شهرام اقبالزاده نویسنده و مترجم
«چو گویی که وام خرد توختم/ همه هرچه بایست آموختم/ یکی نغز بازی کند روزگار / که بنشاندت پیش آموزگار» (فردوسی)
اکنون با گذشت زمان، از روزهای همدلی و همبستگی اوایل انقلاب، سالهاست فاصله گرفتهایم و بهنوعی تفرد مبتنیبر زبانزدی که از کودکی در ذهن ما کاشتهاند «هرکسی کار خودش بار خودش! آتش به انبار خودش» دچار شدهایم. جامعه در نبود احزاب و ضعف شدید نهادهای مدنی جامعه، سخت ذرهای شده و به جای فردگرایی مدرن، یا شهروندی که براساس پیوند حقوقفردی و اجتماعی است، نوعی «منیت» خودخواهانه- و چهبسا با خوی بیرحمانه- شکل گرفته، پیدایی روزنامهای که بیادعا و بیسر و صدا و بهدور از هیاهوهای جناحی و کوتاهمدت، مروج فرهنگ و حقوقشهروندی باشد، در برهوت بیتوجهی بهجامعه و حقوقمدنی، غنیمت است. به گمان من، روزنامهشهروند با مطالب متنوع درباره حقوق دموکراتیک اقشار مختلف و در حاشیه مانده- از درج مفاد پیماننامه حقوق کودک تا حقوقزنان و کارگران- در چارچوب محدودیتهای موجود، کمابیش حرکتی مقبول را آغاز کرده است.
یکی از این کارهای سودمند، بحث «انتقاد از خود» است، چون ما عادت کردهایم همواره در هر ناکامی فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی، دیگری را مقصر بشماریم. این دیگری در سطح خُرد، از بستگان شروع میشود و در سطح کلان به دولت و دولتمردان- که البته در بسیاری از مواقع ناکارآمد بودهاند و برنامههایشان، مقصر بسیاری از نابسامانیهاست- ختم میشود. اما کمتر پیشمیآید که از خود بپرسیم نقش خود ما در ناکامیهای فردی، خانوادگی و اجتماعی چه بوده است؟
برای ارزیابی درست ریشه هر شکست و حرمان، نیازمند آگاهی و عقلانیت انتقادی هستیم و برای اینکه سهم خود را ارزیابی کنیم، باید آگاهانه به کردار خویش بنگریم، یعنی به خودآگاهی دستیابیم.
اکنون دوستان ما در «شهروند» آینهای در برابرمان گذاشتهاند تا نیک نظر کنیم و دریابیم همواره دیگران مقصر نیستند و ندانمکاریها و فرصتسوزیهای فردی و نسلی و اجتماعی بهصورتی پیچیده و مرکب در سرنوشت ما نقش داشتهاند و دارند. کار «شهروند» در ترویج این فرهنگ، در خور اعتناست. باید بیاموزیم ما خود نیز مقصریم. به گفته پروین:
چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست!