نقدی بر فیلم «نگهبانان کهکشان» به کارگردانی جیمز گان
 
نگهبانانی که با نقض قوانین فیزیک کهکشان را نجات می‌دهند
 

 

فیلم جدید جیمز گان توسط شرکت مارول استودیو تولید شده از حضور کریس پرت، زویی سالدانا، دیو باتیستا در نقش گروهی اوباش سود می‌برد که قرار است نگهبانان کهکشان باشند.
فیلم «نگهبانان کهکشان» کمپانی مارول از عنوان‌بندی تا دیالوگ‌های کنایه‌دار و طرح موضوعاتی چون نوعدوستی و نجات جهان، ملتمسانه تلاش می‌کند با جنگ‌های ستاره‌ای مقایسه شود.  بی‌تردید نگهبانان کهکشان، جنگ‌های ستاره‌ای نیست و همین موضوع خبر خوش ماجراست.
از آن‌جا که کمپانی دیزنی‌ سال‌آینده حق امتیاز کلاسیک هفتمین قسمت جنگ‌های ستاره‌ای را خریداری کرده است، داستان علمی - تخیلی جیمز گان، با حضور هنرپیشگان کمتر شناخته شده می‌تواند مقدمه خوبی برای ظهور فیلم جنگ‌های ستاره‌ای باشد.  این فیلم در روزهای نخست اکران فروش خوبی به دست آورد و این فروش را در سطح بین‌المللی نیز تکرار کرده است.
پس از یک مقدمه موثر که ربوده شدن پیتر کویل را در ‌سال 1988 از زمین توسط یوندو (مایکل راکر) عنوان بیگانه فضایی انسان‌نما نشان می‌دهد، مخاطب می‌فهمد که 26‌سال از زمان ربوده شدن کویل گذشته و دزدان فضایی او را بزرگ کرده و اکنون به او لقب «ارباب - ستاره» (کریس پرت) را داده‌اند. کویل رهبر گروهی از دزدان فضایی است که از خود با عنوان «انتقام‌جویان» یاد می‌کنند.
یوندو از کویل می‌خواهد یک گوی نقره‌ای اسرارآمیزی را به سرقت ببرد، این گوی در سیاره‌ای بدون حیات و متروک پنهان شده و کویل مجبور است در انجام این مأموریت به سربازانی حمله کند که توسط رونان (لی‌پیس) برای به‌دست آوردن همان گوی به سیاره متروکه سفر کرده‌اند.
رونان از نژاد«کری» فردی خائن و بی‌رحم است که تلاش می‌کند پس از به‌دست آوردن این گوی آن را به تانوس، حامی خود تقدیم کند تا در عوض تانوس به او کمک کند به انتقام‌جویی قدیمی خود علیه سیاره «زاندار» جامه عمل بپوشاند. رونان، گامورا (زویی سالدانا) دخترخوانده تانوس را که قاتلی با پوست سبز است در جست‌وجوی کویل اعزام می‌کند. حضور در این سیاره باعث می‌شود که گامورا همراه کویل و چند نفر دیگر چون راکت راکون شکارچی فصلی (صدای بردلی کوپر) و دوستش گروت درختی (صدای وین دیزل) توسط فردی به نام نووا اچ کیو که از او با عنوان پلیس فضایی یاد می‌شود دستگیر شده و به زندان منتقل شوند.
در زندان همه می‌خواهند گامورا را بکشند چرا که او دختر تانوس بوده و تانوس همراه زونان جنایات بسیاری علیه این افراد انجام داده‌اند. دستگیرشدگان با همکاری دراکس از محکومیت قبلی در زندان موفق می‌شوند، فرار کنند و تصمیم می‌گیرند گوی را به‌رغم تبعاتی که خواهد داشت، به یکی از آشنایان گامورا بفروشند.  هنگام رویارویی با کولکتور (بنیسیو دل تورو) این 5 نفر کارکرد واقعی گوی و تهدیدی که ممکن است برای تمام کهکشان داشته باشد را کشف می‌کنند. در این نقطه از داستان، تصمیم می‌گیرند اختلافات خود را کنار بگذارند و گروهی را به رهبری کویل تشکیل دهند تا از زاندار و خودشان حفاظت کنند.
این داستان در ‌سال 1969 به‌عنوان مجموعه کتاب‌های مصور تحت عنوان گروه قهرمانان نخاله قرن سی و یکم عرضه شد، نگهبانان کهکشان اولین تجربه کاراکترهای فضایی مارول در ماجراهایی است که خارج از سیاره زمین رخ می‌دهد. اگرچه لازم به ذکر است که نگهبانان کهکشان را نمی‌توان صرفا داستانی شبه جنگ‌های ستاره‌ای یا مهاجمان صندوق گمشده دانست.
