احمدرضا دالوند
عطار در نامگذاری این اثر، جویندگان حقیقت را درنظر دارد. خود اینگونه پرده از این راز برمیدارد: من زبان و نطق مرغان سر بسر/ با تو گفتم فهم کن ای بیخبر/ در میان عاشقان مرغان درند / کز قفس پیش از عجل در میپرند / جمله را شرح و بیانی دیگر است/ زانکه مرغان را زبانی دیگر است / پیش سیمرغ آنکسی اکسیر ساخت / کو زبان جمله مرغان شناخت.... عطار قبل از ورود به داستان سیمرغ، ساختار واحدی را پایهریزی میکند و نمادهای موردنظر خود را به دفعات در قالب آن ارایه ميكند. اين بخش از كتاب، پيشدرآمدي هم براي ورود به داستان اصلي محسوب ميشود. شيوه اصلي مورد اشاره، ساختاري است
سه جزيي كه در آن، يك پرنده، يك پيامبر و يك شخصيت كممايه يا پست، كه در تقابل با پيامبر قرار دارد، ديده ميشود. پرنده، سالكي است كه براي رسيدن به حقيقت سفري را آغاز ميكند. در اين سفر، پيامبر نقش هادي و راهنماي او را برعهده دارد و شخصيت منفي هم بازدارنده او از اين سفر است. اين شخصيت منفي همان ضدقهرمان است كه معمولاً در داستانها ميكوشد از هر راه ممكن، جلوي موفقيت قهرمان داستان را بگيرد يا او را به كلي نابود سازد. در بيشتر موارد، بين پرنده و پيامبر نيز نوعي ارتباط و تناسب وجود دارد؛ بهطور مثال هدهد با سليمان، طاووس با آدم (از نظر حضورشان در بهشت) و... ارتباط و اشتراك دارند. در برخي موارد نيز عطار خود به گونهاي اين تناسب را ايجاد كرده است، بهعنوان نمونه «دراج» را به سبب قافیه و نیز هماهنگي موسيقيايي، با «معراج» همراه ميكند، سپس از لفظ معراج به عيسي منتقل ميشود كه به آسمان عروج كرد.
نماد پرندگان در نگاه
عطار نیشابوری:
کبک: نماد مردم ثروت اندوز . / همای: نماد مردم لاف زن و متبکر که خود را والا نشان دهند. / بط - مرغابی: نماد زاهدان و عابدان و صوفیانی که با آب (طهارت) سرو کار دارند و مدعی کرامت هستند. / طاووس: مردم متظاهر و خودشیفته که به فکر پاداش بهشت هستند. / طوطی: نماد زاهدان که اهل ظاهرند./ باز: نماد درباریان که میکوشند به پادشاه نزدیک شوند./ بوتیمار: نماد مردم خسیس و لئیم./ جغد: نماد مردم گوشهگیر و انزواطلب. گنجشگ: مردان ضعیف و عاجز، که تحمل سختیها را ندارند. / بلبل: نماد مردم عاشق پیشه و عشاق سطحی و خوشگذران - اهل ادعا و گزافهگو.
منطقالطیر، یا «کنفرانس پرندگان» به تعبیر ترجمه انگلیسی کتاب The Conference of the Birds. منظومهای است اثرعطار نیشابوری. عطار کار سرودن این مثنوی را در قرن ششم هجری قمری (۱۱۷۷ میلادی) به اتمام رساند. این مثنوی، از آثارتمثیلی عرفان اسلامی بهشمار میآید. پایه داستان چنین است که جمعی از پرندگان در جلسهای، برای انتخاب پادشاهی برای خود به اجماع میرسند. پس از بحث فراوان سیمرغ را برای این کار نامزد میکنند و برای یافتنش به راه میافتند. اما در راه هریک به دلیلی جان میبازد و فقط سی(۳۰) مرغ به سیمرغ میرسند و آنجا درمييابند که طالب و مطلوب یکی است. چون آنها سیمرغ بودند که طالب سیمرغ شدند. داستان طیور اینگونه آغاز میشود: مرحبا ای هدهد هادی شده / در حقیقت پیک هر وادی شده / ای به سرحد سبا سیر تو خوش / با سلیمان منطقالطیر تو خوش... مراحل و منازل در راه پوییدن و جُستن عرفان یعنی شناختن رازهای هستی در منطقالطّیر عطار هفت منزل است. او این هفت منزل را هفت وادی یا هفت شهر عشق مینامد. هفت وادی به ترتیب چنین است: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، و فقر که سرانجام به فنا میانجامد. در داستان منطقالطّیر، گروهی از مرغان برای جستن و یافتن پادشاهشان سیمرغ، سفری را آغاز میکنند. در هر مرحله، گروهی از مرغان از راه باز میمانند و به بهانههایی پا پس میکشند تا اینکه پس از عبور از هفت مرحله، از گروه انبوهی از پرندگان تنها «سی مرغ» باقی میمانند و با نگریستن در آینه حق در مییابند که سیمرغ در وجود خود آنهاست. درنهایت با این خودشناسی مرغان جذب جذبه خداوند میشوند و حقیقت را در وجود خویش مییابند.
ماخذ:
*بدیعالزمان فروزانفر، نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری