مجتبی طحان*| هوای اهواز رو به گرمی میگراید. تا مدتی دیگر از شور و نشاط روزهای بهاری خبری نیست که گرمای جنوب هم در نوع خودش بینظیر است و گاهی هم فرصتسوز که باید مردان از خود برون آیند و کاری بکنند. در این روزهای ولرم، باز هم داوطلبان اهوازی دست به کار شدهاند و نقشی سراسر از مهر را بر عرصه گیتی گسترانیدهاند. پارک ساحلی اهواز، این بار شاهد برگزاری چهارمین جشنواره خیریه فروش غذاست. جشنوارهای که منافعش برای بیماران مبتلا به سرطان و صعبالعلاج جمعآوری خواهد شد. بیش از ۱۲۰ غرفه در فضایی برپا شده است که حضور هزاران انسان نیکاندیش به آن غنایی دیگر بخشیده است. انسانهایی رنگارنگ با لباسهای مختلف، تفکرات متفاوت و سلیقههای گوناگون، حتی در مذهب و مسلک هم ممکن است شباهت زیادی با هم نداشته باشند. اما من مطمئنم که در یک مورد، اشتراک بسیاری وجود دارد و آن مورد، دیگرخواهی، نوعدوستی و عاشقی است که دوام این جماعت را بر جریده عالم ثبت کرده است.
تمرین مسئولیتپذیری
مدیرعامل جمعیت هلالاحمر خوزستان که خود را یک داوطلب میخواند، معمولا از این حرکتهای مردمی حمایت میکند و فعالیتهای داوطلبانه را محل مناسبی برای تمرین مسئولیت پذیری در امور اجتماعی میداند. دکتر علی خدادادی با اشاره به ظرفیتهای بالای داوطلبان در مشارکتهای اجتماعی و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی میگوید: «فرهنگ خدمت داوطلبانه هنوز در میان مردم جانیفتاده و در این زمینه به فرهنگسازی بیشتری نیاز داریم. فعالیت داوطلبی بستر بسیار خوبی را برای وفاق اجتماعی فراهم میکند که در سایه این وفاق میتوانیم پیوندهای اجتماعی را محکمتر کنیم و از ظرفیتهای مردمی برای حل معضلات اجتماعی استفاده کنیم.» مدیرعامل جمعیت هلالاحمر خوزستان ادامه میدهد: «مفهوم فعالیتهای داوطلبی به خوبی برای مردم جانیفتاده است، درحالیکه افراد بسیاری وجود دارند که میخواهند داوطلبانه خدمت کنند و هلالاحمر میتواند این فعالیتها را به خوبی ساماندهی کند.»
دکتر خدادادی برپایی جشنواره خیریه را یکی از مصادیق برنامههای داوطلبی عامالمنفعه میداند و میگوید: «این جشنوارهها به ما نشان میدهد که مردم همواره آماده کمک هستند اما در برخی موارد، برنامهریزیهای غلط و شعارزدگی این استعداد را به هدر داده و به بیراهه برده است. حضور مردم در بسیاری مسائل همواره خودجوش بوده است و مردم برای کمک به افراد ناتوان منتظر دستورالعمل و بخشنامههای دست و پاگیر دولتی نمیمانند.» مدیرعامل داوطلب جمعیت هلالاحمر خوزستان عنوان میکند: «تا رسیدن به نقطه مطلوب در مشارکتهای اجتماعی که همان حضور چشمگیر مردم است؛ فاصله داریم و این فاصله را باید با دقت پر کرد، چرا که وجود خلأهای اجتماعی تهدیدکننده است. آسیبهای اجتماعی ناشی از نادیده گرفتن مسئولیتهای اجتماعی است و برای حل این آسیبها باید به مردم متوسل شد.»
