| کایلاش ساتیارتي | فعال حقوق كودكان |
خب برمیگردم به زمانی که در زندان بودم: من برای آزادی یک تعدادی کودک که از بردگی آزاد شده بودند و به دامان پدرها و مادرهایشان برگشته بودند خیلی خوشحال بودم. نمیتوانم احساسم را زمانیکه یک کودک آزاد میشود، توصیف کنم. بسیار خوشحال بودم.
زمانی که منتظر قطار برای برگشت به شهرم، دهلی بودم دهها کودک را دیدم که وارد میشدند؛ آنها توسط یک نفر قاچاق میشدند. من آن افراد را نگه داشتم و به پلیس شکایت کردم.
افسران پلیس به جای کمک به من، مرا مانند یک حیوان به سلول کوچکی انداختند و آن شب، شب خشم بود، هنگامی كه یکی از درخشانترین و بزرگترین ایدهها در ذهنم متولد شد. فکر کردم که اگر من به آزادی 10 کودک ادامه دهم، سپس۵۰ نفر دیگر، باز هم تمام نمیشود. من به قدرت مصرفکنندگان اعتقاد دارم، اجازه دهید به شما بگویم که این نخستینباری بود که کمپینی توسط من در جهان راه میافتاد تا به مصرفکنندگان آموزش داده شود و احساسات آنها برای آزادی کودکان كار را برانگیزد.
در اروپا و آمریکا، موفق بودیم و در کشورهای آسیای جنوبی کودکان کار تا ۸۰درصد کاهش یافتهاند. علاوهبر این نخستینبار بود که قدرت مصرفکنندگان، یا کمپین مصرفکننده در کشورهای دیگر و صنایع دیگر شاید شکلات، شاید برای سیب یا کفش یا چیزهای دیگر راهاندازی شده بود.
خشم من در 11 سالگی، هنگامی که فهمیدم آموزش چقدر برای هر کودکی مهم است، این ایده را به من داد تا کتابهای دستدوم را جمع کنم تا به فقیرترین کودکان کمک کنم.