صالح نیکبخت حقوقدان
هرکس، در هر جامعهای که زندگی میکند، به مقتضای جایگاه خود در آن جامعه، خواستهها، نیازها و بهتبع آن، دغدغههای خاصی دارد. به همین دلیل، واضح است دغدغه یک پزشک با دغدغه یک قاضی دادگستری متفاوت است یا حتی در وزارتخانهها و سازمانها، بهرغم اینکه همه اعضای دولت مسئولیت مشترک دارند، ولی هر یک از وزرا بهطور خاص، دغدغههای ویژه خود را دارند. من هم به مقتضای اینکه به شغل وکالت دادگستری اشتغال دارم و علیالقاعده باید در چارچوب همین شغل، نیازها و خواستها و نگرانیهای ویژه داشته باشم، از همین قاعده پیروی میکنم. آنچه همواره مرا نگران کرده، حاکم نبودن و سروری قانون بر همه روابط و مناسبات است و همیشه پیش خود میاندیشم اگر قوانین کشور، بهخوبی اجرا شود و برای قانونشکنان و قانونستیزان، کیفر مناسب و راههای مقابله با این رفتارها بهخوبی اجرا شود، دیگر در کشور ما، نه اختلاسهای چندهزارمیلیارد تومانی بهوجود میآمد و نه به کوتولهها برای انجام کار اقتصادی و مبارزه با تحریمهای استکبار جهانی اعتماد میشد و نه بدون آسیبشناسی مثلا در بدنه دستگاه قضایی یا اجرایی کشور، مشاغل مهم به افرادی که تخصص ندارند، واگذار میشد. بهعنوان مثال، آنطور که دستگاه دیپلماسی کشور میگوید، کل «استکبار جهانی» درباره تحریم اقتصادی ایران، متحد شده بودند؛ واضح است برای مقابله با این تحریم بایستی به افرادی بالاتر از آقایانی که نفت را بردند بفروشند (که نه نفت برگشت و نه بهای آن) اعتماد نمیشد. اینجاست که اگر براساس آنچه که گفتم، پیشاپیش همه موضوعات را در چارچوب قوانین و مقررات ویژه خود قرار میدادیم، وضع کشور ما بهتر بود و خواستهای مردم کشور در انقلاب سال 57، بهتر و بیشتر برآورده میشد.
به این ترتیب، همانطوری که گفتم، من با شغل و تحصیلات خود، اجرای قانون و مقابله با قانونشکنان را دغدغه و آرزوی خود برای اصلاح امور کشور میدانم. هرچند گروهی ممکن است تاب تحمل همین را هم نداشته باشند.