مجتبی پارسا خبرنگار طرح نو
امروز صبح طبق معمول هر روز با صدای «آلارم» گوشی، از خواب بیدار شدم و طبق معمول هر روز، دلم نمیخواست بلند شوم. از همان دقایق به این فکر میکردم که تا چه زمانی باید با صدای زنگ و آلارم گوشی بیدار شوم. تا چندسال دیگر نمیتوانم تا زمانی که دلم میخواهد، بخوابم. بعد به این فکر کردم که تا کی قرار است زنده باشم؟ اگر نباشم چه میشود؟ هیچ. به هر ترتیب بیدار شدم اما پرسشهایم از خودم ادامه داشت و به اینجا رسید که اگر نهتنها من، بلکه هیچ انسانی نبود، چه اتفاقی میافتاد؟ و جهان چگونه بود؟
اولین پاسخهایم به این سوالات را اینگونه یافتم که اگر انسان نبود، قابیلی، هابیلی را نمیکشت و داستان خونبار انسانیت را اینگونه آغاز نمیکرد. درست است که اگر انسان نبود، انسانیتی هم نمیبود، اما میارزید به اینکه بیاخلاقی و انسانکشی هم نمیبود.
دیگر پیامبری برای هدایت گمراهان، برگزیده نمیشد؛ دیگر کسی کشورگشایی نمیکرد و خون بیگناهی را نمیریخت. اگر انسان نبود، قرون وسطایی نبود که برای کلیسا، دانشمندان را گردن بزنند. جنگهای بزرگ و کوچک، کشتار زن و کودک، بزرگ و کوچک نمیبود. دیگر جنگهای عثمانی و صلیبی و امپراتوریهای یونان و روم به وقوع نمیپیوست. چنگیز و اسکندری نبود. ناپلئون، موسولینی و هیتلری نبود.
اگر انسانها نبودند، بردهداری بهوجود نمیآمد که لغو شود. اگر انسان نبود، جنگ جهانی اول و دوم و شاید سوم جان انسانها را نمیگرفت. سربازانی که نام «دشمن» بر یکدیگر میگذارند و از هیچ راه و ترفندی برای کشتار همنسلانشان فروگذاری نمیکنند، درحالیکه اگر در کنار هم، در یک خانه یا مدرسه بزرگ میشدند، برای هم جان میدادند و جان یکدیگر را نمیگرفتند.
اگر انسان نبود، خشم و نفرتی نبود؛ غم و غصه و شیادی نبود. اگر انسان نبود، رذالت، خشونت و تجاوزی نبود. قتل، غارت، دروغ و مصلحتی نبود. دیگر کسانی نبودند که
یک شبه پای 7هزار نفر را به وزنه ببندند و در رود سن بیندازند. دیگر قتل عام زنان و مردان مسلمانالجزایری در پاریس نبود. اگر انسان نبود، بمب اتم نبود؛ هیروشیما و ناکازاکی حتی ژاپنی نبود که آمریکاییان بخواهند نباشد. حتی آمریکایی نبود. همینطور که ذهنم را مرور میکردم و پاسخهای زیادی مییافتم، به امروز رسیدم؛ این روزها در جهان، روزهایی که نیاز به «نبود انسان» بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. اگر انسان نبود، افرادی به اسم خدا سر از گردن انسان جدا نمیکردند. دیگر داعشی نبود. ترس و وحشتی نبود.
در نهایت افکارم، به نتایجی رسیدم که پیش از این نمیدانستم؛ اگر انسانها نبودند، همهچیز خوب بود.