعلام نتایج نشست کمپ ديوید ترجیح داد برای سوارکاری پیش ملکه بریتانیا برود. یک بیمحلی تمام عیار به رئیسجمهوری ایالات متحده! نشست کمپ دیوید شاید یک شکست بزرگ برای اعراب توصیف نشود، اما مطمئنا یک موفقیت نبود، آنگاه که احساس کردند با فشار میتوانند استراتژی منطقهای کاخ سفید را تغییر دهند اما موفق نشدند. متقابلا در اینکه آقای رئیسجمهوری توانست به متحدان منطقهای نشان دهد سیاستهایش راهبردی و غیرتاکتیکی است، توانست نمره خوبی در کارنامه سیاسی خود ثبت کند. درحالیکه همواره به تزلزل و بیتصمیمی در سیاست خارجی متهم است میتواند برای آقای اوباما عبارتی انقلابی بهنظر برسد، اما شاید مهمترین دستاورد اجلاس کمپديوید رسیدن به این نکته بود که «بله! آقای اوباما نیز اهل ایستادگی است، اما نه آنگونه که اعراب انتظار دارند». ایستادگی بر مواضعی که تقریبا از 2سال پیش با خریدن خشم اعراب، حداقل در قبال ایران و نه فقط برنامه اتمی این کشور بهای آن را پرداخت. آقای رئیسجمهوری در پایان مذاکرات 2 روزه کمپ ديوید به صراحت گفت:«ما در کنار متحدانمان هستیم، اما ایران را به حاشیه نمیرانیم». آقای اوباما تأکید کرد:«یک توافق جامع چیزی است که از نظر امنیتی هم برای اعضای این شورا و هم آمریکا و هم جامعه جهانی اهمیت خواهد داشت». این نگاه البته اعراب را راضی نخواهد کرد، ولی مهمتر نشانی از عقبنشینی کاخ سفید هم در آن مشاهده نمیشود. «بن رودز» مشاور رئیسجمهوری میگوید: «هدف ما تنها ایجاد ترتیبی است که اعضای شورای همکاری، خود امکانات لازم را برای کنترل موقعیت منطقه دراختیار داشته باشند». سخنی واضحتر از این نمیشود گفت «اعراب خود بیشتر مسئول آنچه از آمریکا انتظار دارند هستند».
نه فقط طی 36سال گذشته بلکه حتی پیش از سال 1979، ایران همواره پروژهای متفاوت برای سیاستمداران ایالات متحده از کنگره گرفته تا کاخسفید بوده است. اما با این تفاوت که ایران کنونی، شاید به دلیل به قدرت رسیدن رئیسجمهوری متفاوت و پراگماتیست، یا شرایط نگرانکننده منطقهای و بینالمللی و شاید هم هردو، موجب شده اوباما رئیسجمهوری شود که به قول فرید زکریا «پیگيری سیاستهایش در قبال ایران او را به متفاوتترین رئیسجمهوری ایالات متحده تبدیل کرده است». اما این تفاوت معنادار تا کجا پیش خواهد برد؟ خب، پاسخ به این سوال بهراحتی طرح آن نیست. خصوصا که آقای اوباما سال آخر ریاستجمهوری را سپری میکند و اعراب امید دارند با رفتن او سیاستهای آمریکا در قبال تهران هم تغییر کند. در اینکه سیاستهای رئیسجمهوری بعدی در قبال ایران تغییر خواهد کرد شکی نیست. اما بحث بر سر میزان عمق و وسعت این تغییر است نه اصل آن. چه بسا همین بیدقتی عربی، ارزیابی شرایط آینده را برای آنها با مشکل محاسباتی بزرگی روبهرو کند. همه میدانیم هیچکس درایالات متحده انتظار یک ماه عسل رویایی با ایران را نمیکشد، اما بسیاری هم معتقدند میانه این دوکشور به دوران شکستن در و پنجره و میز و پرتاب لیوان و ظرف و بشقاب باز نخواهد گشت. نکته مهم در همین جاست. آقای اوباما گرچه ایالات متحده را متعهد به حفظ امنیت و دفاع از اعراب شورای همکاری اعلام کرده، اما چک سفیدی هم به آنها نداد. یک مقام نزدیک به کاخ سفید میگوید: «به وضوح روشن کردیم سیاست ما در منطقه پذیرش مسئولیتهای آنها نیست». یک دیپلمات عرب خشمگین که ولیعهد کشورش به جای پادشاه در نشست کمپ ديوید شرکت کرده بود اما میگوید:«اینها که حرفهای تازهای نبود. تکرار و تکرار». از دید کارشناسان نظامی و امنیتی، آنچه در کمپ ديوید بیشتر اهمیت پیدا کرد عدم موافقت پرزیدنت اوباما با ایجاد یک اتحادیه نظامی مشترک با اعراب شبیه پیمان ناتو و فروش سلاحهای غیرمتعارف مانند جنگندههای فوقپیشرفته
–اف 35- بود. او تنها تعهد کرد امکانات دفاعی اعضای شورا را تقویت کند که این هم سیاست جدیدی نیست. با چنین رویکردی نشست کمپ ديوید نشان میدهد استراتژی دفاعی و امنیت منطقهای ایالات متحده درحال تغییر است و تا آنجا که به تحولات خلیجفارس و خاورمیانه عربی مربوط میشود، اقدامات هدفمند «افزایش بحرانی» اعضای شورای همکاری تغییرخاصی دراین استراتژی ایجاد نخواهد کرد. «مایک دوران» از مسئولان پیشین شورای امنیت ملی آمریکا به نیویورک تایمز گفته است:«سیاست آقای اوباما از روز اول همواره بر حلوفصل دیپلماتیک پرونده هستهای ایران و تلاش برای ایفای نقش محوری به تهران در منطقه مبتنی بوده است».