گفت‌وگو با جیمز گان
 
روایتی از بیگانگان فضایی با بعدی کاملا انسانی
 

 

پس از موفقیت مرد آهنین در‌ سال 2008، مارول استودیو به این نتیجه رسید که راه چاپ اسکناس را پیدا کرده ‌است، موفقیت این فیلم عاملی شد تا بسیاری از داستان‌های مصور مارول روی پرده نقره‌ای مخاطب جدیدی بیابند. نگهبانان کهکشان شاید عجیب‌ترین فیلم مارول استودیو باشد که در ابتدا هم به نظر می‌رسید، با انتخاب کارگردان از شرایط مطمئنی برای موفقیت برخوردار نیست، اما برعکس این تصورات قرارگیری جیمز گان در صندلی کارگردان انتخاب شایسته‌ای بود. جیمز گان در این گفت‌وگو که با اکایل بوکانان انجام داده و در سایت «والچر» منتشر شده با اشاره به صحنه‌های شاد و مفرح فیلم، شایعات موجود درباره کاراکترهای آینده در دنباله نگهبانان کهکشان را تکذیب و حس خود را از رنگی کردن پوست برخی کاراکترهایش بیان می‌کند.

   وقتی که به تماشای این فیلم می‌نشینید، کدام قسمت برای شما بیشتر سرگرم‌کننده است؟
موضوع این است که آنچه بیشتر باعث خنده من می‌شود، الزاما برای سایرین خنده‌دار نیست، بسیاری از لحظاتی که در این فیلم برایم خنده‌دار بود، تبادلات واقعی بین من و کریس پرت بود. من و کریس دارای حس بسیار مشترکی از طنز هستیم و وقتی که در صحنه قرار می‌گیریم این اتفاق به صورت مداوم رخ می‌دهد. برای من لحظه‌های مطلوب دیدگاه‌های خلاقانه‌ای بود که بین ما وجود داشت، چرا که کریس همکار بسیار فوق‌العاده‌ای است.  
   حس این‌که تلفیق کمدی و صمیمیت فیلم بسیار جالب است، دوستی کاراکتر‌ها عاملی است که موجب می‌شود درنهایت قهرمانان داستان بر شر پیروز شوند.
ما در عصری زندگی می‌کنیم که از احساسات و نشان دادن آنچه حس می‌کنیم، واهمه داریم. هرکس می‌تواند بدگمان هم باشد اما درنهایت چون نگهبانان کهکشان درمی‌يابد که مسأله اصلی بیان احساسات و اهمیت به یکدیگر است. این بعد از فیلم از تمام حس شوخ طبعی و طنز آن مهم است. این فیلم درباره بیگانگان فضایی ساخته شده اما فیلمی کاملا انسانی است، اعتقاد دارم طنز و احساس از یک‌جا نشأت می‌گیرند چرا که هر دوی آنها براساس شخصیت و روابط ابراز می‌شوند.
   براساس شیوه قراردادهای مارول، بسیاری از این هنرپیشگان وقتی برای ایفای یک نقش قرارداد امضا می‌کنند برای 6 تا 9 فیلم در یک زمان متعهد می‌شوند، آیا این امر به این معناست که هنرپیشه‌ای چون بنیسیو دل تورو نیز متعهد شده است در سایر فیلم‌های مارول ایفای نقش کند؟
(با خنده) بله و این سختی کار است چرا که من و بنیسیو به‌عنوان دو هنرمند با هم ارتباط خوبی داریم و به همین خاطر بنیسیو با ایفای نقش در فیلم موافقت کرد. در حقیقت مدتی پیش بعد از تماشای فیلم یک پیامک برایم ارسال کرد و با اشاره به این‌که از نتیجه کار راضی بود، گفت: هرکاری که بخواهید در هر زمانی و هر مکانی انجام خواهم داد. بنابراین امیدوارم هرکس دیگر که با بنیسیو در این فیلم‌ها همکاری می‌کند از چنین ارتباطی با او برخوردار شود. اما برای برخی از این کاراکترها مسأله تعهد زمانی چندان مهم نیست. این مسأله برای افرادی چون زویی سالدانا می‌تواند مهم باشد، وی یکی از کاراکترهای مهم فیلم بوده و نقش پررنگی در فیلم برعهده دارد از سوی دیگر خارج از دنیای مارول نیز خودش یک ستاره بزرگ محسوب می‌شود، تا زمانی که من مسئولیتی داشته باشم تلاش می‌کنم به این هنرپیشه‌ها و وضع آنها توجه کنم.
   در این فیلم به صورت کوتاهی موفق می‌شویم تانوس که شخصیت بزرگ و بد جهان مارول محسوب می‌شود، را ببینیم. همه شواهد نشان می‌دهد که او روزی به یکی از شخصیت‌های منفی انتقام‌جویان تبدیل می‌شود، چرا برای ایفای این نقش سراغ جاش برولین رفتید؟
هنرپیشه تانوس می‌بایست کاراکتری با ابهت می‌بود. برای ایفای نقش تانوس از افراد مختلفی تست گرفتیم. این نقش واقعا تعهد بزرگی همراه می‌آورد، چرا که همان‌طور که بسیاری حدس زده‌اند این کاراکتر نقش بزرگی در مراحل بعدی برعهده خواهد گرفت و نقش‌اش بی‌تردید گسترده‌تر خواهد شد. از این‌رو انتخاب بازیگر برای نقش تانوس کاری چالش برانگیز بود.
   شایعه شده که این احتمال وجود دارد تا‌ هالک هم در دنباله نگهبانان کهکشان حضور یابد، مطمئنم که نمی‌توانید درباره این موضوع صحبت کنید اما...  
نه، می‌توانم، این شایعه دروغ محض است.
   تماشای کاراکترهایی که در این فیلم به رنگ‌های سبز، قرمز، آبی و زرد بودند بسیار جالب است، به‌خصوص این‌که بسیاری از فیلم‌هایی که از روی کتاب‌های مصور ساخته می‌شوند توجهی به این رنگ‌ها ندارند.
رنگ پوست کاراکترهای فیلم ازجمله موضوعاتی بود که توجه مرا به خود جلب کرد، بسیاری از مردم از پالت رنگی ارایه شده در فیلم‌ها لذت می‌برند. انتخاب کردن تک‌رنگ‌ها کاری است که من شخصا برای آن اهمیت زیادی قایلم. این فیلم واکنشی به همه فیلم‌های تاریکی است که پس از بلید رانر اکران شده است.  نگهبانان کهکشان تلاشی برای بازگرداندن رنگ‌های روشن دهه‌هاي 50 و 60 بود که به نظر من حاکی از اعتماد به نفس است.
منبع: سایت والچر


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/3069/روایتی-از-بیگانگان-فضایی-با-بعدی-کاملا-انسانی