بحث ورود پولهای کثیف به انتخابات همچنان ادامه دارد. این درحالی است که عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور دولت تدبیر و امید، بارها به مصادیق پولهای کثیف اشاره کرد و گفت که منظور پول قاچاق مانند قاچاق دارو یا موادمخدر است. با این حال اما پس از طرح این بحث تحلیلهای متفاوتی ارایه شد. اخیرا نیز از سوی برخی نمایندگان تحلیلی ارایه شده مبنی بر اینکه بخشی از این پولهای کثیف همان حمایت نهادهایی است که بودجه آنها از دولت تأمین میشود. جلال جلالیزاده، نماینده مجلس ششم شورای اسلامی، اما بر این باور است که طرح چنین بحثی برای به انحراف کشاندن اصل ماجراست. مشروح این گفتوگو با جلالیزاده را در زیر میخوانید.
برخی معتقدند که سرنخ پولهای کثیف را باید در منابع دولتی جستوجو کرد. شما این مسأله را قبول دارید؟
اول باید در نظر داشته باشیم که هر فردی میخواهد وارد انتخابات شود، ارتباطاتی با نهادها یا اشخاصی دارد که برای تبلیغات انتخاباتی از آن استفاده میکند؛ چراکه هر کس خودش به تنهایی نمیتواند در انتخابات بار مالی یا همه هزینههای اختصاصی را تحمل کند. در این بین افراد با برخی نهادهایی که وابستگیهایی به یک جریان فکری دارند یا اینکه نهادهایی که بودجه شان از دولت تأمین میشود، ارتباط میگیرند و این روالی طبیعی است. حتی در برخی مواقع هم برعکس است یعنی گاهی برخی از همین نهادها میخواهند از افراد حمایت کنند. حالا اینکه بگوییم این بدان معنی است که پول کثیف وارد انتخابات شده است، درست نیست. مگر بودجه برخی نهادها که از دولت تأمین میشود را میتوان گفت که این پول منبعی نامشخص دارد و کثیف است؟ بنابراین به نظر من طرح این مباحث به انحراف کشاندن اصل
مطلب است.
چرا باید اصل مطلب را به انحراف بکشانند؟
به این دلیل که شاید با طرح مسأله اصلی اتفاقاتی بیفتد که به ضررشان باشد. طبیعی است که در کشورهایی که فعالیت احزاب زیاد است، آنها درآمدهای مستقل دارند و کاندیداهایشان را معرفی میکنند. اما در کشوری مثل ایران که چندان احزاب فعال نیستند و فعالیتهای موسمی دارند، تأمین هزینههایشان برعهده نهادها یا اشخاص قرار بگیرد. بیش از آنکه به موضوع نهادها و بودجه آنها حساس باشیم باید به بودجه اشخاص توجه داشته باشیم. اشخاصی که از کاندیداها حمایتهای مالی میکنند و میلیاردی پول خرج میکنند، باید مشخص شود که چطور و از کجا چنین درآمدهایی کسب کردهاند؟ حالا شما فکر کنید که به جای چنین کاری ما به بودجه نهادها که از طریق دولت تأمین میشود، متمرکز شویم و این درحالی است که اصل ماجرا چیز دیگری است و بودجه نهادها را حتی نمیتوان بهعنوان مسأله فرعی دانست.