شهروند| بحران آب در ایران هنوز برای بسیاری از اقشار جامعه به یک باور تبدیل نشده است؛ چرا که به باور انبوهی از مردم، این سرزمین همیشه با مشکل کمآبی دستوپنجه نرم کرده و حالا هم وضع بحرانی نیست! همین نگاه تا چندی پیش در بدنه مدیریتی کشور هم دیده میشد و کسی باور نداشت که مشکل داریم. بحث گسترده کردن جمعیت تازه و بیشتر ایرانی در عرصههای خاکی ایران هم یکی از همین استدلالها بود که در دورههای اخیر مطرح میشد. اما حالا با تغییر رویکردهای مدیریتی کشور برخی مسائل اندکاندک روشن شده و برخی مسئولان متوجه وخامت اوضاع شده و کارهایی را برای مدیریت این بخش شروع کردهاند.
آنطور که عیسی کلانتری، مشاور معاون اول رئیسجمهوری در امور آب، کشاورزی و محیطزیست در این خصوص میگوید، در سالهای گذشته وزارت نیرو جرأت اعتراف به واقعیت را نداشت؛ اما حالا بحران خشکسالی به اندازهای رسیده که مسئولان متوجه قهقرای کشور شدهاند، زیرا درحال حاضر 70درصد جمعیت کشور با سرانه زیر 900 مترمکعب آب در سال زندگی میکنند و این از نظر استانداردهای جهانی یعنی رخداد فاجعه بزرگ. عیسی کلانتری که به تازگی سمت مشاوره از معاون اول دریافت کرده است، غروب شنبه به بنیاد ملی امید ایرانیان رفته بود تا در جمع خبرنگاران، کارشناسان و پژوهشگران از همین واقعیتها و وضع آبی کشور گزارشی دقیق دهد. در ادامه گزارش «شهروند» از این نشست را میخوانید:
97درصد آبهای سطحی را خشک کردیم
عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی دوران سازندگی در این جلسه با اعلام آمار تکاندهنده از ذخایر آبی کشور گفت: ایران با بهرهبرداری از 97درصد آبهای سطحی خود عملا تمام رودخانههای خود را خشک کرده است و دیگر آبی در طبیعت باقی نمانده است. او ادامه داد: این موضوع به معنای آن است که اگر به همین وضع ادامه دهیم حدود 70درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل 50میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند. كلانتري با بیان اینکه سرانه آب تجدیدپذیر کشور به 101میلیارد مکعب رسیده است، اعلام کرد
بحرانیترین وضع خشکسالی جهان در ایران
کلانتری با بیان این نکته که در زمینه بحران خشکسالی واقعیتهایی گفته نشده یا کتمان شده است یا با ناآگاهی از آن گذشتهایم، گفت: مسئولان دولتی تا امروز باور نداشتند که کشور دارد رو به قهقرا میرود و حالا متوجه این موضوع شدهاند که کمی دیر است؛ مطابق با استانداردهای جهانیدرصد بهرهبرداری از آبهای سطحی نباید بیشتر از 40درصد باشد. این درحالی است که بیشتر کشورهای پیشرفته حد ایدهآل بهرهبرداری برای حفظ منابع آبی خود را لحاظ کردهاند که حداکثر 25درصد برداشت است.
او افزود: تنها دو کشور در جهان وجود دارد که با بهرهبرداری بیرویه از منابع آبهای سطحی در معرض بحران جدی قرار گرفتهاند و آن دو کشور ایران و مصر است. این در شرایطی است که میزان بهرهبرداری از آبهای سطحی در مصر به 46درصد و در ایران با اختلاف فاحش به 97درصد رسیده است. برای اینکه عمق فاجعه را بهتر متوجه شوید عملکرد برخی از کشورهای جهان را در بهرهبرداری از آبهای سطحی سرزمینشان مرور میکنیم: ژاپن 19درصد، آمریکا 21درصد، چین 29درصد، هند 33درصد و در کشوری مانند اسپانیا که از لحاظ اقلیم و ویژگیهای جغرافیایی به ایران شباهت دارد تنها 25درصد.
