شهرام شهيدي طنزنویس
[email protected]
امروز اول اردیبهشت است. روز شیخ اجل سعدی شیرازی. گفتیم چه بهتر از اینکه در این حال و هوای دلانگیز بهاری و هوای خوش و طربانگیز اردیبهشتی که نسیم رخسارمان را مینوازد از شما مخاطبان رادیو گمشده بخواهیم از نظرگاه شیخ اجل نگاهی بیندازید به موضوع حیوانآزاریهای اخیر در کشور و بهویژه سگکشی با اسید در شیراز سعدی
بهداد هستم. چهل ساله از شیراز فلکه گازو. درود بر شما که به این پند شیخ اجل کماکان عمل میکنید که دروغ مصلحتآمیز به ز راست فتنهانگیز است و در این آلودگی که آدم نمیتواند نفس بکشد چنان از طرب و شعف هوای اردیبهشت گفتید که من سرفهام قطع شد و فکر کردم همین الان در باغ دلگشا نشستهام. ممنون کاکو
سلام. بهرام بیضایی هستم. ما که برای این جماعت همیشه نماد بدی و شر بودیم؟ حالا چی شد که بیرق فیلم سگکشی ما را گرفتهاند دستشان و هی نفسکش میطلبند؟ سگکشی فیلم بود آقاجان. فیلم هم محصول تخیل نویسنده است و بس. واقعی که نیست.
دیوی از برنامه کلاه قرمزی: خداحافظ خاله... بیازار موری که دانهکش است. که جان ندارد و جان تلخ ناخوش است.
نام محفوظ از شهرداری شیراز: خدا لعنت کند این تکنولوژیهای جدید را که سر میجنبانی فیلمت را گرفتهاند و نرسیده به خانه از اطراف و اکناف خبر میرسد فیلمت را دیدهاند. از دولت میخواهیم نظارت بیشتری بر ورود گوشیهای تلفن دوربیندار داشته باشد.
سپیده بیستونه ساله از تهران: به قول سعدی همیشه بر سگ شهری جفا و سنگ آید... از آنکه چون سگ صیدی نمیرود به شکار. تو این مملکت اگر میخواهی کسی پاچهات را نگیرد تو اول پاچهشان را بگیر. تقصیر خود سگهاست که به جای دوستی با انسان گرگی نمیکنند و پاچه آدم و محتویات آن را نمیدرند.
باران هستم و دکترای «گرایشهای غیرمرتبط با هدفمندسازیهای اخیر» دارم. یکی از قول سعدی به مامورانی که سگکشی کردهاند، بگوید: یکی از ملوک بیانصاف، پارسایی را پرسید از عبادتها کدام فاضلتر است، گفت تو را خواب نیمروز تا در آن یک نفس خلق را نیازاری.
الو اونجا رادیو گمشده است؟ بنده یکی از این کسانی هستم که اسید تزریق میکردم به سگها. خودم را گم کردم. میشه دستور بفرمایید یا مرا پیدا کنند یا نشانی آن اسیدپاشان را به من بدهند که از آن طریق دوباره سر و کلهام پیدا شود؟
بنده مهرانگیز هستم، دبیر بازنشسته. شنیدهام که برخی افراد اینور آنور حرف زده و از تزریق اسید به این زبان بستهها حمایت کردهاند. از قول سعدی شیرازی به آنها بفهمانید «جاهلی خواست که الاغی را سخن گفتن بیاموزد... حکیمی او را گفت بیهوده کوشش نکن و تا سرزنشگران تو را مورد سرزنش قرار ندادهاند این خیال باطل را از سرت بیرون کن، زیرا الاغ از تو سخن نمیآموزد، ولی تو میتوانی خاموشی را از الاغ و سایر چارپایان بیاموزی.»
سلام و سپاس. سعدی هستم. شاعر و طناز. از قول من به دوستان بگویید ره اين است سعدي كه مردان راه/ به عزّت نكردند در خود نگاه/ از آن بر ملایك شرف داشتند/ كه خود را به از سگ نپنداشتند.