| بهرام غيبي | مديرعامل جمعيت هلال‌احمر استان اردبيل |
جمعيت هلال‌احمر يك سازمان غيردولتي و غيرانتفاعي خيريه است. مردم هميشه به این جمعيت به‌عنوان يك برند و نشان معتبر نگاه مي‌كنند. واقعیت این است که اعتماد مردم به نام جمعيت خيلي عميق‌تر و بيشتر از آن است كه شايد خود ما هم تصور نمي‌كنيم. گواه این ادعا حضورم در چند حادثه بود که به‌طور قطع به این نتیجه رسیدم که مردم اعتماد عجيبي به جمعيت دارند. آنها عزيزترين كسان‌شان را به جمعيت مي‌سپارند. با چشمان خودم ديده‌ام برنامه‌هاي جمعيت را در حوادث قبول دارند و از هلال‌احمر و نشان سرخ آن به‌عنوان نشان صلح و آرامش ياد مي‌كنند.
در زلزله آذربايجان‌شرقي و منطقه اهر، زماني‌كه وارد يك روستاي آسيب‌ديده شديم مردم مصيبت‌زده به محض اينكه نيروهاي جمعيت را ديدند همه به اتفاق اشك شادي از حضور ما در چشمانشان جاري شد و نشان دادند که تا چه اندازه منتظر ما بوده‌اند. ما بايد ارج و قرب اين اعتماد را بدانيم و همیشه به این فکر کنیم که این اعتماد به راحتی به‌وجود نیامده پس باید نگهدار آن باشیم.
خیلی‌ها معتقدند که بین مردم و هلال‌احمر فاصله است. اگر بخواهم به‌صورت منصفانه درباره آن حرف بزنم باید بگویم در بخشی که مربوط به مردم می‌شود، بدون اغراق فاصله‌اي وجود ندارد اما قسمتي از اين فاصله مربوط به جمعيت و برنامه‌هاي آن مي‌شود که بايد روی آن كار كرد. بد نیست بدانید در اساسنامه جمعيت، از هلال‌احمر به‌عنوان يك سازمان غيردولتي خيريه نام برده شده است. شاید همین مردمی بودن توانسته که مردم را به سمت این جمعیت نزدیک کند.
حالا وظیفه‌ای که ما برعهده داریم این است که تلاش کنیم جمعيت را از دولتي بودن دور و به معني واقعي و حقیقی آن نزديك كنيم. مردم خواهان جمعيت هستند و آن را دوست دارند. برنامه‌هاي جمعيت بايد مردم محور و اجتماع محور واقعي باشد. اهداف عاليه جمعيت ظرفيتي است که بايد به آن توجه شود. باید تلاش شود تا از خود مردم کمک بگیریم و براي مردم كار كنيم.
شاید این گفته‌ها کمی شعاری به نظر بیاید اما واقعيتي است كه در سياست‌هايمان، روش‌ها و برنامه‌ها بايد مدنظر قرار گيرد. جمعیت هلال‌احمر هرچه دولتي فكر كند و دولتي برنامه‌ريزي كند از مردم دور شده است. این مهم‌ترین الگویی است که ما سعی می‌کنیم درباره برنامه‌های هلال‌احمر به کار ببریم و از آن دور نشویم.
گاهی‌اوقات که اهداف عاليه جمعيت را به دقت مطالعه كنيم به نكاتی متعالي مي‌رسيم كه در همه سطور آن به انسان و ياري به او چه در بعد روحي- رواني، چه جسمي و چه فيزيكي اشاره مي‌كند. برهمين اساس جمعيت با برنامه‌هاي متنوع فرهنگي به‌خصوص در مورد سرمايه اجتماعي عظيم جواناني كه در اختيار دارد مي‌تواند به‌صورت ريشه‌اي حقوق شهروندي را آموزش داده و نهادينه كند و با برنامه‌هاي خاص خود راهكارهاي رسيدن به حقوق شهروندي را آموزش دهد. اولين قدم رسيدن به حقوق شهروندي اين است كه شهروندان از حقوق خودآگاه باشند. بنده با حدود 22سال سابقه در جمعيت خاطرات بسياري دارم؛ از ديدن لبخند روستایي‌های زلزله‌زده سال 75 اردبيل تا گريه‌هاي مادري كه چهار نفر از فرزندان و برادرهاي خود را در درياچه نئور از دست داده بود. من همه این صحنه‌ها را شاهد بودم و نمی‌توانم فراموش کنم. تمام این لحظات و تاثیراتی که روی زندگی ما می‌گذارد جزو شغلی است که انتخاب کرده‌ایم.
وقتی وارد این شغل شدم می‌دانستم روزهای زشت و زیبای زیادی را خواهم دید. تصویر‌هایی که شاید تا سال‌های سال از ذهنم بیرون نرود. همان اندازه که هلال‌احمر با داوطلبی درگیر است به همان اندازه هم خود را برای روزهای سخت آماده می‌کند.
روزهایی که مرگ و از دست‌دادن عزیزان بخشی از آن است. بحران‌هایی که هر کدامشان می‌تواند به وجود بیاید و بشریت را غمگین کند. اما با همه این حرف‌ها سعی کرده‌ام همیشه به لحظات شیرینی فکر کنم تا سختی کار را برایم کمتر کرده باشد.
شايد شيرين‌ترين خاطره‌ام آن لحظه‌اي بود كه در كمترين زمان ممكن به ياري زلزله‌زدگان اهر شتافتيم و توانستيم در تسكين آلام اين عزيزان كمكي كرده باشيم.