حامد محمدی کنگرانی روانپزشک
1) از زمانی که فیلم «شوکران» ساخته شد، اعتراض صنفی نسبت به شغلهایی که در فیلمها و سریالها تصویری از آنها ارایه میشود هم شروع شد. به نظر من ما همانطور که آدم خوب داریم، آدم بد هم داریم. در میان پزشکها هم میتواند آدم خلافکار و بیوجدان باشد و به همان نسبت آدم خوب و باوجدان. معلم، مهندس، روحانی، کارگر، پلیس و... هم از این قاعده مستثنی نیستند. چون به هر حال همگی آدم هستند.
2) هنرمند اجازه نقد و طنز ساختن درباره هر شخصیت و گروهی را دارد. حتی آدمهای عادی هم این حق را دارند، منتها با این شرط که هیچکدام از این گروهها، به سمت تحقیر و توهین کردن نروند. با این حال، اگر با این تعریف وارد حوزه طنز شویم، من به سریال یا فیلمی که در آن به پزشکان هم پرداخته شود، هیچ مشکلی ندارم. چون امثال پزشکان سریال «درحاشیه»، در جامعه هم وجود دارند و این سریال هم قصد داشته که آنها را به تصویر بکشد. ما به همان شکل که اجازه نقد کردن داریم، اجازه داریم نسبت به اثری نقد و اعتراض داشته باشیم. یعنی یک پزشک این اجازه را دارد که نسبت به این سریال معترض باشد. اعتراضها به این سریال، بیشتر منفی بودند. برخی معتقد بودند پزشکی یک امر مقدس است و نباید به قداست این حرفه، ضربه وارد کرد اما اگر پزشکی یک امر مقدس است، پس نباید به آن اعتراض شود و پزشکان هم اصلا نباید اشتباه کنند چون آنها انسان نیستند، فرشته هستند. من بهشخصه اعتقاد دارم که پزشکی اصلا حرفه مقدسی نیست و اصلا ساخت سریالی مثل «درحاشیه» به قداست پزشکی لطمهای وارد نمیکند.
3) اما از تمام این نقدها و حاشیهها که بگذریم، نکته مهم این است که سریال «درحاشیه» به عنوان یک سریال کمدی، اصلا خندهدار نبود! شوخیها کاملا تکراری و سطحی به نظر میرسیدند و متن کاملا ضعیف و شخصیتها هم تکراری از آب در آمده بودند، اکثر منتقدهای هنری هم نسبت به این قضیه همنظر هستند. یکی از ایرادهای بزرگ دیگر این سریال، عدم حضور کارشناس پزشکی در آن بود. چون اگر این سریال، کارشناس پزشکی داشت، تیم نویسندگان سریال هم میتوانستند شوخیهای بهتر و خلاقانهای بنویسند. البته نویسندههای این سریال که در زمان اولیور تویست به سر میبردند.20سال است که غذای پزشک و بیمار یکی شده اما در این سریال مهران مدیری به عنوان پزشک یک بیمارستان استیک میخورد و مریضش غذای دور بشقابی! نمیخواهم از لحن و جهتی که اکثر پزشکان برای اعتراض به این سریال به کار گرفتند، استفاده کنم. چون به نظرم این سریال اصلا توهین به پزشکان نبود و با آنها هیچ ارتباطی نداشت. پزشکان، پرستارها و کمک بهیارها، همه جزو همین مردم هستند. نمیشود سریالی ساخت که همه شخصیتهای آن از فضا آمده باشند و نه ترک، لر، فارس و تهرانی باشند و نه دکتر، مهندس و... . همهاش که نمیتوان به آمریکا پرداخت. از طرفی،80درصد از این سریال، به شوخیها و تکهپرانیهای جواد رضویان و مهران غفوریان اختصاص داشت و نه پزشکان! حتی هیچیک از شخصیتهای اصلی هم پزشک نبودند. مهران مدیری نقش یک شخصیت ضداجتماعی و خودشیفته را به عهده داشت که خودش بهعنوان یک