سیاوش چراغیپور بازیگر
من ماجرای حضور سینماگران در تئاتر را ناخوشایند نمیدانم. حضور بازیگران سینما در تئاتر، خصوصا هنرمندانی که پیشینه تئاتری دارند، تأثیر مناسبی در نمایشهای این عرصه گذاشته است. استاد عزتالله انتظامی، علی نصیریان، داوود رشیدی و...، همگی بازیگرانی هستند که از تئاتر به سینما آمدند و با حضورشان در سینما، به فیلمها هم کیفیت بخشیدند.
اما این ماجرا در ادامه دچار یکسری تحولات شد و از آن جایی که کارگردانان سینما به دنبال چهرههای معروف و سینمایی بودند، استفاده از بازیگران تئاتر در سینما کمرنگتر شد. شاید این رویکرد و تحول جدید، به سینما کمک میکرد، اما سینما به لحاظ کیفی، به حضور بازیگران تئاتر هم نیازمند بود. تئاتر هنر مادری است و به بازیگری عمق و غنا و کیفیت میبخشد. حتی وقتی بازیگرها از تئاتر به سینما میآیند، ما سینما را عمیق و بنیادیتر میبینیم. خوشحالم که در سالهای اخیر کارگردانان سینما از بازیگران تئاتر هم در فیلمهایشان- خصوصا در فیلمهای جشنواره فیلم فجر - استفاده میکنند.
من از روشی که سینماگران و تئاتریها در سالهای اخیر آن را در پیش گرفتهاند، استقبال میکنم. چرا که در این سالها کارگردانان سینما با حضور در تئاتر، توانستند از پس کار کردن در این عرصه هم بربیایند. بهمن فرمانآرا که سال گذشته با نمایش«مردی برای تمام فصول» به تئاتر آمد، پیشينه سینمایی داشت. حتی داریوش مهرجویی هم که نمایش «درس» را کارگردانی کرد، سابقه درخشانی در سینما داشت. به نظرم حضور سینماییها در تئاتر و همچنین تئاتریها در سینما، نوید دهنده اتفاقات خوبی است و به نوعی فکرها و ایدههای خوشایندی از سوی هنرمندان تولید خواهد شد.
اخیرا شنیدهام که قرار است برخی از نمایشها به فیلم و سریال تبدیل شوند. این قضیه شاید ابعاد منحصربهفرد خودش را داشته باشد، اما بستر تئاتر با سینما تفاوت دارد. چون تئاتر قدرت زیباییشناسی دارد.
من از نتیجه تبدیل نمایشها به فیلم و سریال، چیزی نشنیدهام. تعریف و قوانین سینما و تلویزیون با تئاتر تفاوت دارد. مخاطبی که به تماشای یک نمایش مینشیند، میخواهد آن را با همان کیفیت و قابلیت تئاتری ببیند و مخاطبی هم که به تماشای یک فیلم مینشیند، دوست دارد آن را با کیفیت و تعریف سینما ببیند. شاید اتفاقات خوبی هم در این راستا بیفتد. چون مهمترین بخش یک اثر، قصه است. مسلما اگر قصهای قابلیت این را داشته باشد که بتوان از آن سریال 10 یا 15 قسمتی در آورد، میتوان یک نمایش را به سریال هم تبدیل کرد.
امیدوارم اتفاق خوبی در این زمینه و همچنین تئاتر کشورمان بیفتد. همانطور که ما الان شاهد نمایشهای خوبی مثل «سقراط» هستیم، در آینده هم شاهد اتفاقات خوشایند مهمی در این عرصه باشیم. اجرای چنین نمایشهایی نشاندهنده این است که ما میتوانیم عملکرد خوبی در این زمینه داشته باشیم، منتها اگر بخش دولتی شرایط لازم و کافی را به وجود بیاورد. چون تئاتر ما به شدت فقیر و نیازمند به دولت است.
با توجه به اینکه در سالهای اخیر اداره مالی نمایشها به خود گروهها سپرده شده است، اغلب بخشهای تئاتر هم تحتتأثیر این قضیه قرار گرفتهاند. بودجه بخش مهمی از اجرای یک کار است و نبود آن به کیفیت یک اثر لطمه وارد میکند. چون حرف اول را در یک کار، حمایتهای مالی میزند. مشکل دیگری هم که در تئاتر ما وجود دارد، پرداختن به مضامین است و ما توقع داریم تا مسئولان کمی دست و بال هنرمندان را در این زمینه بازتر بگذارند و سالنهایی که برای اجرای نمایشها اختصاص میدهند، جای مناسبی باشد تا سالی که پیش رو داریم سال خوب و آینده خوبی برای تئاتر باشد.