کامران منزوی قائممقام سابق باشگاه استقلال
بیش از اینکه درباره برد و باختها، چند کامیابی و چند صد ناکامی موجود در ورزش ایران در سال 1393 صحبت کنیم، باید به حال سکوهای خالی و مرگ تدریجی هواداران روی سکوها گریه سر دهیم. در بیشتر مقاطع سال رو به پایان، مرثیه خصوصیسازی سر دادهایم، بارها از فوتبال دولتی نالیدهایم، عملکرد کاروان اعزامی به بازیهای آسیایی اینچئون چنگی به دل نزد و فوتبال ما در جامجهانی خیلی خوب دفاع کرد اما نتیجه این ناکامیها چه بود؟ بله، سکوهای خالی و تماشاگران دل زده. فوتبال ما دیگر مثل گذشته هواداران را به سمت خود جلب نمیکند و به نظرم این ناشی از فرهنگ غلط نتیجهگرایی در فوتبال است؛ آنچه الزام به بردن و مردن در صورت نبردن را رقم میزند. وقتی نمیبریم، تماشاگران عمدتا کمطاقت از حضور در ورزشگاهها رویگردان میشوند. من این اتفاق شوم را بدترین حادثه رخ داده برای ورزش ایران درسال 1393 میدانم. باید همسو با تلاش برای بهبود نتایج، فرهنگ و استانداردی برای حضور تماشاگر در ورزشگاه تعیین کرد. بالاخره باید روزی صبر هواداران ما بیشتر شود و فقط به نتیجه فکر نکنند. درنهایت با اینکه خیلی به عملکرد ورزش ایران در سال انشاءالله رویایی 94 امیدی ندارم، دستها را به سوی آسمان دراز کرده و برای موفقیت ورزش ایران در سال پیش رو، طلب خیرمیکنم. تصورنمیکنم با این وضع و «در» ی که ورزش ما همیشه روی یک پاشنه میچرخد، بتوان کاری بیشتر از دعای خیر انجام داد! بههرحال کمامیدی من دلیل دارد. مصداق بارز مثل معروف «سالی که نکوست از بهارش پیداست» حرفهای اخیر بهرام افشارزاده، مدیرعامل استقلال است. او گفته در روزهایی که اکثر موسسات سودده، بازدهی مالی مناسبی دارند، آنقدر پول ندارد که حقوق معوقه زیر مجموعهاش را بپردازد! حالا شما بگویید با این وضعیت، چه جای امیدواری باقی میماند؟ به هرحال مثل همیشه ما به امید زندهایم و غیر از این هم کاری نمیتوان پیش برد. برای فوتبال ایران دعا کنیم تا روزی خصوصی شود. دعا کنیم بتوانیم روی پای خودمان بایستیم و حقمان را بگیریم. دعا کنیم تا روزی تلویزیون هم حاضر شود بابت استفاده از کالای رایگان به نام فوتبال پول بپردازد.