روحیه داوطلبی و مهرورزی
سیدفتحاله هاشمنژاد درباره برگزاری این جشنوارهها میگوید: «روح داوطلبی در این حرکتها، فراوان به چشم میخورد. بسیاری از کارهای دشوار بهخودیخود هماهنگ میشود، گویی نیروی قدرتمندی از این جریان پشتیبانی میکند. افرادی در جمع دستاندرکاران جشنواره هستند که در شرایط عادی، حوصله صحبت ندارند ولی برای برپایی جشنواره، از صبح زود تا ساعاتی پس از نیمه شب، به چانه زنی مشغولند و اینجاست که تو میمانی و یک دنیا سوال بیپاسخ!» رئیس جمعیت هلالاحمر اهواز با اشاره به حضور پررنگ داوطلبان در اجرای این گونه برنامههای مهرورزانه میگوید: «جشنواره سوم نیروی زیادی از ما گرفت. برنامهریزی، سازماندهی و هماهنگی قبل از اجرا، حدود یک ماه طول میکشد و البته رایزنی زیادی را میطلبد. تصور نمیکردم که اسباب برگزاری جشنواره چهارم به این زودی مهیا شود ولی با همت و تلاش اعضای داوطلب، به این نقطه طلایی رسیدیم.» هاشمنژاد با تقدیر از حضور بیش از ۵۰ عضو داوطلب، امدادگر و جوان در برپایی جشنواره چهارم میگوید: «اگر بخواهم مدقانه به موضوع نگاه کنم، باید بگویم در مجموع بیش از ۷۰۰ نفر مستقیم و غیرمستقیم در برپایی این برنامه، جمعیت هلالاحمر اهواز را یاری میکنند. پیر و جوان، زن و مرد، همه و همه با کارهای خود باعث رونق جشنواره شدهاند.»
ما انسانیم
وقتی از غرفهداران جشنواره، دلیل حضورشان را میپرسم، به گونههای مختلف پاسخ میگویند. برخی گویی جوابی ندارند. نه اینکه جوابی ندارند که «آفتاب آمد دلیل آفتاب!» من میمانم و برآیند این همه پاسخ «ما انسانیم! ما مسلمانیم! ما در مقابل همدیگر مسئولیم!» انسان دوستی و همبستگی به هم در نهاد تمامی انسانها وجود دارد. اینکه بنیآدم اعضای یکدیگر هستند، یعنی در تمام شرایط، نه فقط هنگام خوبی؛ که اگر گرفتاری برای کسی وجود داشت، اگر نامت انسان است، باید برای رفع آلام بشری دویده و تلاش کنی!
میهمان خدا
با وجود سن کم، بیماری سخت و شرایط طاقتفرسایی که داشت، پا به پای بچههای شرکتکننده در جشنواره سوم، تلاش و تبلیغ میکرد. جوشش همه بچهها با او و حتی کسانی که او را نمیشناختند، برای من جالب بود. گویی دوست داشتی که او را به نام زیبایش - نگین - صدا کنی. در جشنواره سوم برای چند دقیقه، با او همکلام شدم و از انگیزه حضورش سوال کردم. میگفت: «انسانها، همه از یک خانواده هستند و به کمک همدیگر نیاز دارند! این جشنواره هم برای کمک به کسانی راهاندازی شده که نیاز به یاری دیگران دارند.» این جشنواره، محل حضور آدمهایی است که قلبی پر از عاطفه دارند و احساس میکنی که میتوانی به آنها تکیه کنی بدون آنکه ذرهای از غرور و عزتت لکهدار شود. کسانی که تو را به خاطر خودت دوست دارند و از روی ناچاری یا ترحم به تو کمک نمیکنند! وقتی خبر آسمانی شدن نگین، زبان به زبان چرخید، همه بچههای داوطلب و کسانی که از دور او را میشناختند و حتی نمیشناختند، غمگین شدند و ناله «صد حیف» سردادند! در جشنواره چهارم، در گوشه و کنار آدمهایی را میدیدی که از جای خالی نگین میگفتند و نمی اشک به یادش میریختند! و اینک: نگین عزیز، جای تو تا ابد در جشنوارههای خیریه فروش غذا خالی است ولی مهر تو تا ابد در سینههای ما جاری میماند!
هدیه خداوند به ما
از این همه تفسیر که بگذریم، یکی دیگر از جلوههای زیبایی که در جشنواره چهارم به ما رخ مینمایاند، شادی و سرخوشی اعضای شرکتکننده است. به هر غرفهای که سر بزنی، صدای بلند خنده و شور را خواهی شنید، گویی جنگ شادی برپا شده است یا این افراد به میهمانی آمدهاند. میگویند وقتی کار خیری برای مردم انجام میدهی، رضایت خدا را خواهی دید! شاید این خندهها، نگاه از سر رضایت خداوند است که در سیمای مهربان این انسانهای خوب، متجلی شده است.
لحظههای ناب انسان بودن
دست آخر ما میمانیم و خشخش جارویی که ظرفهای خالی پر شده از مهربانی خلق را جمع میکند و این جشنواره با خاطراتی بیهمتا به پایان میرسد. خاطراتی که با لحظههای تسهیم عشق و توزیع انسانیت آمیخته و ماندگار شدهاند. اینجا، سرزمین انسانهای آزادهای است که تا ابد، مهربانی را به دیگران هدیه میکنند و نشان از خود گذشتگی را بر سینه مملو از مهرشان آویختهاند.
* مدیر روابطعمومی جمعیت هلالاحمر خوزستان