در حقیقت فیلمنامه‌‌ گان و نیکول پرلمان، همکار نویسنده او، اقتباس آزاد و مفرحی از قوانین علمی - تخیلی و ماجرایی - اکشن داشته و این اشاره در فیلم برای مخاطب مانند سرگرمی‌های کوچک به کار رفته است. به‌طور کلی نویسندگان موفق شده‌اند جهانی مفصل با فضای مجزا و کاراکترهای متقاعد‌کننده خلق کنند که خود را برای دستیابی به رستگاری وقف یک تلاش مهیج کرده‌اند. شاید مهم‌تر از همه، استفاده سخاوتمندانه از طنز موقعیتی و فیزیکی بوده که موجب شده ادعاهای روشنفکرانه علمی - تخیلی قدری خنثی شود. این ویژگی از طرفی ماهیت اکشن فیلم را هم تحت‌تأثیر قرار داده و از طرف دیگر عاملی برای مخالفان ژانر علمی - تخیلی بوده است.  
انتخاب بازیگران کلید تاثیرگذاری فیلم تلقی می‌شود، درحالی‌که سوابق کریس پرت در نگاه اول نشان نمی‌دهد که او قهرمان فیلم‌های اکشن باشد اما با شوق فراوان در این نقش ظاهر شده و شخصیت زمخت کویل را با روحیه کمدی در هم می‌آمیزد.  اگرچه سالدانا به ما هیچ سرنخی درباره انگیزه‌های درونی گامورا نمی‌دهد اما این هنرپیشه که پس از سفر ستاره‌ای و آواتار با ژانر علمی - تخیلی غریبه نیست و تمام ویژگی‌های مورد نیاز یک قاتل را دارد، قاتلی که درنهایت قرار است به یک قهرمان مبتکر تبدیل شود.
در فیلم نگهبانان کهکشان قسمت اعظم صحنه‌ها توسط کاراکتری به اسم راکت به یغما رفته است. راکت یک کاراکتر رایانه‌ای است که به شکل تاثیرگذاری توسط تیم تولید خلق شده و صدای خود را وامدار کوپر است. در مقام مقایسه کاراکتر گروت درختی با صدای وین دیزل تنها سه کلمه از دیالوگ را تکرار می‌کند و تمام مدت به آهنگ بیان متکی است. در نقش‌های مکمل دل تورو، دیجیمون‌هانسو در نقش ستوان رونان و جان سی ریلی و گلن کلوز در نقش نمایندگان دفاع از زاندار ایفای نقش‌های قابل تحسینی از خود به نمایش گذاشتند.
در نهایت باید گفت که تعبیر تاثیرگذار جیمزگان از دنیای نگهبانان کهکشان تا حد زیادی وام‌دار یکپارچگی جلوه‌های تصویری خود است. نقش برتر بن دیوس به‌عنوان فیلمبردار این اثر، چارلز وود در نقش طراح تولید و تیم تدوین فرد راسکن، گرگ وود و هیو وینبورن نیز بر دیدگان تاثیرگذار بوده است.  به‌رغم این‌که این اثر گاه و بیگاه قوانین فیزیک را نادیده گرفته اما قسمت اعظم تصاویری که ارایه می‌کند بسیار رئالیستیک و هیجان‌انگیز است، گاهی طرح داستان در میان سکانس‌های تصویری زیبا به درجه دوم اهمیت سقوط می‌کند.
موسیقی نقش مهمی در کل فیلم ایفا می‌کند و استفاده از ترانه‌های فراری‌ها و عاشق نیستم در کنار ترانه‌های دیگر به صحنه‌های اکشن جلوه‌ای خاص بخشیده است.  با تمام این اوصاف اپیزود طولانی زندان و سکانس‌های جنگ پایانی زمان نامتناسبی از فیلم را به خود اختصاص داده است.  همچنین وقتی این گروه از مجرمان و متقلبان چنان با روحیه نوعدوستی تلاش می‌کنند کهکشان را نجات دهند، اعتبار داستان زیرسوال می‌رود، اما درام نیمه جدی دغدغه اصلی و اولیه نگهبانان کهکشان نبوده است.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/3071/نگهبانانی-که-با-نقض-قوانین-فیزیک-کهکشان-را-نجات-می‌دهند