لطفالله آجدانی استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه تاریخ
از آنجايي كه خصلتهاي استبدادگري و غرورهاي كاذب يكي از پايدارترين مولفههاي فكري، فرهنگي و شخصيتي در ميان بسياري از آدمها ميتواند باشد، بدون ترديد تحمل نقد براي اين گروه از آدميان بسيار سخت و از آن سختتر خودانتقادي است. نقدپذيري بهويژه خودانتقادي يك شجاعت آگاهانه و ظرفيت مهمي است براي توانمندسازي. برخلاف آناني كه از خودانتقادي ميگريزند و با نقد سر ستيز دارند و به گمان خود پذيرش آن را بهمثابه ضعف خود دانسته و لاجرم در دام توهم خودبزرگبيني، خود را از هرگونه اشتباه و ضعف مبرا ميدانند، بر اين باورم كه خودانتقادي يك ظرفيت آگاهانه براي پذيرش اشتباهات و نقاطضعف و توانايي براي اصلاح خود در مسير تجربيات گذشته، وضع موجود و نزديكتر شدن به شرايط بهتر است.
همه آدمها با درجات متفاوتي در معرض اشتباهات و ضعفها قرار دارند. اما همه آنان داراي ظرفيت پذيرش واقعيت امكان اشتباهات و ضعفها در افكار و رفتار خود نيستند. ظرفيت نقدپذيري و بهويژه خودانتقادي فضاي فراخي را براي اصلاح و كمال پديد ميآورد. پذيرش نقد و استقبال از خودانتقادي يعني فرد منتظر نمينشيند تا ديگران از وي انتقاد كنند، بلكه داوطلبانه برميخيزد و بهسراغ نقد از درون ميرود. بر اين باورم تحول از درون، سرآغاز كارآمدي نقش آدمي در بيرون است و خودانتقادي اين كارآمدي را تسهيل و تسريع ميكند. طرح پرسش روزنامهشهروند از بعضي فعالان عرصههای مختلف را بايد گامي خلاقانه و ارزشمند در گسترش فرهنگ نقد و نقدپذيري در جامعه دانست. از اينرو بايد قدر اين پرسش روزنامهشهروند از بعضي شهروندان را دانست و بر صدرش نشاند. بدان اميد كه پنجره گشوده بهروي ضرورت خودانتقادي، روزي و روزگاري از قاب چشمان همه شهروندان ديده شود و گريز از نقد و خودانتقادي جاي خود را به اعتلاي فرهنگ نقدپذيري و خودانتقادي دهد.