مریم نخساز معاون جذب نیروی انسانی و کمکهایمردمی سازمانداوطلبان
نيمي از جمعيت جهان را زنان تشكيل ميدهند؛ اما نقش زنان در توسعه و پيشرفت جوامع، بسيار بيش از يك نيمه است. زنان بهعنوان نیمی از نیروی فعال جامعه نقش بسزایی در تحولات اجتماعی و نیز در توسعه اقتصادی ایفا میکنند. پس میتوانیم با این حساب سهم زنان را در پيريزي آينده جوامع بسيار بيشتر از يك نيمه بدانيم.
یکی از مهمترین عوامل چالشبرانگیز آینده، محیطزیست و توسعهپایدار آن است؛ این امر آنگاه اجرایی و موفقيتآميز میشود كه با ياري و مشاركت همه گروههاي اجتماعي و براي همه آنان صورت پذيرد. چراکه يکي از الزامات اساسي توسعهپايدار استفاده صحيح از منابع موجود است. زنان بهعنوان نيرويي كارآمد در سطح فعاليتهاي اجتماعي و همچنين ارتباط نزديك و تنگاتنگ اين قشر با بسياري از گروههاي سني و گستردگي دامنه تأثير فعاليت اين گروه در ترويج و انتقال فرهنگ محيطزيستي و همچنین توجه به چگونگي مشاركت آنان در تعيين الگوهاي مناسب محيطزيست و انرژي و كاهش زائدات از جايگاه والايي برخوردار هستند. از اینرو زمینهسازی برای توسعهپایدار از طریق شكوفايي چنين نيروهاي بالقوهاي نیازمند برنامهریزی مبتنیبر آموزش و یادگیری است. به نظر میرسد زنان در راه دفاع از محیطزیست با دو مشکل اساسی روبهرو باشند، یکی سهم كم و اندک آنان در تصميمگيريها و برنامهريزيهاي توسعه و محيطزيست که به نظر میرسد به دلیل عدمآگاهی، کمبود دانش و مهارتهای مرتبط با موضوع محیطزیست است و دیگری اینکه، این نگهبانان محیطزیست بهعنوان سرمایه ملی و میراثی گرانبها برای فرزندان خود بهدليل كار طولاني و فعاليت در خانه یا کار در بیرون فرصت بهرهگيري از آموزشهاي زیستمحیطی را ندارند. البته ناگفته نماند که سهم آموزشهاي همگاني خصوصا در بحث محيطزيست برای شهروندان ناكافي و نامناسب است. توانمندسازی زنان در راه ارتقای دانش، مهارت و یادگیری درخصوص چگونگی حفظ محیطزیست و توسعهپایدار آن میتواند تضمین بقای این ثروت ملی برای آیندگان باشد. امروزه آموزش و مشاركت زنان در حفاظت از محيطزيست و مديريت آن، بيش از پيش مورد توجه مسئولان امر در سطح جهاني قرار میگيرد. توسعه پايدار بدون مشاركت زنان امكانپذير نيست. مشاركت زنان در امور به مفهوم دخالت آنان در تصميمگيريها و ايجاد شرايطي است كه قابليتهاي فطري و طبيعي آنان را شكوفا کرده و باعث بالا رفتن راندمان اقدامات و فعالیتها میشود. در امر آموزش زنان بايد به چند نكته توجه داشت؛ اول اینکه شيوه آموزش زنان روستايي با شهري متفاوت است، همچنانكه نحوه مشاركت آنان نيز فرق دارد. بايد در برنامههاي آموزش زيستمحيطي به نحوه انگيزش اقشار مختلف در حفظ محيطزيست توجه کرد و اهداف مختلفي را براي آموزش زنان در شهرها یا روستاها دنبال كرد. دوم اینکه ضروري است آموزش زنان در هر منطقه از كشور براساس آمایش سرزمینی متناسب با چالش یا نوع آلودگي يا تخريبهاي زيستمحيطي در آن منطقه صورت پذيرد. یکی دیگر از اقدامات مهم در بخش قادرسازی زنان در رفتارهای زیستمحیطی توسعه اخلاق زيستمحيطي است. برخی از زنان بهدلایلی خاص (رفاهاجتماعي) ارتباط و دغدغهشان در قبال محيطزيست کمتر است؛ حتی در برخی از جوامع یا مناطق مرفه، رابطهای معكوس بين بهرهمندي زنان از امكانات اجتماعي و اقتصادي جامعه و رفتارهاي زيستمحيطي برقرار ميشود. گاهی ناديده گرفتن اخلاق زيستمحيطي به نمادي از تمول و اشرافيت تبديل ميشود. بنابراین ضروری است در امر توانافزایی آموزشهای زيستمحيطي، زنان خصوصا زنانی که در کلانشهرها زندگی میکنند، مورد توجه قرار گیرند. درنهایت اینکه ارایه آموزشهای زيستمحيطي زنان با هدف جذب مشارکتهای مردمی برای تغيير الگوي مصرف موجود در جامعه، تغيير در دیدگاه، نگرش و رفتار و اقدامات، ماموریتی مهم برای مسئولان ذیربط محسوب میشود که این مهم بهدلیل مردمیبودن و نیاز به کار گروهی و مشارکتمردمی با بهرهگیری از توان سَمنها و تشكلهاي مردمی زيستمحیطی ممکن خواهد بود.