وزیر دولت پنجم گفت: این موضوع به آن معنی است که حتی در صورت بارش ایدهآل و نفوذ آب به زیر زمین، جایی برای ذخیره آن وجود ندارد، در نتیجه آب در سطح خاک جاری شده و تبخیر میشود. این موضوع شورتر شدن خاک و از دست رفتن حاصلخیزی آن را به دنبال داشته است. درحال حاضر وضع آبی برخی از شهرهای ایران به سطحی رسیده است که آن شهرها از نظر تعاریف علمی و استانداردهای جهانی به «شهر مرده» تعبیر میشوند. بهعنوان مثال درحال حاضر شاهرود و نیشابور از نظر هیدرولوژی شهر مرده به حساب میآیند و بخش عمدهای از شهرستان رفسنجان نیز شهر مرده تلقی میشود.
50میلیون ایرانی باید مهاجرت کنند
وزیر اسبق کشاورزی با تأکید بر اینکه بحران خشکسالی در ایران به وضعیتی رسیده است که حیات و تمدن سرزمین در معرض تهدید قرار گرفته است، گفت: مطابق برآوردهای علمی، منابع کشش تأمین نیازهای جمعیت فعلی ایران را ندارد و در آینده نهچندان دور حدود 70درصد جمعیت ایران باید از کشور مهاجرت کنند اما با وضع دیپلماسی خارجی ایران، کدام کشورها حاضرند 40 تا 50میلیون ایرانی را اسکان دهند؟!
وی ادامه داد: درحال حاضر در جزیره ماندیل هند ادامه سکونت غیرممکن شده است و این جزیره گاه و بیگاه به زیر آب میرود. این در شرایطی است که ماندیل تنها 300هزار نفر جمعیت دارد اما دولت هند برای انتقال این جمعیت دچار دردسر شده است. ما چگونه میخواهیم برای اسکان قریب به 50میلیون نفر ایرانی چارهاندیشی کنیم؟
گفتند توسعه پایدار غربزدگی است!
کلانتری اشتباههای مدیریتی در دورههای گذشته را باعث رسیدن به این نقطه دانست و گفت: زمانی آمدیم گفتیم سیاستگذاریها برای منابع کشور در راستای توسعه پایدار باشد اما عدهای گفتند توسعه پایدار و اصول غربی را کنار بگذارید. خود بنده در زمان ریاستجمهوری آقای خاتمی به خانم دکتر ابتکار شخصا نامه نوشتم و گفتم واقعا آب نیست و از لحاظ منابع آبی داریم رو به بحران میرویم. ایشان بیتوجه شد و گفت چنین چیزی نیست! سازمان محیطزیست در ایران تا امروز یک سازمان مرده و تشریفاتی بوده است. همین الان آقایان هنوز دارند درباره خودکفایی در محصولات کشاورزی صحبت میکنند. برای نوشتن برنامه ششم دوباره موضوع خودکفایی را به میان کشیدند که من برگشتم به آقای نوبخت گفتم تو را به دین و ایمانت بگو این مزخرفات را کنار بریزند.
او افزود: با این منابع آبی موجود و در صورت استفاده از مدرنترین تکنولوژیهای صنعتی و در صورت فرض محال رسیدن به بهرهوری 1.5درصد تا سال 1404 تنها میتوانیم برای 33میلیون نفر غذا تولید کنیم. این در شرایطی است که بهرهوری ما درحال حاضر تنها 0.2درصد است.
وی تأکید کرد: من حتی در این زمینه به مقام معظم رهبری نیز نامه نوشتم و آمار و ارقام و گزارش علمی خدمتشان ارایه دادم. گفتم اگر میخواهیم به جمعیت 150میلیون نفر برسیم قبل از هر چیز باید منابع آبی را نجات دهیم و پس از آن توان تولید ما در کشاورزی، تأمین غذا برای 33میلیون نفر است برای تأمین غذای بقیه جمعیت باید به واردات فکر کرد.
