سعید اصغرزاده
میگویند برای اولینبار کوروش بزرگ، نوروز را در سال ۵۳۸ (قبل از میلاد)، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامههایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکانهای همگانی و خانههای شخصی و بخشش محکومان اجرا میکرد. دیدم که فلسفه فعالیتهای نوروزی با آنکه صدها سال از پیدایش آن میگذرد، فعلهای داوطلبانه بوده است. ترفیع سربازانی که داوطلب خدمت و دفاع از مملکت خود بودهاند. پاکسازی محیطزیست و محله و خانه. عفو و بخشش و...
میخواستم بروم سراغ اینکه چه خوب است، تجربههای داوطلبانه خود را در نوروز بسط و گسترش دهیم و خبری را دیدم از هلالاحمر و گفتم چرا دور برویم. همین که با رشد ۱۳درصدی منابع و نیرویانسانی هلالاحمر در نوروز 94 مواجه شدهایم یعنی اینکه راه را داریم درست میرویم.
از سخنان دکتر ناصر چرخساز، سرپرست سازمان امداد و نجات هلالاحمر میتوان به موضوعات جالبی دست یافت:
طرح نوروزی این جمعیت از ۲۵ اسفند ۹۳ آغاز شده و تا ۱۵ فروردین ۹۴ ادامه دارد.
امسال از نظر کیفی و کمی با رشد ۱۳درصدی منابع و نیروی انسانی آماده خدمت به مردم هستند.
هلالاحمر در نوروز ۹۴ با یکهزار و ۳۵۰ پایگاه و پستثابت و موقت و بکارگیری ۵ هزار و ۸۰۰ تن در آمادهباش کامل است.
بکارگیری هزار و ۱۵۰ دستگاه خودرو نجات، عملیات، فرماندهی ارتباطات و موتورسیکلت آمبولانس در طرح نوروزی امسال.
۱۹فروند بالگرد در نوروز امسال به مردم خدمترسانی خواهد کرد.
امسال برای هماهنگی و همافزایی بیشتر بخشنامهای با همکاری اورژانس تهیه شده که برای استانها ابلاغ خواهد شد.
آمادگی هلالاحمر برای اسکان اضطراری ۹هزار تن و ارایه تغذیه اضطراری به ۱۶هزار تن.
بکارگیری ۴۷۰ دستگاه تلفن ماهوارهای و ۷هزار ست انفرادی امدادگران و ۵۷۵ دستگاه اکسیِژنساز
و...
با خواندن این اطلاعات یک نوع احساس رضایت به آدم دست میدهد. مخصوصا بفهمی کارنامه یکسال که گذشت تا چه میزان درخشان بوده است. بله! درمجموع حوادث امسال یکمیلیون و ۴۰۰هزار تن آسیبدیده بودند که به یکمیلیون و صدهزار نفر امدادرسانی شده و همه این خدمات در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۷/۱۳درصد رشد داشته است. به تصاویر فعالیتهای صورت پذیرفته که نگاه میکنم، ناخودآگاه یاد زمان جنگ میافتم و یاد یکی از فیلمهای رسول ملاقلیپور. زن داوطلب هلالاحمری که بسیجی قطعنخاع شدهای را با چنگ و دندان بهسوی سلامت و نجات میکشاند.
چقدر این فیلم رسول، ارزش داشت. چقدر این زندگیهای داوطلبانه زیاد بودند در ایام جنگ و حالا هم در برخی نهادها ازجمله هلالاحمر میتوان زیاد سراغشان را گرفت. «نجاتیافتگان» چشیدن طعم شیرین داوطلبی بود...
زمان جنگ است، درمانگاه صحرایی بمباران میشود. امدادگران هلالاحمر یک رزمنده قطعنخاعی را همراه خود و بهسمت نیروهای ایرانی میآورند. رسالت نهایی بر دوش زنی میافتد که باید ایمان و امید و شور به زندگی را در دل خود و کسی که بهسوی مرگ بهپیش میرود، روشن نگه دارد. یادم میآید «نجاتیافتگان» که بهدلایلی مدتی را در توقیف بهسر برد، روایتی خیرهکننده از حضور زنان ایران در جبهههای جنگ بود که استادانه به تصویر کشیده شده بود. فیلمی با شخصیتهای بسیار محدود و قهرمانی باورپذیر که بهعنوان یک امدادگری جوان از هلالاحمر، بسیجی مجروحی را با برانکارد حمل میکند.
آن زمان یادم میآید که سفر به چزابه رسول در گیشه موفق نبود و نجاتیافتگان در توقیف بود و او را هل میدادند تا برای جبران ضررهایش فیلمهای گیشهپسند بسازد. کاش رسول زنده بود و میدید که فرهنگ داوطلبی روزبهروز بارورتر میشود و مفاهیم انسانی عمیقتر.
فرصت خوبی است. هلالاحمر، یک نهاد انسانی است. مردمی است و جهانی. فارغ از تمام قید و بندهای مرسوم و زد و بندهای رایج. از همین امروز شما هم میتوانید داوطلب شوید. سال داوطلبانهای را شروع کنید. سال داوطلبانه!