شهروند| هیأت قضایی اظهارات عجیب پسر جنایتکار را نپذیرفتند و وی را در برابر اتهام قتل قرار دادند. این پسر که دختر مورد علاقهاش را خفه كرده بود، با حكم هيات قضايي به قصاص محكوم شد. عامل جنایت پس از گذشت 3سال صبح ديروز در جلسه دادگاه اظهارات عجيبي را مطرح كرد.
16 اسفند سال 90 بود كه به ماموران كلانتري 119 مهرآباد خبر رسيد دختر جواني روي تخت بيمارستان جان باخته است. وقتي ماموران پليس راهي محل حادثه شدند، دختري به اسم غزل 29ساله را دیدند. او از ناحيه صورت و گردن دچار جراحت و کبودي شده بود و روي بدن و گردن او نيز آثار خراشيدگي مشاهده ميشد. دختر جوان به بيمارستان منتقل شد اما پیش از اینکه تحت معاینات تیم پزشکی قرار گیرد، جان باخته بود. ماموران پليس در نخستين مرحله از تحقيقات متوجه شدند كه غزل با پسري به نام مهران 20ساله در ارتباط بوده و قصد داشته با وي ازدواج كند. درحالیکه فرضیه جنایت از سوی نامزد این دختر قوت گرفته بود، مهران در داخل بيمارستان دستگير شد. با توجه به آثار جراحت و کبودي روي بدن غزل و همچنين نظريه تيم پزشکي بيمارستان درخصوص خونريزي شديد از ناحيه دهان، دندان و بيني و احتمال وقوع جنايت، به دستور بازپرس، مهران بهعنوان مظنون اصلی پرونده به پليس آگاهي منتقل شد. وي در اظهارات نخست خود به کارآگاهان گفت: «شبي که غزل را به بيمارستان آوردم، من به همراه وي در داخل خانه و در حالي که مادرم نيز به خاطر مرگ يکي از بستگان در خانه حضور نداشت، اقدام به مصرف موادمخدر از نوع شيشه کرده بوديم که ناگهان پس از چند ساعت و در حالي که خواب بوديم، غزل دچار تشنج و خونريزي شديد شد؛ بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم و او را به بيمارستان منتقل کردم.»
وي در ادامه اظهارات خود و درخصوص وجود آثار خراشيدگي و زخم روي گردن خود، نيز به کارآگاهان گفت: «به علت عصبانيت ناشي از شکستهشدن تلويزيون LCD، اقدام به خودزني کرده و آثار زخم گردنم به هيچ عنوان به خاطر درگيري با غزل نيست.»
اما او در ادامه به قتل غزل اعتراف كرد و به ماموران گفت: «من و غزل عاشق هم بوديم و قصد داشتیم ازدواج كنيم. اما مادر من مخالف ازدواج ما بود. براي همين تصميم به خودكشي گرفتيم. آن روز در خانه من ابتدا غزل را خفه كردم و بعد از آن هم خودزني كردم تا من هم خودم را بكشم. ولي ترسيدم و با اورژانس تماس گرفتم.»
با اين اظهارات وي روانه زندان شد و پرونده پس از گذشت 3سال و تكميل تحقيقات به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران ارجاع شد. صبح ديروز هيأت قضايي دادگاه كيفري جلسه رسيدگي به اين پرونده را برگزار كردند. در ابتداي اين جلسه، نماينده دادستان كيفرخواست را خواند و پس از آن خانواده مقتول درخواست قصاص كردند. پسر جوان در حالي وارد جايگاه شد كه اظهارات عجيب و تازهاي را پيش روي هيأت قضايي قرار داد. وي اينبار با انكار اظهارات قبلي خود گفت: «اصلا خودكشي در كار نبود. غزل به خاطر اعتياد از زندگي خسته بود. روز حادثه غزل از من خواست كه او را به قتل برسانم. او گفت كه براي هميشه به زندگياش پايان دهم و براي اين كار به من التماس كرد. من هم دلم برايش سوخت و در يك لحظه خفهاش كردم. »
وي در ادامه صحبتهايش گفت: «بعد از قتل غزل پشيمان شدم و شروع به خودزني كردم.»
بعد از اعترافات متهم هيأت قضايي وارد شور شدند و در نهايت اين پسر را به اتفاق به قصاص محكوم كردند.