هزینه کلان برای تبدیل آب شیرین به آب شورتر از دریا!
کلانتری شیرین کردن آب را همراه با هزینه بسیار گزافی دانست و بیان داشت: در بسیاری از موارد شیرین کردن آب شور صرفه اقتصادی ندارد. جالب است که بدانید اشتباههای مدیریتی سالهای گذشته باعث شده است که ما هزینه کلانی بدهیم و آب شیرینمان را به آب شور تبدیل کنیم آن هم آب شوری که غلظت نمک آن 3.5 برابر غلظت نمک آب دریای عمان است!
وی افزود: در سال 51 آمریکاییها به ایران آمدند و درباره پروژه احداث سد گتوند پژوهش کردند. طبق گزارش آمریکاییها محل سد باید 14.5 کیلومتر پایینتر از مخزن سد قرار میگرفت. علت این موضوع وجود گنبدهای نمکی گزارش شده بود اما مدیران وقت این گزارشها را خیانت آمریکا به ایران دانستند و سد را روی گنبدهای نمکی احداث کردند. در آن زمان 130میلیارد تومان هزینه شد تا پتوی رسی روی گنبدهای نمکی قرار بگیرد اما با اولین آبگیری تمام پتوهای رسی از بین رفته و آب شیرین پشت سدها به آب شوری تبدیل شد که غلظت نمک آن 3.5 برابر غلظت نمک آب دریای عمان است. حالا این سد با مجموع سرمایهگذاری 3هزار و 600میلیارد تومان علاوه بر شور کردن آب شیرین، سالانه 3.5 تن نمک به اراضی خوزستان اضافه میکند و خاک حاصلخیز منطقه را شور کرده است.
سدسازی بیحساب و کتاب
رودخانهها را خشک کرد
عیسی کلانتری همچنین با برگشت به عقب گفت: در زمان آقای احمدینژاد، به ایشان اعلام شد اشتباه دوم را انجام نده و سد را آبگیری نکن که آب شیرین به آب شور تبدیل شود اما ایشان کار را به پیمانکار واگذار کرد تا دو خط لوله به طول 270 کیلومتر از زیر سد رد کنند. برای این کار 2هزار و 200میلیارد تومان هزینه شد که درنهایت از لولهای به قطر یک متر و 10 سانتیمتر تنها 200 لیتر آب خروجی داشته باشیم. او افزود: مشکل ما نهتنها به برداشت بیرویه آب مربوط میشود که سدسازیهای بیحساب و کتاب به این مشکلات دامن زده است. مسئولان ما از سدسازی بهعنوان سند افتخار خود یاد میکنند اما از بس سد ساخته شده است دیگر در رودخانهها آبی جاری نمیشود. درحال حاضر 42درصد روانآبها به دلیل سدسازی کاهش داشته و به خشک شدن بسیاری از رودخانهها منجر شده است.
هزینه جبران از 50میلیارد
به 25هزار میلیارد تومان رسید
مشاور معاون اول رئیسجمهوری با اشاره به اینکه در شرایط فعلی برای نجات کشور از بحران خشکسالی نیازمند اقدامات فوری هستیم، تأکید کرد: برای اینکه بتوانیم ظرف 5 تا 6سال آینده به حالت نرمال برسیم باید سطح برداشت آب از منابعمان را به نصف برسانیم و کار را باید از همین امروز شروع کنیم چرا که تا الان هم دیر شده است. باید سطح برداشت آب از 96میلیارد مترمکعب به 56میلیارد مترمکعب برسد. او گفت: این موضوع درحال حاضر برای ما 20 تا 25هزار میلیارد تومان هزینه دارد این در صورتی است که در دوره خاتمی این موضوع را تنها با 50 تا 100میلیارد تومان هزینه میشد مدیریت کرد اما متاسفانه مدیران کشور تا امروز باور نداشتند که بحران جدی است و حالا این موضوع کمکم دارد بین دولتمردان جامیافتد و البته این هزینه گزاف هم برای نجات تمدن ایران و کشور ضروری و غیرقابل اجتناب است. آب، نفت نیست. بلایی که ما سر نفت آوردیم را نمیتوانیم سر آب بیاوریم زیرا حیاتمان و موجودیت کشور به آب بستگی دارد.
