| میر مهرداد میرسنجری | استادیار دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلتیک |
ملت ایران در شرایط ویژه و بحرانها، همواره بخش نهفته و کمتر آشکار اندیشههای درونی خود را آشکار میسازند. در این میان هتک حرمت زائران ایرانی که ظاهرا نخستین بار نبوده و پیشینه هم داشته و در مورد اخیر از پرده برون افتاده، واکنش هماهنگ و البته پیشبینی نشدهای از سوی قشرهای مختلف و گرایشهای گوناگون سیاسی اجتماعی ایران در پی داشتهاست. اعتراض گسترده و وسیع مردمی در شبکههای اجتماعی و نیز اعتراض خودجوش جلوی سفارت عربستان در 22 فروردین، بخشی از این فطرت اتحادجوی میهنخواهانه و ایراندوستانه را به اثبات رسانده است. واکنشی که از طیفهای ملیگرا تا طیفهای مذهبی و حتی روحانیان طراز اول و بسیج مردمی را هم در بر گرفته، پتانسیلی ناپیدا ولی بسیار ارزشمند است که میتواند با مدیریت صحیح، در همه عرصههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به کار گرفته شود و برای بالندگی و سازندگی ایران کهن مظلوم، کارساز واقع شود. در این میان شاهد هجمه سنگین و پردامنه دستگاههای تبلیغاتی ضد ایرانی هستیم که تلاش دارند این اتحاد و یکپارچگی ملی که همه طیفهای سیاسی، مذهبی و اقوام در آن شریکند را رنگ و بوی نژادپرستی و ضد عربی ببخشند! در این میان یک استاد دانشگاه گوی سبقت را از دیگر همفکران لندننشین و کانادانشین و آمریکانشینش ربوده و آزادانه در مجامع و تریبونهای همگانی، هر توهین و ناسزایی را که به فکرش میرسد به فرهنگ و میراث کهن خاک مقدس ایران و 80میلیون ایرانی یکتاپرست ایراندوست وارد میکند. درباره نژادپرستی و شوونیزم ایرانیان که این روزها نقل محافل خود روشنفکرپندار شده هم درست معلوم نیست ارجاع به چه شاخصهایی است. نژادپرستی یک پدیده و شوونیزم یا ناسیونالیسم افراطی پدیده دیگری است که اولی بر محور برتر پنداشتن مطلق نژادی مشخص است و دومی بر پایه محور قرار دادن دولت-ملت مدرن (ناسیون) بنیان نهاده شده است. این دو پدیده با شاخصهای جامعهشناختی معلوم و تعریف شدهای شناخته میشوند که برخی از آنها درباره نژادپرستی عبارت است از ریشخند خصوصیات ظاهری افرادی که نژادی متفاوت دارند، ابراز خشونت نسبت به ایشان و ستودن ویژگیهای ریختی و زیستشناسانه مربوط به نژاد «خودی». شوونیزم هم معمولا با ستایش اغراقآمیز و متعصبانه از نمادهای ناسیونالیستی (به خصوص پرچم ملی، سرود ملی و سیاستمداران حاکم) مشخص میشود و بیشتر اوقات با میل به تهاجم به سرزمینهای همسایه و ابراز خشونت نسبت به شهروندان ملل دیگر همراه است. حال رجوع شبهروشنفکران جهان وطن اندیش به کدام یک از این مفاهیم است. به راستی ملت ایران آیا با این رویکرد است که به اعتراف دوست و دشمن بهعنوان یکی از مهربانترین، خونگرمترین، میهماننوازترین و غریبپرستترین ملتها شناخته شدهاست؟ پس میهندوستی ایرانی با نژادپرستی، فاشیسم، شوونیزم اروپایی و با ناسیونالیسم مدرن نامترادف است. بیتردید دلبستگی به تاریخ و فرهنگ و هویت هر کشور لزوما هیچ ربطی به نژادپرستی ندارد. زبان ملی هر کشور عاملی برای پیوند و یکپارچگی ملی است و آن هم هیچ ارتباطی با نژادپرستی ندارد. همانگونه که در کشور آمریکا با دهها فرهنگ و نژاد و زبان، از هندی و ایرانی و چینی و ژاپنی و مکزیکی و سرخپوست و ... زبان یگانه ملی، انگلیسی است و برای همه ملت 300میلیون آمریکایی با هر رنگ و نژاد و زبان، زبان انگلیسی، تنها زبان رسمی و مشترک پیونددهنده ملت است و هیچکس پایبندی به زبان پیونددهنده ملت آمریکا را به نژادپرستی متهم نمیکند.! در افق چشمانداز جمهوری اسلامی ایران 1404، تأیید شده است که ملت ايران را بايد نيرومند و برای زندگی آينده آماده کرد. شک نيست که وحدت ملی بزرگترين عامل نيرومندی است. ملت ايران را بايد برای آينده پرورش داد، باید معلوم شود از سرمايه ملت چگونه بايد برای آمادگی ملت استفاده کرد و نظام بايد دستگاههای موجود را چنان به کار اندازد که از همکاری آنها حداکثر فايده نصيب ملت بشود و همزمان باید واکنش مناسب برای دشمنانهزار رنگ قدرت و توانمندی و یکپارچگی ملی ایرانیان را تدارک ببیند .