سيامك انصاري بازيگر
در دنیای امروز، صنایع گوناگونی رواج داشته و دارد. در این میان گاهی، یک صنعت بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. ما درحال حاضر با پدیدهای با نام صنعت سرگرمی مواجه هستیم. به عمد از واژه صنعت در کنار سرگرمی استفاده کردم زيرا اعتقاد دارم در عصر حاضر، سرگرمی به یک صنعت با تمام مولفهها و شاخصهای شناخته شده آن تبدیل شده است. وقتی سخن از صنعت سرگرمي به ميان ميآيد، باید محصولی ارایه دهیم که در بازار مخاطبان خاص خودش را داشته باشد، درست به مانند کالایی که برای مصرف تولید میشود. در اینجا باید برای مردم کار کنیم چون بازار ما را آنها تامين ميكنند پس باید بهگونهای حرکت کنیم که مردم از کارهای تولید شده در این زمینه استقبال کنند. البته برای طرفداران مقوله هنر برای هنر احترام زیادی قایلم و اين مفهوم را ارج مينهم. اما اين سوال را هم مطرح ميكنم كه اگر صرفا هنر را متعلق به هنر بدانيم و مخاطبی در كار نباشد، آن وقت چه بايد كرد؟ جدا از تمامی اینها كساني كه در عرصه توليد محصول هنري فعال هستند نباید این نکته را فراموش کنند که كارشان با نظر به جغرافیا و فرهنگ خاص خودشان باشد. قیاس تولیدات فرهنگی ما با کارهایی که بهطور مثال در فرانسه یا آمریکا ساخته میشود کار اشتباهی است. تجربه نشان داده است که هرچقدر در تولیدات به مختصات فرهنگی خودمان نزدیک شدهایم و به نوعی آنها را مورد نقد قرار دادهایم، اثرگذاري بيشتر و بيشتر شده است. به نظر من در اين بين نگاه به كشورهاي شرقي هم كار عبث و اشتباهي است. بهخصوص در مقولهاي چون طنز كه اثرگذارياش به شدت وابسته به متغیرهای فرهنگی هر جامعهاي است. همه اينها را گفتم تا روي بوميسازي در ساخت محصولات فرهنگي خاصه در شاخه طنز و كمدي انگشت تاكيد بگذارم. بنابراين معتقدم آثاري در اين شاخه موفق عمل خواهند كرد که به نوعی بومیسازی را در اثرشان دخالت داده باشند. تجربههاي پيشين ما هم چنين ادعايي را تا حد قابلقبولي ميپذيرد. بهطور مثال فیلمی که در ژانر پلیسی و جنایی در آمریکا ساخته میشود، وقتی در ایران هم با یک دوبله خوب به نمایش درمیآید مورد پذيرش مردم قرار ميگيرد. این موضوع در سایر ژانرهای سینمایي هم صادق است ولی وقتی به ژانر کمدی میرسیم شرایط خیلی متفاوت است. بهطورکلی کمدی و طنز از فرهنگعامه جامعه نشأت میگیرد، بهعبارت دیگر فرهنگ خندیدن در جوامع مختلف متفاوت است. براي آزمودن اين نظر كافي است، بهترین توليدات کمدی كشور اسلوواکی را دوبله کنيد و آن را در ايران به نمايش بگذاريد. اصلا ميشود اين كارها را به صورت رايگان در اختيار مردم قرار داد و بهترين جوايز را هم براي بينندگان درنظر گرفت. با احتمال زيادي ميشود فرجام كار را پيشبيني كرد: باز هم کسی در ایران از آن كار موجه و موفق در اسلوواکی استقبال نخواهد كرد. در اين بين هيچكس گناهكار نيست چون افراد اصلا نميتوانند با اين كارها ارتباط برقرار كنند. با اين توضيح قصد دارم از پيچيدگيهاي ارایه كارهاي كمدي و طنز بگويم این قضیه را به خوبی میتوانید در آمار فروش سریالهایی که در شبکه سینمای خانگی به فروش میرسند، پيگيري كنيد. در سالهاي اخير كه شبكه نمايش خانگي قوت گرفته است مردم بیشتر آثار كمدي را مورد استقبال خودشان قرار دادهاند. چراکه در سایر ژانرها ما به ازای خارجی آن هم وجود دارد و چه بسا به دلیل تکنولوژیهای پیشرفته در زمینهای تولیدات سینمایی و تلویزیونی تولیدات خارجی و بهویژه غربی از استقبال بهتری نسبت به کارهای تولید شده در ايران برخوردار باشند. در کمدی اما به دلايلي که ذکر کردم، مابهازایي وجود ندارد یا اگر هم هست با استقبال چشمگیری مواجه نمیشود.
در ادامه ميخواهم به الگو بودن و مورد توجه قرار گرفت هنرمندان نيز اشاره كنم. اين مسأله با حقوق و تكاليفي همراه است كه هركدام بدون وجود ديگري بيمعني است. تاثیرگذاری فرهنگی ظرفیت خوبی است ولی به همان اندازه كه در آغاز جذاب و جالب است، نیاز به مراقبت و پالایش دارد. یک هنرمند چه در قاب تلویزیون و سينما و چه در هر حوزه ديگري باید به شدت مراقب رفتار و کردار خود باشد. چون یک هنرمند دیگر متعلق به خودش نیست. شما بهعنوان یک بازیگر وقتی به خودت این اجازه را میدهی که در معرض دید میلیونها بیننده قرار بگیری، درست از همان لحظه اجازه نقدشدن، زیر ذرهبین بودن و خیلی از مسائل دیگر را به مخاطبان خود دادهای. پس باید با خونسردی کامل با این موضوع مواجه شوی و در عین حال مراقب رفتار خود باشی. این رفتار طبیعی مخاطبان تو است که حتی به مسائل خصوصی شما بهعنوان یک بازیگر علاقهمند باشند و آن را دنبال کنند. البته این شرایط در بعضی مواقع ملالآور میشود. با اين وجود چه میتوان کرد جز صبر و حوصله و لبخند زدن؟ برخورد مناسب در چنين شرايطي با مراحل تربيتي افراد ارتباط تنگاتنگي دارد.
من همیشه به این موضوع میاندیشم که اگر روزی زیرساختهای فرهنگی ما درست شود خیلی از مشکلات و گرفتاریهای حال حاضر جامعه ازجمله از خودبيخود شدن افراد پس از رسيدن به نقطهاي خاص هم برطرف خواهد شد. برای رسیدن به چنین هدفی شاید لازم باشد که تمام توانمان را درجهت تربیت درست و صحیح کودکان و فرزندانمان (از پیشدبستانی تا دبیرستان و حتی مراتب بالاتر) معطوف كنيم. آیندهسازان این مرز و بوم همین کودکان امروز هستند.