حسين اجاقي مربي تيم ملي ووشو ايران
اغلب كه در ترافيك هستم به اين فكر ميكنم كه برای رهایی از این گرفتاری، چه كاري از دستم برميآيد ولی بعد از اندک زمانی درمییابم كه كاري از دستم برنميآيد و سعي ميكنم آرامش خود را حفظ کنم. قطعا ميدانم وقتي در ترافيك گير کردهام، كاري غير از صبر از دستم برنمیآید. چراكه چارهاي وجود ندارد و مثل این میماند که در بنبستی گرفتار آمدهاید و هر كاري هم انجام دهيد چیزی عوض نمیشود و هيچ راه فراري هم وجود ندارد. بنابراین گاهی با خود به این نتيجه ميرسم كه از اين معضل شهري، لذت(!!) ببرم و جز مناظر زیبای دود و ماشین (!)، به چيزي فكر نكنم. هرچقدر سعي ميكنم علت را جويا شوم، علتی پيدا نميكنم. ترافیک مثل رأی داور فوتبال است. وقتي رأي را اعلام ميكند، ديگر چیزی تغيير نميكند. ترافيك دقیقا مثل رأي داور است. هيچ كاري برايش نميتوان كرد. گرچه همیشه هم نمیتوان آرامش خود را حفظ کرد. زماني كه كار مهمي دارید و به قرارتان نميرسيد، اعصابتان به هم ميريزد و مجبور ميشويد كه اين ناراحتي را در ترافيك و سر مردم، خالی کنید. ژاپنيها انسانهاي جالبي هستند. همه كارهايشان به موقع و دقیق است. به همين دليل مشكلاتشان نيز كمتر است. در صورتی که کشور ما مشكلات برنامهريزي بزرگی دارد. شما در خود مترو هم كه برويد، نميتوانيد روي زمان و عبور و مرور قطارها حساب کنید. به هيچوجه قابل پيشبيني نيست. زيرا ما كلا از لحاظ برنامهريزي و ساختار، مشكلات عديدهای داريم و ترافيك هم تنها يكي از آن موضوعاتي است كه ميتوان گفت نتيجه چندين عملكرد و برنامهريزي اشتباه در موضوعات شهري بوده كه به اینجا منتج شده است. اما بهترين فكر يا بهترين كار در زمان گير افتادن در ترافيك، حفظ آرامش و صبر است. من هم معمولا همين كار را انجام ميدهم، چون انتخاب دیگری ندارم.