بیمار روانی تلقی میشد. مهران غفوریان هم که اصلا پزشک نبود. سیامک انصاری، تنها پزشک بود، که اینقدر سادهلوح بود و آیکیوی پایینی داشت، وارد شغل و سمتی شد که اصلا در حدش نبود. فقط دو، سه نفر پزشک به حساب میآمدند که در اورژانس و بخشهای دیگر بیمارستان فعالیت میکردند و واقعیت این است که از این نوع شخصیتها در میان پزشکان داریم. ما در علم پزشکی رابطهای داریم، به نام رابطه بیمار با سیستم سلامتی جامعه. سیستم سلامت، مثل سیستم قضاوت و سیستم انتظامی است. مردم باید نسبت به آن سیستم اعتماد داشته باشند تا بتوانند هنگامی که به دکتری مراجعه میکنند، جانشان را به او بسپارند. البته ممکن است این سیستم ایراداتی هم داشته باشد. در مقابل، ما اجازه داریم آن را نقد کنیم و بگوییم که چون این سیستم ایراد دارد، مردم نمیتوانند به آن اعتماد کنند اما به دلیل وجود برخی محدودیتها در کشور ما نمیتوان این سیستم را زیر سوال برد و سیاستهای وزارت بهداشت را نقد کرد، نوک تیز پیکانمان را به سمت افرادی پرتاب میکنیم که در این حرفه کار میکنند. بنابراین من نسبت به این سریال انتقاد دارم. این سریال باعث شده تا اعتماد مردم نسبت به سیستم پزشکی و سلامت (که مختل بود) از بین برود.
4) اخیرا یکی از خبرنگارها از من سوالی کرد و پرسید که آیا این سریال وجهه پزشکان را خراب کرده است؟ در جواب گفتم، شما اگر 10سال به یک دکتری مراجعه کنید و آن دکتر آدم خوب و قابلی باشد اما دستمزد معاینه او بالا باشد آیا با تماشای این سریال دیگر به آن پزشک مراجعه نمیکنید؟ بدون شک مراجعه میکنید. چون دکتر خوبی است و تأثیر مثبتی روی شما گذاشته است. فقط کسانی که برای اولین بار به اورژانسهای بیمارستانی مراجعه میکنند، متاسفانه با این دید منفی به آن وارد میشوند. اما مگر وظیفه نقد، سازندگی نیست؟ مگر قرار نیست که ما طنز بسازیم، نقد بنویسیم و مردم بخندند و درنهایت سازندگی هم شکل بگیرد؟ این سریال که موضوعش درباره پزشکان و سیستم سلامت کشور بود، بعضا به آن، چه کمکی کرد؟ به بیماران و مردم چه کمکی کرد؟ جز اینکه این سریال اعتماد مردم را نسبت به پزشکان پایین آورد و به روحیه بیماران لطمه وارد کرد، تأثیر مثبتی هم داشت؟! من این مسأله را بارها گفتهام و در نامه دکتر علوی هم بدان اشاره شد، اگر خدای نکرده برای آقای مدیری و یکی از افراد خانوادهاش اتفاقی بیفتد، به بهترین بیمارستان میرود و بیشترین پول را میپردازد. مردم فقیر هستند که مجبورند به بیمارستان دولتی بروند، وگرنه هیچیک از افراد این سریال که به بیمارستان دولتی نمیروند! حالا کسی که دچار این بیاعتمادی شده است، به دلایلی باید دوباره به همان بیمارستانی برود که نسبت به وضع پزشکی و سلامت آن مردد شده است.
5) اما زمان ساخت و پخش این سریال همزمان شد با اتفاقات و حواشیای که در جامعه پزشکی به وجود آمده بود. در شرایطی که طرح تحول نظام سلامت در حال اجرا شدن بود و پزشکان میانه خوبی با وزیر بهداشت نداشتند و تلویزیون هم به پزشکها میتاخت، عقل سلیم میگفت نباید سراغ چنین موضوعی رفت. این اسمش سیاست و موقعیتسنجی است!