عزیز نوری مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان آذربایجانشرقی
وقتی اصول هفتگانه جمعیت هلالاحمر را مرور میکنیم میبینیم اساس و بنیان جمعیت هلالاحمر بر کار داوطلبانه استوار شده است و منظور از خدمت داوطلبانه، خدماتی است که توسط اقشار مختلف شهروندان به طرق مختلف در قالب داوطلب به افراد آسیبدیده و کمبرخوردار و گرفتار ارایه میشود.
حساسیت کار هلالاحمر آنگاه بیشتر میشود که باید از یک طرف اعتماد شهروندان داوطلب را جلب کرده و از طرف دیگر اطمینان خاطر آسیبدیدگان را فراهم کند. یعنی گروههای داوطلب با فراغ بال هلالاحمر را برای انجام خدمات داوطلبانه خود برگزیده و در طرف دیگر آسیبدیدگان از حوادث در مواقع بحرانی هلالاحمر را ملجأ و پناهگاه خویش بدانند و با دیدن هلالاحمریها در بدو امر، احساس آرامش روحی به ایشان دست بدهد و در مرحله عمل هم از خدمات هلالاحمر بهرهمند شوند. وقتی به تاریخچه تشکیل هلالاحمر در تبریز نگاه میکنیم میبینیم قبل از تشکیل شیر و خورشید در تبریز خیریههای زیادی تشکیل یافته که گردانندگان آنها همان اهدافی را دنبال میکردند که بعدها در قالب شیر و خورشید رسمیتیافته است و موقوفات و هبهها و اموال وقفی بسیار زیادی که از طرف مردم و خیرین به هلالاحمر اهدا شده حکایت از اعتماد عمومی شهروندان به جمعیت هلالاحمر دارد.
کما اینکه امروزه هم شاهد وقف اراضی از طرف واقفین به هلالاحمر جهت احداث پایگاههای جادهای هستیم و علت آنهم مبرهن و آشکار است، تلاش شبانهروزی نجاتگران پایگاهها جهت خدمترسانی به آسیبدیدگان مهمترین دلیل احساس نزدیکی مردم با هلالاحمر است. یعنی ما میبینیم هرجا که خدمت هست، اعتماد هم هست.
در جریان زلزله سال 91 که بخشی از آذربایجانشرقی «منطقه ارسباران» دچار حادثه شد ما به عینه شاهد این دو مقوله بودیم. در آن ایام وقتی آسیبدیدگان از زلزله، تلاشهای شبانهروزی، خستگیناپذیر و صادقانه هلالاحمریها را دیدند با هلالاحمر کمال همکاری را داشتند و در سوی دیگر هم تلاشهای امدادگران و اعضای هلالاحمر توجه خیرین و نیکوکاران را در کشور و حتی سطح دنیا بهخود جلب کرد بهطوریکه ما شاهد بودیم از سراسر کشور خیرین و نیکوکاران با هلالاحمر تماس گرفته و کمکهای بشردوستانه خود را با راهنمایی هلالاحمر تهیه و در اختیار هلالاحمر قرار میدادند تا بهمرور در میان آسیبدیدگان توزیع شود. این اعتماد طرفین به هلالاحمر سرمایه بسیار ارزشمندی است که هلالاحمر باید از این گنجینه گرانبها حراست کند و به جرأت میتوان گفت رمز موفقیت هلالاحمر در ماموریتهای خود در گرو همین اعتماد شهروندان نهفته است. همچنین اداره امور جمعیت هلالاحمر در اساسنامه طوری طراحی شده که در آن شهروندان بیشترین مشارکت را در تصمیمگیریها دارند و انتخاب شوراهای اجرایی با رأی اعضا در همین راستا تعریف شده است.
اما هلالاحمر برای کسانیکه در آن مشغول به کار هستند همیشه جذاب بوده است و این جذابیت زمانی بیشتر میشود که از سمت مردم انتقال داده شود. بعد از وقوع زلزله مخرب 21 مردادماه سال 91 بههمراه نجاتگران و مدیران هلالاحمر به یکی از روستاهای دورافتاده و صعبالعبور از توابع ورزقان رفتیم که نامش روستای اردشیر بود. راه روستا طوری بود که باید برای بردن چادر و موادغذایی به روستا یک قسمت از راه را با پای پیاده میرفتیم، اهالی روستا حدود 10 رأس قاطر و اسب آماده کرده بودند که با قاطرها، چادرها و بستههای غذایی را به روستا هدایت کردیم. اهالی روستا از مشاهده آن همه تلاش و زحمت نجاتگران و پرسنل هلالاحمر شگفتزده شده بودند و همه امدادگران را دعا میکردند تا اینکه بعد از حدود 2سال در همان روستای اردشیر مادری که در روستا میهمان بود، دچار بیماری شدید میشود. بلافاصله براساس ذهنیت و اطمینان قبلی، اهالی با هلالاحمر تماس گرفته و درخواست کمک میکنند که امدادگران هلالاحمر در برف و بوران خود را به روستا رسانده و مادر بیمار را با بسکت و برانکارد کیلومترها پای پیاده حمل کرده و به مراکز درمانی شهر منتقل میکنند. اتفاقا در آن ایام برنامه پایش که از شبکه یک پخش میشد عملیات نجاتگران هلالاحمر را که مادر بیمار را از روستای اردشیر نجات داده بودند بهعنوان یک عملیات ایثارگرانه به نظرسنجی میگذارند که با رأی بسیار بالای مردم بهعنوان قهرمان هفته در کشور انتخاب میشود. در اینجا اعتماد حادثهدیده و هم اعتماد شهروندان و دادن رأی بسیار بالا ناشی از محبوبیت هلالاحمر در بین مردم است که بایستی این اعتماد هر لحظه تقویت شود.