عبدالرضا عزیزی رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی
مباحث اجتماعی و دید افکار عمومی در مورد مواجهه با یک موضوع خاص، تأثیرات غیرقابل انکاری دارند و اینجاست که موضوع روابطعمومی و علوم ارتباطات با حساسیت بیشتری مدنظر قرار میگیرد. به لحاظ سازمانی روابطعمومی آینه تمام نمای هر مجموعهای برای نشان دادن نوع، میزان و جهت حرکت و فعالیت است. در ابعاد عمومیتر روابطعمومی تا حد زیادی تعیینکننده منبع خوراک اقشار مختلف یک جامعه است. به گونهای که اگر در مورد توجه یا اقبال به موضوعی قصد محدود کردن وجود داشته باشد، روابطعمومی نقشآفرینی میکند. بهعنوان مثال روابطعمومی صداوسیما قادر است با طرح موضوعی افکار عمومی را نسبت به یک جهت خاص متوجه کند و به همان جهت سوق دهد یا بر عکس میتواند توجه مردم را از یک موضوع منحرف کند. روابطعمومی در بحث ساختاری دارای اهمیت است. به بیان دیگر این موضوع جزیی از چارت سازمانی است. از سوی دیگر روابطعمومی بین افراد هم در جریان است و نقش آفرینی میکند به گونهای که افراد با روابطعمومی خوب ارتباط فردی مناسبی را برقرار میکنند. هر میزان که این آگاهی افزایش یابد، دسترسی به منابع عام بیشتر میشود و چنین افرادی از نظر عمومی هم مقبولتر هستند.
این بعد از دانش در همه ادوار و زمانها غیرقابل چشمپوشی است. روابطعمومی باید بهعنوان بازویی توانمند، مباحث را در سطوح خاص یا عام به جهت مورد نظر پیش ببرد. به صورت بالقوه ظرفیتهای موجود بسیار مناسب است و زمینهها هم در این بخش مساعد هستند، اما هر چقدر هم در این زمینه کار کرده باشیم بین ظرفیت بالقوه و بالفعل فاصله وجود دارد و هنوز هم فضا برای تقویت و ارتقا هست. یکی از قسمتهایی که بحث فرهنگی در آن دچار گره است، مباحث مربوط به علوم ارتباطات و روابطعمومی است؛ یعنی یک مفهوم توسط واحد ارتباطات یا روابطعمومی مثبت یا منفی معرفی میشود. کما اینکه در مسأله تهاجم فرهنگی هم از همین کانال و به طرق گوناگونی که وجود دارد، استفاده میکنند. مطمئنا ما هم برای مواجهه با این هجمه از فعالیتهای دشمن باید نحوه حرکت فرهنگ دینی و ملی را در مباحث ارتباطی مشخص کنیم و آنها را بیش از پیش گسترش دهیم. کمیسیون اجتماعی نیز به نوبه خود همواره در مسائل جاری، پیوست اجتماعی را مورد بررسی قرار میدهد و درباره آنها جستوجو میکند. مباحث موجود در جامعه، در عرصه اجتماعی بدون وجود پیوست اجتماعی پیش نمیروند. در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، ورزشی و... این بحث مطرح است.
علت این قضیه را میتوان در نگاه مردم جستوجو کرد. مباحث مختلف اجتماعی از باب قوت و ضعف و سایر مسائل به نگاه مستقیم مردم در اجتماع برمیگردند. بنابراین پیوست اجتماعی در این موارد حایز اهمیت است. بهویژه با بحثهای مطرح شده در سالهای اخیر بهخصوص مسأله اقتصاد مقاومتی که درحال رویش است و تقویت بنیه کشور از لحاظ دانش و توانایی مدنظر قرار گرفته مباحث اجتماعی با این موارد درحال برقراری یک ارتباط دوسویه هستند. اگر در خانه، محله، شهر، استان و کشور اجتماع توانایی پذیرش پیدا کند، این موضوع (اقتصاد مقاومتی) هم زودتر و هم بهتر به ثمر خواهد رسید.
ما در مباحث اجتماعی به اقشاری با توانایی کم، نگاه ویژه حمایتی داریم. اگر خانوادهها را بهعنوان کوچکترین رکن اجتماعی در نظر بگیریم، باید ببینیم در این خانواده وضع اقتصاد بهتر است یا فرهنگ؟
از همان ابتدا که در زندگی بشر بحث زندگی اجتماعی مطرح شد، مردم با فعالیتهای اقتصادی آشنایی داشتند. اما آنچه بستر زندگی خانوادگی و حتی ارتقای آن را فراهم کرد، مسأله فرهنگ بود. تحولات فرهنگی در ابتدا در قالب دین اتفاق افتاد. بیشتر تحولات فرهنگی که شاهد آنها هستیم توسط دین اتفاق افتاده است. حتی دینهای ساختگی هم که در بستر تاریخ مطرح شدند، قصد داشتند در همین زمینه فعالیت خود را گسترش دهند. از زمانی که دین اسلام در جامعه عرضه شد به لحاظ تطابقی که با فطرت بشر داشت تأثیراتش بر این بعد فرهنگی افزایش یافت. امروز هم دین اسلام بهعنوان اصلیترین دین جهان، یک میلیارد و چندصدمیلیون معتقد دارد که از پیروان سایر ادیان معتقدتر و پایبندتر هستند. به لحاظ مسئولیتپذیری اجتماعی این مسلمانان در بالاترین وضع در مقایسه با پیروان سایر ادیان هستند. شرع اسلام با فرهنگی که در دل خود داشت در موارد مختلفی ازجمله حقوق انسانی، مصونیت کانون خانواده و... دارای جاذبه است. با نظر به ابزار تبلیغی اسلام از ابتدا تا امروز، باز هم میتوانیم تاثیرات روابطعمومی در این بخش را شاهد باشیم. بنابراین زمینه فرهنگی مهمتر از زمینه اقتصادی است، البته بروز مشکلات اقتصادی باعث ضربهزدن به مسائل اجتماعی و فرهنگی هم میشود. اقتصاد زاییده شرایط روز است و به همین میزان در خانواده امروز اهمیت بیشتری پیدا کرده است. روابطعمومی در هر دو بخش اقتصادی و فرهنگی موثر بوده و حتی اثر مستقیم داشته است. به این دلیل که مسائل فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی توسط روابطعمومی منعکس میشود. روابطعمومی در دوره پیامبر (ص) هم وجود داشت چرا که این سفیران پیامبر (ص) بودند که برای تبلیغ دین به سایر مناطق میرفتند. اما روزبهروز اثرگذاری آن بیشتر و نقش آن پررنگتر شده است. با پررنگتر شدن اقتصاد امروز نمیتوان گفت روابطعمومی بیشتر در اینباره نقش داشته یا بالعکس. به بیان دیگر این دو موضوع شانهبهشانه هم حرکت کردهاند.