فریده خلعتبری مدیر انتشارات شباویز
تصور میکنم نمایشگاه کتاب با وجود گذشت 27 دوره هنوز به استانداردی که باید دست نیافته است. درواقع نهتنها انتظارات اهالی نشر نسبت به این رویداد برآورده نشده، شاید بتوان گفت در زمینه برگزاری نمایشگاه همواره با عقبگرد نیز مواجه بودهایم و در تمام جهات پسرفت داشتهایم. اما آنچه امسال درباره انتشارات شباویز اتفاق افتاده است این است که مساحت غرفهای که اجاره بهای آن را پرداختهایم 1/31 است که مقابل عدد یک، 14 تا عدد 9 قرار گرفته است و من واقعا دلم میخواهد کسی از بین مسئولان پیدا شود و این عدد اعشاری عجیب را بخواند و به ما هم توضیح دهد که بهطور مشخص، مساحت غرفه ما چقدر خواهد بود. حالا معلوم نیست از میان این مساحت گنگ، چه میزان آن مشتمل بر فضای پرتی است که بابت آن نیز هزینه پرداخت کردهایم. با این حال، مقرر کردن این عدد برای متراژ مساحت غرفه شباویز نشان میدهد که مشکلات درباره شکل و شمایل برگزاری نمایشگاه کتاب هنوز به قوت خود باقی است. سال گذشته نیز متراژی را برای غرفه به ما اعلام کردند و بعد که وجه را پرداخت کردیم و برای بازدید و چیدن کتابها به غرفه رفتیم، متوجه شدیم که فضای بلا استفاده و آبگیر مشترک میان دو غرفه را نیز به حساب متراژ اصلی غرفه ما گذاشتهاند و بابت آن هم، وجهی دریافت کردهاند. این مسأله موجب شد تا سال گذشته از اردیبهشتماه تا مردادماه 50 نامه به مسئولان بنویسم، در آخر هم با شکایتی که به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کردم و باهزار و یک مشقت در پیچ و خم کاغذ بازیهای اداری، توانستم 280هزار تومان خود را بابت فضای پرتی که برای غرفه به من داده بودند از آنها پس بگیرم.
اما امسال مشکل دیگری گریبان نشر شباویز را گرفته است و برای ما که خود را برای حضور در نمایشگاه کتاب مهیا میکنیم گرفتاریهای زیادی تولید کرده است. براساس قوانین جاری کشور، ما بهعنوان ناشر موظف هستیم 3درصد از مالیات تکلیفی را کم کرده و همان مقدار مبلغ خالص را بابت اجاره غرفه پرداخت کنیم ولی تا روز نهم اردیبهشتماه، سایت بسته بود و نتوانستیم این کار را انجام دهیم و اجاره بهای غرفهمان را پرداخت کنیم تا بتوانیم آن را تحویل گرفته و به چیدن کتابهایمان بپردازیم. در این بلبشو و آشفتهبازار ناشری مثل من که سالها برای اعتلا و ارتقای فرهنگی این کشور گام برداشته است نمیداند باید بخندد یا به حال خودش گریه کند. با این حال از آنجایی که هیچگاه به آسانی تسلیم نشدهام، طی روزهای گذشته برای مرتفع کردن این مشکل و کم کردن 3درصد مالیات تکلیفی به نهادهایی چون اتحادیه ناشران و کتابفروشان و انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان نامه نوشته و تلفن کردم و دراینباره از آنها کمک خواستم اما پاسخی نگرفتهام. نکته دیگری که درباره غرفه ناشران وجود دارد این است که امسال قیمت غرفهها افزایش یافته است، وقتی علت را جویا شدیم به ما گفتند: قرار است ناشران کودک و نوجوان در رواق مستقر شوند. اما بعد متوجه شدیم که امسال نیز قرار است، غرفه ناشران کودک و نوجوان در همان چادرهایی باشد که سال گذشته بود، همان چادرهایی که علاوه بر کمبود امکانات، از ظاهر نامناسبی برخوردار است و از گرمی هوایی که رو به تابستان میرود تا گردهافشانی درختان، مانع از آسایش و آرامش ناشران کودک و نوجوان میشود. جالب این است که چرا وقتی غرفه ناشران کودک و نوجوان با غرفه ناشرانی که در شبستان مستقر میشوند یکسان نیست، باید همان میزان اجاره از ناشران کودک و نوجوان گرفته شود؟!
با وجود آنکه قرار است شانزدهم اردیبهشتماه نمایشگاه کتاب افتتاح شود، اما تازه روز نهم اردیبهشتماه سایت برای ما باز شد و توانستیم 3درصد مالیات تکلیفی را کم کنیم و اجاره بهای غرفه را بپردازیم اما این هم برای خود ماجرایی دارد. زیرا حالا متوجه شدهایم که برخلاف متراژ ناقصی که به ما ارایه داده بودند، متراژ تازهای که برای غرفهمان در نظر گرفتهاند آب رفته است و از 31 به 27 متر رسیده است. بدیهی است که بروز این مسائل نهتنها موجب بیاعتمادی و دلسردی ناشران نسبت به حضور در نمایشگاه کتاب میشود که میتواند از بار کیفی آن نیز بکاهد. ضمن اینکه بر این باورم، امسال به واسطه چنین مشکلات ساختاری، گرمای هوا و نبود امکانات کافی در سالن ناشران کودک و نوجوان، تعداد بازدید مخاطبان در قیاس با سال گذشته با ریزش جدی بیشتری توام میشود. این حکایت احوال نمایشگاهی است که بهرغم اینکه بزرگترین رویداد ملی یک کشور محسوب میشود هنوز از نواقصی برخوردار است که بعد از گذشت 27 دوره هنوز مرتفع شدن این معضلات به قوت خود باقی است.