پشت صحنه تهیه طنز و کارتون در «شهروند»
 
دومین شغل سخت
 

 

پدرام ابراهیمی طنزنویس[email protected]

یک‌سال از آغاز به کار تیم طنز و کارتون «شهروند» گذشت و این مسأله بیش از این‌که نشان‌دهنده ضعف دستگاه‌های نظارتی (!) باشد، مبین پررو بودن ماست. این سرویس درحالی یک‌ساله شدن خود را جشن (کدام جشن؟!) می‌گیرد که اعضایش به درک متقابل قابل خوبی از هم رسیده‌اند. از آن‌جا که جدیدا حاشیه و پشت صحنه از متن، طنزآمیزتر است، امروز می‌خواهیم برخی از کلمات که بین ما طنز و کارتونی‌های «شهروند» رواج دارد را برای شما معنی کنیم.

سوتی اژدر: غلط تایپی که از زیر دست نویسنده، نایب دبیر سرویس، دبیر سرویس، مسئول صفحه آخر، سردبیر و نمونه‌خوان جان سالم به در برده و چاپ شده باشد. (البته این ظاهر امر است و متن را فقط نویسنده، نایب دبیر سرویس – شجاعی‌فرد - و بررس ارشاد می‌خوانند)
سردبیر کار را بي‌نمک ارزیابی کرده: سردبیر با قیافه نویسنده حال نمی‌کند. و یا سر برج چک دارد. و یا همسر سردبیر به او گفته مادرم و برادر و پسرخاله به همراه خانواده‌هایشان دارند از شهرستان می‌آید و یک هفته منزل ما می‌مانند.
شماره آقای سوشیانس شجاعی‌فرد روی گوشی، ساعت 10 صبح: بسم ا... روز از نو روزی از نو.
شماره آقای شجاعی‌فرد روی گوشی، ساعت 1 بعدازظهر: الهی به امید تو. ایده مورد دارد باید. بشینم از نو فکر کنیم.
شماره آقای شجاعی‌فرد روی گوشی، ساعت 4 بعدازظهر: یا خدا! متن رد شد!
شماره آقای شجاعی‌فرد روی گوشی، ساعت 8 بعدازظهر: آخر هفته داریم می‌ریم کوه. اگه میای، جوجه از تو، سیخ از ما!
این مطلب خیلی خنده‌دار نیست. بانمک‌ترش کن: در 600 کلمه کاری کن که سیرک خلیل عقاب نکرد!
مطلبت مورد خط قرمزی داره: یعنی در مطلبت با سیاستمداران، پزشکان، وکلا، معلمین، محصلین، مصنفین، مؤلفین، محصصین، متخصصین، دانشجویین، بقالین، قصابین، کفاشین، عابرین، حاضرین و غایبین و غیره شوخی کردی.
و غیره: جانداران، گیاهان و نباتات.
(با این اوصاف) این مطلب هنوز هم خنده‌دار نیست. بانمک‌ترش کن: نمی‌خواهند به تو حق‌التحریر بدهند دارند لقمه را دور سر می‌چرخانند.
روزنامه شهروند در جشنواره مطبوعات‌ سال 93 لوح تقدیر «وزین‌نویسی» را دریافت کرد: داوران فقط مطالب شهرام شهیدی را می‌خوانند.
ایده کاریکاتور باید عالی باشد: ‌هادی حیدری باید ایده شما را وتو کرده، ایده دلخواه خود را بچپاند!
اینو «سلمان طاهری» کشیده؟: نه، این کاریکاتور را «نعیم تدین» کشیده است.
«ولی»: یعنی پایان همه خوبی‌ها. یعنی فرو ریختن کاخ آرزوها. یعنی باید مثل مرد (حتی اگر نازنین جمشیدی هستی) باید از صفر شروع کنی. مثال: خیلی خوب و خنده‌دار شده، «ولی»... ... ... (تغییر کل سوژه و ایده و متن از بیخ!) معنی دیگر: Ctrl+N
سانسور: نیست در جهان. چیزی که آرزو داریم روی ما اعمال شود. دست مهربانی پدرانه. آنتی‌ویروس جامعه. مثل حبیب است. نامش هست ولی نشانش نیست.
شماره تلفن ‌هادی حیدری روی گوشی: دو حالت دارد؛ یا دلارها از آن‌ور آب آمده و حق‌التحریر را واریز نموده‌اند، یا خودت را آماده کن قرار است پای تلفن تو را بتکاند!
دوره قبل از احمدی‌نژاد: دوره سلجوقیان
تلفنی به تو می‌گویند «اخراج شدی»: متن یا کارتون شما رد شده و دارند خردخرد بهت می‌گویند که هول نکنی.
شمشیر داموکلس: هر کی بد کار کنه می‌فرستیمش خبرنگار پارلمانی بشه!
گلشعر مربوطه: طنزنویسی بعد از کار در معدن، دومین شغل سخت و خطرناک شناخته شده. اصولا «دومین شغل خطرناک» مثل فرد دوم القاعده است. برای همه جا دارد. شما هم بیایید!
دیالوگ ماندگار: میدونی ستون بره پاراگراف برگرده یعنی چی؟ میدونی پاراگراف بره جمله برگرده یعنی چی؟ میدونی جمله بره کلمه برگرده یعنی چی؟ (آآآآ... موسیقی تاثیرگذار)
«الان مسئولان سرویس از اتاق فرمان از من خواستند از مسعود مرعشی و آیدین سیار سریع، دو نوگل پرپر شده که در ابتدای راه‌اندازی این بخش همراهمان بودند، ذکر خیری بکنیم.»


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/29353/ دومین-شغل-سخت-