دولت نباید از موضع عدهای بترسد
کلانتری با اشاره به اینکه در زمینه فرهنگسازی آب با یک مشکل عمده مواجه هستیم، گفت: برای اجرای سیاستهای نجاتبخش آب باید جدیت داشته باشیم و از واکنش عدهای نترسیم. درحال حاضر ما بنا داریم آب کشاورزی را به نصف برسانیم و برای این کار بودجه تأمین و آماده شده است تا سهم آب کشاورزان را خریداری کنیم اما دولت نگران واکنش مجلس و بقیه است. خود بنده در یکی دو روز گذشته چند جلسه خصوصی با آقای چیتچیان وزیر نیرو داشتهام تا ایشان را توجیه کنم که از واکنش نمایندههای مجلس نترسد. نهایت این موضوع استیضاح است اما بحران آب دیگر شوخیبردار نیست. او تأکید کرد: اولین مصوبه دولت و اولین شعار آقای روحانی در زمان انتخابات احیای دریاچه ارومیه بوده است. ایشان با وجود آنکه به وعده خود عمل کرد و برای خرید حقآبه کشاورزان بودجه مورد نیاز را هم کنار گذاشت اما با اظهارات تند دو سه نماینده محلی در مجلس سریع عقبنشینی کرد. دولت باید برای نجات کشور از بحران خشکسالی جسارت و جدیت بیشتری به خرج دهد.
کلانتری درخصوص بحران دریاچه ارومیه به «شهروند» پاسخ داد:
هنگام اجرای پروژهها کمسوادیم!
شهروند| مشاور معاون اول رئیسجمهوری در پایان نشست به پاسخگویی به خبرنگاران و حاضران در جلسه پرداخت. او به پرسش «شهروند» درباره احیای این دریاچه و سمتی که او در این پروژه دارد، پاسخ داد. «شهروند» در سوالی از هدررفت بودجه کشور در نتیجه طرحهای کارشناسی نشده و ازجمله طرح احداث میانگذر شهید کلانتری دریاچه ارومیه پرسید تا کلانتری توضیح دهد: در زمان احداث میانگذر شهیدکلانتری دریاچه ارومیه، طرح کارشناسی شد و مطالعات به درستی انجام گرفت؛ طبق مطالعات انجام شده بنا شد در 3.5 کیلومتری غرب دریاچه که 99.7درصد جریان آب از آن منطقه میگذرد، پل دیگری احداث شود اما آن پل را حذف کردند. وی افزود: مشکل ما این است که زمان اجرای پروژهها یا کمسواد هستیم یا اتفاقات را پیشبینی نمیکنیم یا نظر کارشناسی را باور نداریم. مجموع این فرهنگ مدیریتی باعث میشود بودجههای عمرانی کشور هدر رود. کلانتری همچنین در پاسخ به پرسش دیگر مبنی بر طرح خرید آب شیرین از کشورهای همسایه گفت: این طرح غیرقابل اجراست زیرا عمدتا همسایگان ما منابع کافی برای صادرات آب شیرین را در اختیار ندارند، در این زمینه با چند کشور نیز مذاکره شده اما نتیجهبخش نبوده است. بهعنوان مثال تاجیکستان اعلام کرد آبی برای صادرات ندارد و جمهوریآذربایجان نیز حاضر شد سالانه 150 تا 250میلیون مترمکعب آب به ایران انتقال دهد آن هم برای مدت محدود که با هزینههای سنگین حملونقل و میزان ناچیز توافق شده، این طرح توجیه اقتصادی کافی ندارد.