مجید سلیمیبروجنی کارشناس اقتصادی
این روزها درحالی آخرین روزهای سال 93 را میگذرانیم که ظاهرا اوضاع و احوال بازارهای سرمایهگذاری ایران تفاوت چندانی با وضعیت این بازارها در ماههای پیشین نکرده است. با کمی بررسی خواهیم دید که طی این مدت همچنان سپردهگذاران بیشترین سود را در مقایسه با سرمایهگذاران بازارهای دیگر داشتهاند. با آزادسازی و سپس اعلام نرخهای سود بانکی در سطوح بالاتر از تورم، نرخهای واقعی سود بانکی مثبت شد و تاکنون نیز این روال ادامه داشته است. در صورتی که بازارهای اصلی قابل سرمایهگذاری در ایران را شامل «بورس»، «سپردههای بانکی»، «ارز»، «طلا» و «مسکن» بدانیم. طی یازده ماه گذشته سرمایهگذاری در دو بازار از این پنج بازار با بازدهی «منفی» همراه بود: شاخص قیمت در بازارهای سهام و مسکن در انتهای دیماه، در سطح پایینتر از مقدار شاخص در ابتدای سال قرار داشت. بازار بورس تهران که عملکرد منفی خود را تقریبا از دیماه سال گذشته آغاز کرده بود، همچنان بر مدار نزول گذر زمان میکند تا شاخص کل این بازار که در دیماه 92 به مرز 90 هزار هم بالا رفته بود و امید به رسیدن آن به سطح بالاتر نیز میرفت، این روزها در حوالی 65هزار جاخوش کرده است. برخی کارشناسان معتقدند بازار بورس از حبابهای ایجاد شده در پس رفتارهای احساسی بازارهای پس از تحریمها، تخلیه شده است و شاید بتوان انتظار داشت با خروج آماتورها از بورس به دلیل تخلیه حبابها و رسیدن به کف قیمت، از این پس در بورس شاهد رفتارهای عاقلانهتری باشیم. برخی تحلیلگران بر این عقیدهاند درصورتی که توافقی در مذاکرات هستهای در طول چند ماه آینده صورت پذیرد، بیشترین نفع این توافق در بین بازارهای پنجگانه به بازار بورس خواهد رسید و صاحبان سهام، برندگان بازی سرمایهگذاری در سال 94 خواهند بود، تحلیلی که با اما و اگرهای فراوانی روبرو خواهد بود و اعتماد به آن بسته به درجه «ریسکپذیری» و «خوشبینی» سرمایهگذاران خواهد بود. دومین بازار منفی سال 93، بازار مسکن بوده است که روند نزولی خود را بلافاصله از بهار 92 آغاز کرد. از ابتدای سال جاری تا پایان دیماه، بطور متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران، حدود 14درصد افت کرده است و نکته قابلتوجه این است که با توجه به وضعیت تقاضا (مدت خرید مردم و تمایل آنها به سرمایهگذاری در املاک مسکونی)، چشمانداز پیشروی بازار مسکن نیز چندان روشن نخواهد بود. سه بازار دیگر یعنی ارز، طلا و سپردههای بانکی طی این مدت رشد شاخص و بازدهی رسمی مثبت را ثبت کردند. هرچند اگر قرار باشد بازدهی واقعی را جایگزین بازدهی رسمی کنیم، مشخص میشود سرمایهگذاری در بازار طلا و سکه نیز در این مدت سودی را به همراه نداشته است. البته افزایش قیمت طلای جهانی طی هفتههای گذشته نیز به رشد بیشتر قیمت سکه در اواخر دیماه و اوایل بهمنماه دامن زد و منجر به این شد که سکه پس از حدود 16ماه، مجددا به سطح قیمتی بالای یکمیلیون تومان بازگردد. قیمت دلار در آذرماه و دیماه مجموعا حدود هشت درصد رشد داشته است. این افزایش پس از آن صورت گرفت که در اوایل آذر و زمانی که انتظارات عمومی بر مدار انجام توافق تا 3 آذر گردش میکرد، ناگهان ورق برگشت و اعلام شد مذاکرات هفتماه دیگر تمدید خواهد شد. این تمدید اثر اولیه خود را روی رشد قیمتها در بازار ارز گذاشت. بازاری که بطور همزمان از ریزش قیمتهای جهانی نفت هم تاثیر گرفت. شوک این مساله درکشورهایی همچون روسیه و ونزوئلا بسیار شدیدتر از ایران بود تا برخی از کارشناسان بگویند تجربه تحریم باعث شد اقتصاد ایران در مقایسه با سایر اقتصادهای نفتی، آسیبپذیری نسبتا کمتری را در مقابل افت درآمدهای نفتی پیدا کند و کمی از این لحاظ، مقاومتر شود. در مجموع میتوان به این نتیجه رسید که بازارهای سرمایهگذاری در ایران، نگران نتایج مذاکرات هستهای هستند و بطور حتم هرگونه توافق مثبت در این مذاکرات، میتواند تحرک را به این بازارها بازگرداند، و موجبات رضایتمندی سهامداران و سرمایهگذاران را فراهم نماید. باید به انتظار روزهای پیشرو و اخبار مذاکرات هستهای بنشینیم.